راهکار های ایجاد امنیت روانی در قرآن

امنیت ، روانی ، قرآن، جامعه ، انسان ،

راهکار های ایجاد امنیت روانی در قرآن

امنیت ، روانی ، قرآن، جامعه ، انسان ،

قرآن و بهداشت روان / دکتر محمد علی رضایی اصفهانی

قرآن و بهداشت روان / دکتر محمد علی رضایی اصفهانی

درآمد:
«فشار روانى» را «بیمارى تمدن جدید» نام نهاده‏اند از این رو راهکارهاى مقابله با آن و تامین بهداشت روانى انسان معاصر، اهمیت ویژه‏اى پیدا کرده است، بطورى که عصر حاضر را برخى روانشناسان، عصر اضطراب نام نهاده‏اند، (1) و (2) و اضطراب هسته مرکزى بسیارى از بیمارى‏هاى روانى تلقى مى‏شود.
ما در این نوشتار بر آن نیستیم که «بهداشت روانى» را به عنوان یک علم مورد بررسى و کاوش قرار دهیم بلکه تحقیقات میان رشته در مورد ارتباط آموزه‏هاى قرآن و علم را گزارش و بررسى مى‏کنیم و نتایج آنها و زمینه‏هاى جدید را براى پژوهش معرفى مى‏کنیم.


