راهکار های ایجاد امنیت روانی در قرآن

امنیت ، روانی ، قرآن، جامعه ، انسان ،

راهکار های ایجاد امنیت روانی در قرآن

امنیت ، روانی ، قرآن، جامعه ، انسان ،

مقاله امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تربیت


مقاله امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تربیت
نویسنده سخاوت حاجی پور در جمعه پنجم آبان 1391 | نظر بدهید

چکیده
دراین مقاله نقش امر به معروف و نهی از منکر وتعلیم وتربیت  از ابعاد مختلف بررسی شده, همچنان که پژوهش در مورد امر به معروف و هر پژوهش دیگری را با نام خدا و از قرآن شروع می کنیم بنده نیز سعی کرده ام مقاله ام را با نام قرآن و با مثالهایی از قرآن و ائمه معصومین شروع کنم همچنین در این مقاله  فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) وبیانات مقام معضم رهبری در این مقاله نقش موثری را ایفا کرده اند و همچنین تا حد امکان سعی شده که مقاله کتابخانه ای نوشته شود  و از دیگر خصوصیات مقاله تازگی و سادگی آن می باشد همچنین علاقه به تحقیق در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تربیت , انگیزه بنده را در نوشتن و جمع آوری این مقاله دو چندان کرده و بنده را بیش ازپیش به نوشتن و جمع آوری این مقاله علاقه مند کرد امیدوارم که توانسته باشم با این مقاله ارتباط امر به معروف و نهی از منکر با تعلیم و تربیت و نقش تعلیم و تربیت را در امر به معروف و نهی از منکر بیان کرده  باشم.

مقدمه
در این مقاله ابتدا به بیان اهداف و اهمیت و ضرورت تحقیق اشاره شده و همچنین اهداف تحقیق را از دو بعد کلی  و جزئی بیان کرده و مفهوم و انواع امر به معروف و نهی  را با مثال های از قرآن و بزرگان دین بیان کرده و نقش تعلیم وتربیت را در امر به معروف و نهی از منکر در این مقاله به رشته تحریر در آورده ام.شاید بتوان گفت که از وظایف مهم نظام آموزش و پرورش هر کشور پس از اموزش خواندن و نوشتن چیزهایی است که هویت ملی یک ملت را به وجود می آورند . هویت ملی ما در سرزمین ما دین ، زبان ، ملیت و فرهنگ را تشکیل می دهد . پس ضروری است که در خانواده و مدرسه افراد از سنین خردسالی با این عوامل که سبب می شود که ایرانی از غیر ایرانی متمایز گردد آشنا شوند و مهمترین وظیفه آموزش و پرورش در تربیت فرزندان ما علاوه بر آموزش علم آموزش امر به معروف و نهی از منکر است که از همان ابتدا خوب را از بد تمیز دهند و بتوانند در جامعه خود مثمر ثمر واقع شوند در راه پیشرفت جامعه خود کار ساز باشند . یکی از مهمترین بحث‌ها در عرصة علوم انسانی، تربیت انسان است، زیرا مهمترین هدفِ رسالت انبیا را تربیت و تزکیه تشکیل می‌دهد. و انسان یگانه موجودی است که بیشترین نیاز را به تربیت و رسیدن به کمال دارد؛ زیرا جانداران دیگر بر اساس غریزه از نخستین لحظه‌های تولد راهشان را می‌یابند و بر همین اساس از خود دفاع کرده، به زندگیشان ادامه می‌دهند. اما انسان اینگونه نیست؛ اگر دست حمایتِ مربیان از سر او برداشته شود، نه تنها به کمال دست نمی‌یابد بلکه از همان آغاز، راه فنا را در پیش می‌گیرد. چنانکه نوزاد انسان از هرموجود زنده ضعیفتر و به اصطلاح دیگر هیچ قدرت دفاعی از خود ندارد و به تنهایی نمی تواند نیازهای ابتدایی خود را برآورده سازد و کمالی در او مشاهده نمی‌شود ولی همین موجود ضعیف، با تربیت و آموزش، به جایی می‌رسد که سیارات آسمانی را در اختیار می‌گیرد و با قوة اندیشه و فکر به همة اشیا مسلط می‌شود. اگر انسان خوب تربیت شود و در مسیر کمال و انسانیت قرارگیرد، می تواند قله های پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر گذارد و تا بلندای آسمان انسانیت به پرواز در می‌آید.

بیان اهداف، اهمیت و ضرورت تحقیق

گرچه در زمینه امر به معروف و نهی از منکر  و نقش تعلیم و تربیت در این زمینه و ارتباط بین آنها کتب متعددی به نگارش در آمده است ولی اهمیت این مسئله از نظر اسلام و قرآن و جایگاه آن در اجتماع ضرورت نگارش این مقاله را نشان میدهد. سخن گفتن در این مقاله هر چند به کرات، ارزش و زیبایی آن را بیشتر جلوه‌گر می‌سازد بنده نیز سعی کرده ام این تعامل و روابط را از جهت گوناگون بررسی نموده واهمیت والای (نقش تعلیم و تربیت در امر به معروف و نهی از منکر)و چگونگی بکار گیری و اطاعت از بیانات و فرمایشات بزرگان و قرآن در زمینه امر به معروف ونهی از منکر و نقش ارزنده و کارساز آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت) با این موضوع بسیار مهم را در تمامی زمینه ها بیان نمایم.

 

اهداف تحقیق

هدف کلی:

=بررسی راه‌های امر به معروف و نهی از منکر و نقش تعلیم و تربیت با این مقوله مهم و پیروی و بکار بردن این راهکارها در تمامی زمینه ها

اهداف جزئی:

= تبیین و ارتقاءو ترویج فضایل اخلاقی و معروف اسلامی درتعلیم و تربیت

= تبیین راه‌های انتقال  فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر  به نسل آینده ونقش تعلیم و تربیت در این زمینه

 

مفهوم  امر به معروف و نهی از منکردر لغت



مفهوم تربیت
تربیت که در فارسی پرورش خوانده می‌شود، به معنای: «پرورانیدن، پروردن و آموختن و...»[7] آمده است و این واژه در اصل عربی است و از مادة ربو به معنای: زخم، زمین، فزون یافتن، زمین بلند و... به کار می‌رود.[8] و راغب از آن چنین تعبیر می‌کند: «تربیت پدید آوردن حالت تدریجی در چیزی است تا به حد کمال برسد.»[9]
و در بیان معنای اصطلاحی تربیت، کتاب‌های مختلف در زمینة تربیت، تعریف‌های متفاوت ارائه کرده‌اند، که نمونه‌های آن را در ذیل می‌بینیم:
1. «تربیت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و کمک به شخص مورد تربیت تا بتواند استعدادهای نهفته‌اش را در تمام ابعاد وجود، و به طور هماهنگ پرورش داده‌، شکوفا سازد و به سوی هدف و کمال مطلوب تدریجا حرکت کند.»[10]
2. «تربیت کردن، آگاه ساختن، شکل دادن و بالاخره رشد و نمو بخشیدن، همگی دارای ریشة واحدی هستند .»[11]
3. «تربیت به معنای به فعلیت رساندن استعداد و به کمال رساندن مستعد کمال است.»[12]
4. «پرورش به جریان یا فرایند منظم و مستمر گفته می‌شود که هدف آن هدایتِ رشد جسمانی و روانی، یا به طور کلی هدایتِ رشد همه جانبة شخصیتِ پرورش یابندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنان است».[13]
از مجموع تعریف‌های ارائه شده می‌توان تعریفی را برگزید که هم مختصر و هم جامع اکثر این تعاریف باشد و آن عبارت است از: «آماده سازی شرایط و عوامل مناسب برای شکوفا ساختن استعدادهای بالقوة مستعد در همة ابعاد انسانی و رساندن تدریجی متربی به کمال مطلوب.»
اکنون لازم است که معروف و منکر نیز روشن شود و آنگاه با توجه به همان معنا به بررسی «کار کرد تربیتی امر به معروف و نهی از منکر در سیرة پیامبر گرامی اسلام» می‌پردازیم:

مفهوم معروف و منکر معروف و منکر نیز مانند بسیاری از واژگان دیگر به دو معنای لغوی و اصطلاحی به کار می‌روند ولی معنای لغوی و اصطلاحی این دو از هم دور نیستند. بنابراین معروف در لغت از ماده «عرف» ضد نکر، هر چیز پسندیده‌ای است که نفس آن را می‌شناسد و به آن انس می‌گیرد و آرامش می‌یابد،[14] و مُنْکَر: خلاف معروف، هر امری است که شرع آن را زشت بشمارد و حرام و ناخوشایند بداند.[15] به تعبیر دیگر: «معروف اسم هر کاری است که حسنِ آن را عقل و شرع تشخیص دهند و منکر آن است که عقل و شرع آن را انکار نمایند»[16]
و در اصطلاح فقهی: «معروف: هرکار پسندیده‌ای است که افزون بر خوبی، دارای وصف زائد باشد، (از قبیل استحباب، وجوب و...) که یا خود انجام دهنده آن را بشناسد (به واسطة اجتهاد و...)، یا به آن راهنمایی‌اش کنند (در صورتی که مقلد باشد) و منکر: کار زشتی است که یا خود انجام دهنده آن را بشناسد، یا از طریق دیگران بشناسد، (از طریق مجتهد).»[17] از آنجا که منکر و معروف هم به فرهنگ وابسته است و هم عقل آن را می‌شناسد، یعنی برخی از منکرات در همة فرهنگ‌ها منکر است و برخی از معروف‌ها در همة فرهنگ‌ها معروف به حساب می‌آید. ولی برخی از مصادیق معروف و منکر را از طریق شرع باید شناخت به همین دلیل کسانی که برخی از مصادیق منکر را انجام می‌دهند و برخی معروف‌ها را ترک می‌کنند، و در شناختن آن نیز کوتاهی نکرده‌اند و از روی لجاجت نیز نیست قاصر شناخته می‌شوند و در پیشگاه خداوند معذورند. که جای بحثش در این مختصر نمی‌گنجد و باید به کتاب‌های فقهی مراجعه کرد.
امر و نهی: امر فرمان دادن به کاری است و نهی بازداشتن و منع کردن از چیزی. و یا نهی طلب واگذاشتن حاجتی است خواه برآورده شود یا نشود. وقتی مفهوم معروف و منکر و امر و نهی روشن گشت، امر به معروف و نهی از منکر نیز به تبع آن روشن می‌گردد زیرا: امر به معروف، فرمان دادن به معروف و کارهای نیک است که در اسلام معروف و شناخته شده است و نهی از منکر بازداشتن و منع کردن از ممنوعات شرعیه و ارتکاب بدی‌ها و زشتی‌ها است؛[18]