 بهداشت روانى:
در مورد بهداشت روانى تعریف‏هاى متعددى شده که به دو مورد اشاره مى‏کنیم:
1. سازمان بهداشت جهانى (WHO) سلامت روانى را چنین تعریف کرده است، حالت رفاه کامل جسمى، روانى و اجتماعى، و نه فقط فقدان بیمارى. (3)
2. بهداشت روانى به معناى سلامت فکر مى‏باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانى است که خود مى‏تواند نسبت به ایجاد سیستم با ارزشى در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردى، ملى و بین المللى کمک نماید. زیرا وقتى سلامت روانى شناخته شد، نسبت به دست‏یابى به آن اقدام مى‏شود و راه براى تکامل فردى و اجتماعى باز مى‏گردد. (4)
فشار روانى:
فشار روانى یا استرس، نقطه مقابل بهداشت روانى است که براى آن تعریف‏هاى متعددى ارائه شده است:
«اصطلاح تنیدگى یا استرس از کلمه لاتین «Stpingene» به معناى در آغوش گرفتن، فشردن و بازگشودن مشتق شده است؛ یعنى رفتارهایى که با احساسات متضاد همراهند، براى مثال مى‏توان کسى را در آغوش گرفت و با اختناق روبه‏رو ساخت. به این ترتیب اصطلاح «درماندگى و استیصال» نیز از این کلمه مشتق شده است. (5)
استرس داراى تعریف مورد قبول همگان نیست ولى برخى صاحب‏نظران آن را اینگونه تعریف کره‏اند:
1. براون و کمپ بل (1944 م): فشار روانى چیزى است که از خارج بر فرد تحمیل مى‏شود و ناراحتى‏هاى جسمانى و روانى در پى دارد. (6)
2. اضطراب یک حالت احساسى، هیجانى است که از خصوصیات برجسته آن ایجاد حالت بى‏قرارى و دلواپسى است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد. (7)
نشانه‏هاى فشار روانى:
بخشى از آشکارترین بازتاب‏هاى فشار روانى در رفتار و احساسات عبارتند از:
1. وجود مشکل در تفکر صحیح و عاقلانه؛
2. خستگى و عدم انعطاف در نگرش و بینش؛
3. پرخاشگرى نابجا و تحریک‏پذیرى؛
4. انزوا و ترک وابستگان؛
5. افراط در کشیدن سیگار و نوشیدن مشروب و پرخورى؛
6. گرایش به سرعت در حرکت، سخن و حتى تنفس؛
7. ناتوانى در حفظ آرامش خود؛
8. بى‏نظمى در رفتار؛
9. گیج شدن و چند بار فکر کردن درباره عقاید خاص؛
10. حالت تاثیر عاطفى مانند خشم یا نشاط ناگهانى، افسردگى یا فعالیت بیش از حد. (8)
پیشینه:
در حوزه علمى مسلمانان بهداشت روانى، از دیرباز مورد توجه بوده است، سرچشمه‏هاى این مبحث را مى‏توان در آیات قرآن و احادیث اهل بیت‏(ع) پیدا کرد.
شفابخشى قرآن و راهکارهایى که براى مقابله با فشارهاى روانى و تامین بهداشت روانى انسان بیان کرده مورد توجه بسیارى از پژوهشگران بهداشت روانى قرار گرفته است. (9) و حکایت شده: هنگامى که در محضر پیامبر(ص) شخصى را دیوانه شمردند، حضرت فرمود: «این مرد بیمار است، نه دیوانه، دیوانه کسى است که تکبر ورزد.» (10) یعنى پیامبر اکرم‏(ص) در عصرى که پیکر دیوانگاه را پناهگاه شیطان و ارواح خبیثه و جن مى‏دانستند، و انواع شکنجه را بر این دردمندان روا مى‏داشتند، آنها را بیمار خواند و مرز بیمارى‏هاى روانى را از خرافات جدا ساخت.
و در حدیثى از امام على(ع) حکایت شده که: «آگاه باشید که از جمله بلاها فقر است و بیمارى بدن از فقر شدیدتر است و بیمارى دل از بیمارى بدن شدیدتر است.» (11)
سپس پزشکان مسلمان که علوم پزشکى را از مکتب بقراط و جالینوس وام گرفته بودند، با توجه به آموزه‏هاى قرآن و سنت، به بهداشت روانى انسان توجه کردند.
از جمله على بن ربن طبرى (192 ـ 247 ق) از نخستین کسانى است که کتاب «فردوس الحکمة» را در هفت جلد تألیف کرد و مهمترین مسائل پزشکى و بهداشت روانى را در آن توضیح داد. (12)
سپس محمد بن زکریاى رازى (251 ـ 313 ق) «طب النفوس یا طب روحانى» را نوشت که در شمار کهن‏ترین آثار بهداشت روانى جاى دارد.
این نگارش‏ها با فراز و نشیب‏هایى ادامه یافته است و در عصر ما در قالب پایان‏نامه‏ها، مجلات و مقالات علمى و انتشار نتایج تحقیقات تجربى و همایش‏هاى علمى تبلور یافته است. (13)
روانشناسان غربى نیز در عصر حاضر پژوهش‏هاى وسیعى در مورد رابطه مذهب با بهداشت روانى انجام داده‏اند، و به نتایج مثبتى رسیده‏اند، از جمله:
عبادت و انجام اعمال دینى، یک سپر ایمنى در مقابل بیمارى‏ها بوجود مى‏آورد، مضافاً، بررسى‏ها نشان داده که دینداران عمر طولانى‏ترى دارند، سیستم دفاعى بدن آن‏ها قوى‏تر است، کمتر از غیرمذهبى‏ها در بیمارستان‏ها بسترى مى‏شوند، و در انجام فعالیت‏هاى فیزیکى پایدار هستند. (پت کورى، 1376)
دعا، نیایش و بازشناسى دوباره خود، بیشترین نقش را در درمان دارد. (کاپلان، مارکز، مارک، 1997)
و نیز در بررسى‏هایى که در مورد خودکشى صورت گرفته است، (14) به این نتیجه رسیدند که اعتقادات مذهبى کمک خوبى براى تعدیل و بر طرف کردن این مشکل بوده است. (15)
قدرت محافظتى مذهب (16) که ابتدا توسط دورکسیم (17) در 1951 م مطرح شد، (18) در بررسى‏هاى مختلف مورد تایید قرار گرفت. (19)
شفا بخشى قرآن:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَاراً» (20) «و از قرآن، آنچه را که آن درمان و رحمتى براى مومنان است، فرومى‏فرستیم؛ و[لى‏] ستمکاران را، جز زیان نمى‏افزاید.»
در آیات متعددى از قرآن با عنوان «شفاء» یاد شده است.
و گاهى قرآن را شفا دهنده دل‏ها معرفى مى‏کند (21) و دیگر بار آن را مایه هدایت و شفا بخشى مى‏داند. (22)
واژه «شفاء» در لغت به معناى نقطه آخر چیزى که مشرف به نابودى یا نجات باشد، و شفاى از بیمارى به معناى عافیت یافتن و نجات از بیمارى است. و مقصود از «شفاى قرآن» نجات از انحطاط و سقوط مادى یا معنوى است که به وسیله هدایت انجام مى‏پذیرد. (23)
شفا در اصطلاح در مقابل بیمارى‏ها و عیب‏ها و نقص‏ها به کار مى‏رود، بنابراین نخستین کارى که قرآن در وجود انسان انجام مى‏دهد، پاکسازى درون انسان‏ها از انواع بیمارى‏هاى فکرى و اخلاقى و اجتماعى است. سپس رحمت الهى شامل حال انسان مى‏شود و فضایل انسانى و اخلاق الهى در وجود او جوانه مى‏زند. آرى، شفا اشاره به «پاکسازى» و رحمت اشاره به «بازسازى» انسان است.
برخى مفسران در مورد شفابخشى قرآن مى‏نویسند: «بدون شک بیمارى‏هاى روحى و اخلاقى انسان شباهت زیادى به بیمارى‏هاى جسمى او دارد. هر دو کشنده است، هر دو نیاز به طبیب و درمان و پرهیز دارد. هر دو گاهى سبب سرایت به دیگران مى‏شود... چه تشبیه جالب و پر معنا و پر مایه‏اى؟ آرى قرآن نسخه حیات بخش است براى آنها که مى‏خواهند با جهل و کبر و غرور و حسد و نفاق به مبارزه برخیزند. قرآن نسخه شفابخشى است براى برطرف ساختن ضعف‏ها و زبونى‏ها و ترس‏هاى بى‏دلیل، اختلافات و پراکندگى‏ها، براى آن‏ها که از بیمارى عشق به دنیا، وابستگى به مادیات و تسلیم بى‏قید و شرط در برابر شهوات رنج مى‏برند.
قرآن نسخه شفا بخش جهانى است که آتش جنگ در هر سوى آن افروخته است و در زیر بار مسابقه تسلیحاتى کمرش خم شده است.» (24)
علامه طباطبائى(ره) مى‏نویسند: «قرآن شفاست (25) و شفا از مرض است پس معلوم مى‏شود که دل‏ها بیمارى‏هایى دارد که قرآن شفاى آنهاست، پس انسان صحت روحى و معنوى دارد همانطور که صحت جسمى ظاهرى دارد و هر کدام بیمارى و داروى خاص دارند.
و در دل‏هاى برخى مومنان بیمارى است (البته این غیر از کفر و نفاق است) که ثبات دل و استقامت نفس را به وسیله شک و تردید مختل مى‏کند که موجب اضطراب و تزلزل درونى و میل به باطل و پیروى هواى نفس مى‏شود. و قرآن بوسیله دلایل قاطع و برهان‏هاى روشن انواع شک و شبهه را از عقاید برطرف مى‏کند و بوسیله موعظه و عبرت‏ها، بیمارى‏هاى دل‏ها را شفا مى‏دهد، پس قرآن اینگونه شفاى مومنان است.
و رحمت بودن قرآن به آن است که نقص‏ها را کامل مى‏کند و نیازها را برآورده مى‏کند. چون که قرآن با نور علم و یقین دل‏ها را نورانى مى‏کند بعد از آنکه، جهل و نابینائى دل‏ها را برطرف مى‏نماید.» (26)
شفا بخشى قرآن از دیدگاه امام على(ع):
از امیرالمومنین(ع) حکایت شده که: «از قرآن براى بیمارى‏هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، چرا که در آن درمان بزرگترین دردهاست، درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت.» (27)
و نیز در کلام دیگرى از ایشان حکایت شده که:
«قرآن داروى شفا بخشى است که هیچ بیمارى از آن بر نمى‏خیزید.» (28)
آرى داروهاى شیمیایى که دردهاى جسمانى را درمان مى‏کند معمولاً آثار نامطلوبى بر ارگان‏هاى بدن مى‏گذارد اما قرآن هیچ اثر نامطلوبى بر جان و فکر و روح انسان ندارد.