((نقش سیاست گذاران امور فرهنگی در امر به معروف نهی از منکر و تعلیم و تربیت))

راهکارهای مهم در این خصوص عبارتند از:
اصلاح نگرش مسؤولین فرهنگی و هنری کشور نسبت به انجام این فریضه ی الهی منطبق با معیارهای اسلامی
ایجاد استراتژی واحد فرهنگی و هماهنگی کامل بین نهادهای فرهنگی جامعه
ایجاد تحولات ساختاری شگرفی در جهت رسیدن به آرمانهای اسلامی


راهکارهای سلبی و بازدارنده:
طبیعی است که در راستای اجرای این فریضه ی الهی موانعی چه در داخل و فرهنگی خودی و چه در خارج و از سوی فرهنگ بیگانگان وجود دارد که می توان به راه کارهای زیر اشاره نمود:
توجه به نقش فراگیر و حساس مطالب منتشر شده از سوی رسانه ها و تأثیر آن بر فرهنگ عمومی
تحقیق و کشف شیوه های کنترل نسبت به فرهنگ های مبتذل
در حیطه ی نظارت، توجه بیشتر به مناطق آلوده و حساس از نظر رواج ابتذال و مسایل غیراخلاقی
دسته بندی متخلفین و برنامه ریزی برخورد و اولویت بندی در برخوردهای سلبی
تحریم و ممنوعیت، کنترل و ایجاد مانع برای فعالیت های منفی، مخرّب و ضدفرهنگی
تشکیل شبکه ی نظارت مردمی و تصویب قوانین لازم برای پشتیبانی از آمران و ناهیان در عرصه ی عمل
برخورد قانونی با عناصر، عوامل و مرّوجین اصلی منکرات در جامعه
پیشنهاد انجام طرحهای پژوهشی و کاربردی
الف: عوامل اثرگذار:
1. بررسی میزان تأثیرات فرهنگ خانواده و تربیت خانوادگی
2. بررسی میزان تأثیر عوامل محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی
3. بررسی میزان تأثیر سیستم آموزشی و تربیتی (رسمی یا غیررسمی)، فرهنگی و مذهبی (مدارس دینی، مراکز دولتی و دانشگاهها)
4. بررسی میزان تأثیر حوزه ی ارتباطات اجتماعی (دایره ی دوستان، خویشاوندان، همکاران و شهروندان)
5. بررسی میزان تأثیر رسانه های ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیو و تلویزیون، کتاب، رسانه های صوتی و تصویری)
ب: تحلیل محتوایی مؤلفه های مهم:
1. بررسی پیام های کتاب درسی
2. بررسی نقش تربیتی پیام های امر به معروف و نهی از منکر در نهادهای اجتماعی رسمی و غیررسمی
3. بررسی نقش تربیتی پیام های امر به معروف و نهی از منکر در رسانه های ارتباط جمعی
4. بررسی نقش تربیتی پیام های امر به معروف و نهی از منکر در مجلات و جراید خاص
5. بررسی میزان تأثیر محتوایی و نقش عوامل فرهنی خاص مذهبی در این پدیده مثل: مؤلفه های فرهنگ عاشورایی، ماه رمضان اعتکاف ها و…
6. بررسی میزان تأثیر محتوایی، پدیده های اجتماعی مثل مدگرایی، مصرف گرایی، غرب زدگی، رقابتهای فردی و اجتماعی، استبداد داخلی، عامل تکنولوژی، سرمایه گذاری، طبقات مرفه و اشراف، نقش تهاجم فرهنگی و…
ج: مجاری اثرگذار
1. بررسی نقش مجاری انسانی: روشن فکران وابسته، سازمان های جاسوس دنیا، دانشمندان غربی، میسیونرهای مذهبی غربی تکنوکراتها، مستشاران خارجی، سرمایه داران وابسته و…
2. بررسی نقش مجاری غیرانسانی: روزنامه و مجلات، صدا و سیما، فیلم و تئاتر، ابزار و فرآورده های غربی و…
امر به معروف و نهی از منکر در روایاتپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرمود : آمران به معروف، خلیفه خدا در زمین هستند.(19)
در حدیث دیگر مى‏خوانیم: «خداوند، دشمن مؤمن بى دین است. پرسیدند یا رسول الله! مگر مؤمن بى دین مى‏شود؟ فرمود: مسلمانى که امر به معروف نکند، بى دین است.(20)
حضرت على (علیه السلام) فرمود: نهى از منکر، به خاک مالیدن بینى فاسقان است.(21)
امر به معروف و نهى از منکر دو خلق از اخلاق الهى است که هر کس این دو فریضه را یارى کند، خداوند به او عزت مى‏دهد.(22)
حضرت على (علیه السلام) مى‏فرماید: امر به معروف و نهى از منکر براى عموم مردم یک مصلحت است (انگیزه آنان را نسبت به کار خیر زیاد مى‏کند)، و نهى از منکر براى افراد نابخرد که گرایش به انحراف در آنان زیاد است، وسیله کنترل قوى است.(23)
امام باقر علیه ‏السلام در مقام شکایت مى‏فرماید: افرادى هستند که اگر نماز ضررى به مال یا جانشان بزند، آن را ترک مى‏کنند؛ همان گونه که امر به معروف و نهى از منکر را که بزرگ ترین و شریف ترین واجبات است، به همین خاطر رها کردند.»(24)
کسى که جلو منکر را نگیرد، همانند کسى است که مجروحى را در کنار جاده رها کند تا بمیرد.(25)
افراد ساکتى که در برابر خلافکار هیچ گونه عکس العملى نشان نمى دهند، مردگانى هستند در میان زندگان.
منکر مثل آتشى است که اگر با نهى شما خاموش نشود، همه چیز را مى‏سوزاند.(26) اگر گزنده‏اى را دیدى که به سوى انسان خفته‏اى مى‏رود، ولى فریاد نکشیدى، در قتل او شریکى.(27)
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
کسى که بتواند جلوى مفاسد را بگیرد، ولى نگیرد، دوست دارد که خداوند متعال معصیت شود. چنین کسى اعلام دشمنى با خدا کرده است.(28)
آرى! کسى که گناه را آشکارا انجام دهد، دین خدا را ذلیل و دشمنان خدا را دلشاد کرده است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرمود: گروهى هستند که نه پیامبرند و نه شهید؛ ولى مردم به مقام آنان که به خاطر امر به معروف به دست آورده اند، غبطه مى‏خوردند.(29)
در قرآن مى‏خوانیم: «قُوا اَنْفُسَکُم وَ اَهْلیکُم ناراً»، خود و بستگانتان را از آتش دوزخ حفظ کنید.
روایات ذیل این آیه مى‏فرماید: «این حفظ باید از طریق امر به معروف و نهى از منکر صورت گیرد.»
اگر مردم در برابر منکر سکوت کنند، قهر خدا همه را با هم خواهد گرفت:
«وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لاتُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُم خاصَّة»
هر کس به امر به معروف و نهى از منکر ایمان ندارد، دین ندارد.(30)
قله دین، امر به معروف و نهى از منکر، و اجراى حدود الهى است.(31)
پایه و اساس دین بر امر به معروف و نهى از منکر و اجراى حدود الهى است.(32)
خداوند راضى نیست که در زمین معصیتى شود و اولیاى او همچنان ساکت بمانند.(33)
رسول خدا (صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرمود: جبرئیل آمد و گفت که اسلام ده بخش دارد و بخش هفتم آن امر به معروف و نهى از منکر است.»
در روایات، به مسلمانى که نهى از منکر نمى کند، لقب ضعیف و بى دین داده شده و مورد غضب خداوند قرار گرفته است.(34)
در قرآن مى‏خوانیم: پیامبرانى همچون داوود (علیه السلام) و عیسى (علیه السلام) به کسانى که نهى از منکر نمى کنند، لعنت فرستاده‏اند.(35)
امر به معروف و نهى از منکر راه انبیا، سیره صلحا و واجبى بزرگ است که با انجام آن، جاده‏ها امن و درآمدها حلال و حقوق مردم ادا مى‏شود.
چند درس از نهى از منکر امام حسین (ع)
امام حسین (علیه السلام) در آخرین لحظه عمر خود، هنگامیکه دید لشکر یزید به خیمه‏هاى اهل بیت حمله‏ور شدند. آخرین جمله‏اى که به آنها فرمود، این بود: اگر دین ندارید، لااقل در دنیاى خود آزاده باشید.» این سخن اثر کرد و تا امام زنده بود، از هجوم به خیمه ها دست کشیدند. ما از این جمله آخر، چند درس بگیریم:
1) نهى از منکر واجب است، حتى در لحظه آخر عمر.
2) نهى از منکر واجب است، حتى نسبت به وحشى ترین افراد.
3) اگر چند منکر انجام مى‏شود و ما مى‏توانیم از یکى از آنها جلوگیرى کنیم، باز هم نسبت به آن یکى واجب است که اقدام کنیم.
4) افراد خلافکار ممکن است از بعضى از منکرات دست بردارند و تحت تأثیر وجدان قرار بگیرند.
5) اگر از دین مردم نمى توان براى نهى از منکر کمک گرفت، از صفات دیگر آنان و از عوامل عاطفى استفاده کنید.
6) حمایت از ناموس از بزرگترین واجبات است.
نهى از منکر در سخت ترین شرایط
پدر، برادر، عمو و ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آۀه و سلم) را در پیش چشم امام سجاد علیه‏ السلام شهید کردند و خود او را نیز به اسارت گرفتند و در کوفه و شام گرداندند. وقتى او را به مسجد شام بردند و دید که خطیب روى منبر از یزید ستایش مى‏کند، یک تنه در حضور یزید فریاد زد: اى خطیب! تو با این تملق و ستایش، رضاى یزید را به قهر خدا معامله کردى. تو مورد غضب پروردگار هستى. من باید از این چوبها بالا بروم و جاى این واعظ چاپلوس بنشینم تا بزرگترین معروف ها را که معرفى اسلام محمدى و اهل بیت پیامبر است، زنده کنم.»
سپس امام به بالاى منبر رفت و با سخنرانى خود، کودتاى فکرى و فرهنگى و عاطفى و سیاسى کرد.(36)
سکوت کافى نیست، حرکت و فریاد لازم است.
امام صادق (علیه السلام) که در یک مهمانى شرکت فرموده بودند، یکى از مهمانها از صاحبخانه با اشاره آب طلبید. او هم شرابى آورد.
حضرت به محض آنکه متوجه شد، مجلس را ترک کرد و فرمود: «جلسه‏اى که در آن شراب بنوشند، نه تنها نباید خورد که باید آن جلسه را ترک کرد تا دیگران بفهمند که شراب‏خوارى کارى زشت است.»(37)
در تاریخ نوشته اند: اسامة بن زید که در زمان رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرمانده جنگ شد و در آن هنگام جوانى هیجده ساله بود، روزى به خدمت مولى امیرالمؤمنین(علیه السلام) شرفیاب شد و از حضرت کمک خواست. امام فرمود: من کمک نمى‏کنم. او گفت: من همان اسامه، صحابى نزدیک رسول خدایم. فرمود: درست است؛ اما به یاد دارى که وقتى ما با معاویه درگیر بودیم، تو ساکت نشستى. سکوت تو گناه بود؛ اگر چه با معاویه نبودى، اما با سکوتت وى را همراهى کردى.
بنابراین، منطق سکوت و در عین حال سلامت از گناه، منطق صحیحى نیست. «یکى از نمایندگان مجلس در قبل از انقلاب اسلامى، خدمت امام امت (ره) رسید و گفت: قانونى مى‏خواست تصویب شود که ضد اسلام بود من رأى ندادم. امام با عصبانیت فرمودند: کافى نبود. باید داد و فریاد به راه مى‏انداختى و مجلس را ترک مى‏کردى.»
بنابراین، خوبها نباید در برابر انحرافات سکوت کنند. اگر خوبها به میدان بیایند، فضاى آلوده را تغییر مى‏دهند؛ براى مثال، اگر همه خوبها اول ظهر اذان بگویند، فضا بکلى دگرگون مى‏شود.

راهکارهای پیشنهادی برای عملی نمودن امر به معروف در حوزه تعلیم و تربیت


با کمال تأسف باید این حقیقت را بپذیریم که امر به معروف و نهی از منکر با آن همه عظمتی که از دیدگاه اسلام دارد ما مسلمانان چندان بدان اهمیّت نمی دهیم و در واقع باید گفت این دو واجب در نزد ما فراموش شده و به آن توجّه نداریم.

خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب نسبت به احیاء بعضی از واجبات تلاش های مهمّی صورت گرفت از جمله در رابطه با اقامه نماز می توان نام برد که سالهاست ستادی تشکیل شده و برای احیاء این واجب بزرگ الهی در مراکز دولتی و خصوصی حتی در مسیر بین شهرها اقدامات خوبی انجام گرفته و دهها کتاب و صدها مقاله در این رابطه نوشته شده و هر سال ستاد اقامه نماز با دعوت از اساتید و دانشمندان و تشکیل سمینار برای موفقیت و پیشرفت بیشتر در این کار تبادل نظر می کنند و البته همه این کارها لازم و ضروری و درخور ستایش است. اگر برای احیاء امر به معروف و نهی از منکر همین تلاش ها صورت گرفته بود امروز شاهد بخشی از خلاف کاریها در سطح ادارات و بدحجابی و مفاسد اخلاقی در سطح جامعه نبودیم. لذا برای عملی کردن و احیاء امر به معروف نکاتی به نظر می رسد.

1. طرح مباحث امر به معروف در کتب درسی

اولین گام برای احیاء این دو اصل بزرگ اسلام، طرح مباحث آن در کتب درسی از دوره دبستان به بعد است. لازم است کودکان و نوجوانان و جوانان به خوبی با مسائل آشنا و به جایگاه عظیمی که این دو واجب در اسلام دارند واقف گردند. در دوره دانشگاه نیز مقتضی است اهمّ مسائل آن در یکی از کتب دروس عمومی که همه دانشجویان موظّف به خواندن آن هستند تبیین گردد.

2. تبیین جایگاه امر به معروف در تعلیم و تربیت به  وسیله گویندگان

خطبا و گویندگان، ائمه محترم جمعه و جماعات باید بیش از هر چیز به این امر عنایت داشته باشند و مردم را به مسائل آن آگاه کنند و مسئولیت مهمّی که مردم در برابر این دو واجب الهی دارند و هم چنین پیامدهای بدی را که در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر متوجه جامعه و فرد می شود برای مردم گوشزد کنند. در این رابطه صدا و سیما می تواند نقش مهمی داشته باشد. هفته ای حداقل یکی دو ساعت با برنامه ای منظم مباحث امر به معروف وسیله نخبگان حوزه و دانشگاه برای مردم مطرح شود حتی از طریق فیلم و تئاتر می توان در این رابطه به مردم آگاهی و جهت داد. بنابراین هنرمندان نیز وظیفه دارند که نسبت به این امر مهم اقدام کنند.

3. تشکیل اداره امر به معروف

مهمّ ترین عامل عملی کردن امر به معروف تشکیل اداره و ستادی قوی و نیرومند است. قبلاً اشاره شد حضرت امام در روزهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب طیّ حکمی دستور تشکیل اداره امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم وتربیت صادر فرمودند که متأسفانه به عللی از تشکیل آن جلوگیری شد.

ممکن است در حال حاضر نیز در برخی از شهرها ستادی بنام امر به معروف باشد لکن با کمترین تشکیلات و قدرت که در واقع وجود و عدم آن مساوی است. اداره امر به معروف باید تحت ضوابط قانونی با تشکیلاتی منظّم و قدرت خیلی زیاد تأسیس شود به طوری که بتواند نسبت به بالاترین فرد هم در صورت تخلّف برخورد کنند.

بدیهی است تشکیل یک ستاد گرچه قوی بدون حمایت و پشتوانه مردمی نمی تواند بر همه امور نظارت داشته باشد از این رو لازم است نیروهای متعهد و متدین در ادارات و میان اصناف و بازاریان شناسائی و کلاسهای آموزشی به عنوان نماینده ستاد در همه مراکز دولتی و غیردولتی ناظر بر افراد و جریان امور باشند و هر کار خلاف شرع که مشاهده می کنند، نخست با نرمی و ملاطفت گوشزد کنند و فرد متخلّف را اصلاح کنند و اگر از این طریق نتوانستند وی را اصلاح کنند به ستاد گزارش کنند. در سطح شهر نیز از نیروهای بسیج و متعهد با آموزش قبلی برای جلوگیری از منکرات و امر به معروف و تعلیم و تنربیت کمک بگیرند. هم چنین در مدارس، دبیرستانها و دانشگاهها از میان دانش آموزان و دانشجویان مؤمن و متدین افرادی انتخاب و این وظیفه را به آنها واگذار نمایند تا شاید از طریق دانش آموزان و دانش جویان مومن و بسیجی شاهد بهتر شدن وضعیت در حوزه امر به معروف و نهی از منکر در تعلیم و تربیت باشیم.

نقش معلمین در امر به معروف ونهی از منکر و تعلیم و تربیت

معلم قرآن , احکام و اخلاق , معلم پرورشی و اصول دین ، معلم خط و نقاشی , تاریخ ، معلم علوم ,شیمی و ریاضیات و همه و همه فضیلت دارند و با تقوا هستند و تعلیم همه را می توان به عنوان خدمت به جامعه و عزت و شوکت اسلام و مسلمین و رفع نیاز از بیگانگان ، برای کسب ثواب و رضای خداوند دانست در صورتی که معلم با این شعور و ادراک عالی و هدف مقدس ، علوم ذکر شده را تعلیم دهد هیچ یک از متاع های دنیوی را نمی توان با ارزش کار او قیاس کرد و بهائی برای او داد . هر چه خلوص نیت معلم ، دراین راه بیشتر و تلاش او در تربیت افراد مفید تر و کاملترو جامعتر باشد ارزش معنوی کار او بیشترخواهد شد . معلم در ضمن تدریس می تواند با طرح مثالهای مناسب و حکایت های مفید و پند آموز دانش آموزان را با اسلام و معارف و مکتب اهل بیت علیهم السلام آشنا سازد. شغل معلمی فرصت بسیار مناسبی است که دانش آموزان را به راه صحیح اسلام و قرآن هدایت کند . ما به عنوان معلم بنا بر وظیفه ای که داریم باید تمام هم و غم مان این باشد که کار خود را برای خدا و در راه خدا قرار دهیم و با دانش آموزنی که در کلاسمان هستند با کمال مهر و محبت و فروتنی رفتار کنیم مسئولانه در کلاس حاضر شده و از امانتهایی که به ما سپرده شده و می شود خوب نگهداری کنیم چرا  که عمر و وقت ما نه تنها برای خودمان بلکه به کل جامعه مربوط است . اخلاق و آداب و روش و گفتار و کردار معلم حتی ظاهر لباس و سر و صورت و پوشش او بر دانش آموزان تأثیر می گذارد و بعد از خانه یا حتی مهمتر از خانه محیط مدرسه و کلاس درس و اخلاق معلم است که دانش آموز از آن الگو می گیرند . با توجه به این مسئولیت ها, کلاس درس ، کلاس عبادت خدا و درس معلم عبادت و سر تا سر شغل او عبادت است چرا که معلمی شغل انبیاست .

در گذشته محیط یک نوجوان و جوان یک کوچه یا روستا –  شهر یا بازار بوده اما با پیشرفت روز افزون علم و تکنو لوژی و دستیابی به ماهواره و اینتر نت محیط تربیت نوجوانان و جوانان ما تمام جهان شده است . بنا براین وظیفه ما به عنوان معلم بسیار سنگین و خطیر است . باید نوجوان را که همان آینده سازان جامعه ی فردا هستند را به فرهنگ غنی اسلام ( قرآن و احادیث و دعاهای انسان ساز ) متوجه کنیم تا بخوانند و عظمت دین خود را بدانند و بشناسند و هم خود را بسازند . البته این مطلب نه به این معنی است که پیشرفت علوم و تکنو لوژی بد است ، اما اندک شماری از نوجوانان ما با استفاده ی ناصحیح از این ابزار موجب بی ارزشی یا بعضاً مخرب جلوه کردن این پیشرفت ها شده اند که البته بعد از خانه و خانواده و رسانه های جمعی یا شاید هم بیشتر از آن وظیفه ی یک معلم است که نوجوان را باطرز صحیح استفاده از این نوع ابزارها آشنا کرد چرا که اغلب الگوهای نوجوانان ما معلمین آنها هستند . معروف ها و منکر ها را به آنها بشناسانیم نه تنها در گفتار بلکه در کردار و عمل مانیز به وضوح دیده شود .

 دانش آموزان با  گرایش مثبتی که نسبت به معلم دارد و معلم را به عنوان اسوه و الگوی رفتاری خود می شناسد ومی داند و در اکثرا رفتارهای معلم خود را تقلید می کند و آنها را سر لوحه کارهای خود قرار می دهد حتی بعضی مواقع دوست دارد مثل معلم لباس بپوشد مثل او راه برود و حتی مثل او صحبت کند . و حالا این معلم می تواند دانش آموز را به راه راست هدایت کند و هم می تواند دانش آموز را گمراه کند و او را از راه مستقیم منحرف کند ، و با توجه به اینکه مهمترین اصل در امر به معروف و نهی از منکر اصل تأثیر است که در پی آن امر به معروف گسترش و ریشه منکر را در ذهن دانش آموز به یک امر خوشایند تبدیل کند و او را در جهت برقراری امر به معروف و نهی از منکر سوق دهد .

 

معلم همچنین باید از این موقعیت و اعتمادی که دانش آموز به وی دارد در جهت گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر در بین دانش آموزان استفاده کند و این قشر پر جمعیت و تأثیر گذار در جامعه را به برقراری امر به معروف و نهی از منکر هدایت کند ، تا آنها نقشی که در جامعه خواهند داشت ، این فرهنگ را در جامعه گسترش دهند تا    جامعه ای بدون منکر داشته باشیم .

اما معلم باید به این نکته نیز توجه کند که , یکی از بزرگترین رموز آموزشی این است که شاگرد خود معلم را بپذیرد و نه زبان و استدلالش را . اگر استدلال معلم را بپذیرد در واقع معلم نقش ضبط صوت را دارد ، معلم  باید به گونه ای عمل کند که شاگرد خود او  را بپذیرد ، وجود او را که پذیرفت تحت تأثیر اخلاق و رفتار معلم از جمله ، استدلالش قرار می گیرد،راه رسیدن به این مرتبه از معلمی هم دو چیز خواهد بود :

الف – داشتن تسلط و توانایی علمی   

ب - تقوی الهی و وارستگی اخلاقی


فرمایشات امام خمینی(ره)درموردامربه معروف ونهی ازمنکر

امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملت واجب است.

سفارش به حق، که امر به معروف است و نهی از منکر است، بر همه مسلمین واجب است.

از آنچه در نظر شرع حرام، و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی، و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می باشند.

شما از اول اگر جلوی فساد را نگیرید، معلوم نیست که به وضع سابق منتهی نشود.

این دو از والاترین و شریفترین واجبات هستند و به وسیله این دو واجب، دیگر واجبات برپا می شود.

همان طوری که هر شخص و هر فردی موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند.

   اهمیت تعلیم و تربیت از دیدگاه مقام معظم رهبری


  • تعلیم و تربیت از سیاست­های بنیادین اسلام و از اهداف زیربنایی بعثت رسول خدا(ص) است. پیامبر­اسلام(ص) تربیت را از خویش و خویشاوندانش آغاز کرد و به تعلیم و آموزش نیز از اولین روزهای هجرت همت گمارد. این، خود نشانگر اهمیت آن دو مقوله دینی و قرآنی است.
  • یکی از مسائل ارزشمند و کارساز در زندگی بشر، علم و آگاهی است. علم، افزون بر اینکه وسیله­ای است برای بهتر زیستن و برای خوب از عهده مسئولیت برآمدن، بخودی خود نیز مطلوب بشر است. رهبر انقلاب در اهمیت و ضرورت علم­آموزی فرمود:
  • انسان باید علم را از هر کسی که آن را در اختیار دارد، فرابگیرد.
  • آینده مملکت بدون ساختن نسل رو به رشد علمی، امکان­پذیر نیست.
  • دشمنان از درس خواندن و دانشمند شدن فرزندان ما که مردان و گردانندگان آینده این انقلابند، به شدت می­ترسند.اهتمام به تربیت نیز، در کنار توجه به تعلیم بسیار ضروری است. تربیت و پرورش صحیح قوای جسمی و روحی، عامل شکوفایی استعدادهای ذاتی بشر برای رسیدن به رشد و کمال حقیقی است. رهبر انقلاب در این مورد فرمود: هیچ آباد کردنی به قدر آباد کردن روان انسان و فکر انسان - که در حقیقت راه آینده­ی او را ترسیم می­کند - نمی­رسد.

  • این بیان براساس بیان نورانی قرآن کریم است که تنها راه سعادت بشر را تربیت صحیح و تزکیه درون از رذائل اخلاقی معرفی می­کند و  نتیجه بی توجهی به این امر مهم را هلاکت و بدبختی حتمی می­داند.[5] نتیجه آنکه، نقش اساسی و تعیین کننده تربیت در تأمین آینده سعادت­آمیز بشر و رسیدن او به کمال، قطعی است. رهبر انقلاب در این مورد می­فرماید:

  • در مبنای تفکر اسلامی، هدف از حیات انسان رسیدن به رستگاری و سعادت در دنیا و آخرت است.
  •  انسان همان بذری است که باید رشد کند تا ... قوام بیابد و میوه بدهد و ثمربخش باشد. منتها در این مثال بُعد میدان حرکت تکاملی، میدان محدودی است ... اما در مورد انسان، سقفی وجود ندارد.
  • نتیجه گیری :

    اگر بخواهیم اثار امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تربیت را در جامعه و خصوصا در بین جوانان و دانش آموزان مشاهده کنیم . باید مقدمات وسایل اثر بخشی در وصول به آنان و امکانات هدایت جامع را فراهم نماییم که مهمترین و بزرگترین وسایل تاثیر قدرت ، بسیج و سازماندهی نیروهای آموزش دیده ، متدین ، مومن و جوانان پرشور و نشاط است .

    آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت) می تواند یکی از مهمترین نهادهایی باشد که این فرایض را به نحو احسن اموزش دهد و جوانانی معتقد و با ایمان و مستعد به جامعه تحویل دهد جامعه ای که پایه و اساس آن اسلام ناب محمدی می باشد .

    منابع
    7. حایری شیرازی: تربیت اسلامی، اول، انتشارات دفتر تحکیم وحدت، تهران، 1360.
    8. حر عاملی، محمد بن الحسن: وسائل الشیعه، اول، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق.
    9. خمینی، روح الله: تحریر الوسیله، انتشارات اسماعیلیان، قم، بی‌تا.
    10. داوودی، محمد، سیرة تربیتی پیامبر9 و اهل‌بیت:، دوم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1384.
    11. دهخدا، علی اکبر: فرهنگ دهخدا، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373.
    12. راغب اصفهانی: مفردات غریب القرآن، اول، دارالقلم، دمشق، 1412ق،- 1992م.
    13. سعدی: کلیات سعدی: تصحیح: محمد علی فروغی، دوم، نشر طلوع، 1375.
    14. سلطان محمدی، منیر، دانشجویان دانشکدة مجازی علوم حدیث، هفتم فروردین 1385.
    15. سیف، علی اکبر: روانشناسی پرورشی، چهاردهم، مؤسسة انتشارات آگاه، تهران‌، 1384.
    16. شریعت مداری، علی: تعلیم و تربیت اسلامی، ششم، انتشارات امیر کبیر، تهران،1370.
    17. شیخ طوسی، محمد بن الحسن: تهذیب ‏الأحکام، چهارم، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1365.
    18. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان: المقنعه، دوم، انتشارات جامعة مدرسین قم، 1410ق.


    19.(تفسیر نمونه، ج 3، ص 38).
    20.بحار، ج 97، ص 86.
    21. على علیه السلام: من نهى عن المنکر ارغم انوف الفاسقین (غرر الحکم).
    22. لئالى الاخبار، ص 270.
    23. (کلمات قصار شماره 252).
    24. (فروع کافى ج 4 ص 55 به نقل از میزان الحکمه).
    25. کنز، ج 3، ص 170 (متن عربى).
    26. بحار، ج 14، ص 308 (متن عربى).
    27.مستدرک، ج 12، ص 184 (متن عربى).
    28.مستدرک ج 2 ص 357.
    29. مستدرک، ج 2، ص 358.
    30.  (بحار، ج 97، ص‏86).
    31. (مستدرک، ج 2، ص 359).
    32. (غررالحکم به نقل از میزان).
    33. (نهج السعادة ج 2 / 226).
    34. (وسائل 11 ص 399).
    35.(سوره مائده، آیه 78و79).
    36. (لهوف سید بن طاووس).
    37. بحار، ج 79، ص 141 / 54.


    تهیه و تنظیم : سخاوت حاجی پور

    برچسب‌ها: مقاله امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تربیت

    نظرات 0 + ارسال نظر
    امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.