گستره شفابخشى قرآن:
باران که در لطافت طبعش ملال نیست‏ در باغ لاله روید و در شوره‏زار خس‏
قرآن کریم قطره‏هاى خالص باران رحمت الهى است که بر همگان مى‏بارد، قرآن همچون غذاى نیروبخش است که اگر یک دانشمند بخورد براى تعلیم و تربیت و دانش‏افزایى نیرو مى‏گیرد، و اگر به یک ستمگر بدهى، براى بیدادگرى بیشتر از آن سود مى‏برد، در حالى که غذا یکسان است اما تفاوت در افراد و زمینه‏هاى فکرى و درونى آن‏هاست. (29)
افرادى که خمیر مایه وجودشان بر اثر کفر و ظلم و نفاق به شکل دیگرى درآمده است، هر جا نور حق را مى‏بینند به ستیز با آن بر مى‏خیزند، و این مقابله و ستیز با حق، بر پلیدى و گمراهى و زیانکارى آنها مى‏افزاید و روح طغیان و سرکشى را در آنها تقویت مى‏کند. پس قرآن مایه هدایت گمراهان است اما هدایت کسانى که در جستجوى حق هستند و با همین انگیزه به سراغ قرآن مى‏آیند، نه افراد متعصب و لجوج که با دیدى منفى به سراغ قرآن مى‏آیند، که مسلماً از آن بهره‏اى نخواهند برد. (30)
آرى قرآن مایه هدایت همه مردم است، (31) ولى کسانى از آن بهره مى‏برند که خود نگهدار باشند و حق ستیزى نکنند یعنى حداقل تقوا را داشته باشند، (32) البته اگر کسى بدان ایمان آورد و نیکوکار باشد (33) به مراحل عالى هدایت قرآن دست مى‏یابد. ولى اگر ناپاک و آلوده باشد از دسترسى به حقایق قرآن محروم مى‏شود (34) بلکه بخاطر حق‏ستیزى و ستمکار بر گمراهى و زیانکارى خود مى‏افزاید. (35)
شفا بخشى تاریخى قرآن:
یکى از شواهد شفا بخشى قرآن، مطالعات تاریخى است، یعنى مطالعه و مقایسه عرب جاهلى قبل از نزول قرآن، با تربیت شدگان مکتب قرآن و پیامبر(ص)، تحولى عظیم را ثابت مى‏کند، و شفابخشى قرآن را در تاریخ جلوه‏گر مى‏کند.
عرب قبل از ظهور اسلام، گرفتار جهل، خونخوارى و انواع بیمارى‏هاى روانى، اخلاقى و اجتماعى بودند، اما با نسخه شفابخش قرآن، نه تنها درمان یافتند، بلکه آنچنان نیرومند شدند که ابر قدرت‏هاى جبار جهان را به زانو در آوردند.
هنوز دویست سال از پیاده شدن نسبى تعالیم قرآن سپرى نشده بود که جامعه‏اى متمدن بوجود آوردند و به وحدت در تفکر و وحدت عملى جامع دست پیدا کردند، تفرقه‏ها و غارتگرى‏ها جاى خود را به حاکمیت قانون داد.
کسانى که به همدیگر رحم نمى‏کردند و غرق در رباخوارى بودند، به ایثار و انفاق و وام دادن روى آوردند. زنانى که برده‏وار زندگى مى‏کردند و زنده به گور مى‏شدند، نجات یافتند و در ارث پدر و مادر خود شریک شدند و حتى در امور اجتماعى دخالت مى‏کردند.
افراد ترسو به شیران روز و عابدان شب تبدیل شدند.
مردم جزیرة العرب که تعداد انگشت شمارى با سواد داشتند، به علم و دانش روى آوردند، و کتاب‏هاى فراوان نوشتند و تا قرن‏ها پیشتاز و محور علمى جهان شدند. البته مسلمانان در علوم مختلف پیشرفت کردند، براى مثال:
مسلمانان چنان در علوم پزشکى رشد کردند که تاریخ علم نگاران غرب نوشتند: «یکى از پادشاهان اروپا (منطقه باستیل) هنگامى که بیمار شد براى معالجه به نزد دشمنان خود (یعنى مسلمانان) به شهر قرطبه آمد.» (36)
در کشورهاى اسلامى بیمارستان‏هاى متعدد و پیشرفته بنا نهاده شد بطورى که از هشتاد بیمارستان در کشورهاى اسلامى نام برده شده است. (37)
و اولین مدرسه پزشکى را در اروپا (سالیدین ایتالیا) مسلمانان ایجاد کردند. (38)
و در شهرهاى بزرگ براى مراقبت از بیماران روانى، تیمارستان‏ها ساختند.
بیمارستان کبیر منصورى (684 ق) در مصر ساخته شد، که بزرگترین بیمارستان قرون وسطى بود و شامل بخش‏هاى مختلف: داروخانه، تجربه‏خانه، بخش سرپایى، مطبخ، حمام، کتابخانه و یک مسجد و سالن مطالعه بود، در این بیمارستان پیشرفته بیمارانى که به بى‏خوابى مبتلا مى‏شدند، به قصه گویان حرفه‏اى گوش مى‏دادند و هنگامى که یک بیمار فقیر معالجه مى‏شد، مبلغى از طرف بیمارستان به او مى‏دادند که در مدت استراحت احتیاج به کار کردن نداشته باشد. (39)
برخى نویسندگان این تحول شگرف اجتماعى و اخلاقى و علمى مسلمانان را، یکى از ابعاد اعجاز قرآن نامیده‏اند (40) که تبدیل جامعه فقیر و جاهل و خرافى به جامعه‏اى متمدن و دانش دوست و مرفه تبدیل کرد، که این کار بزرگ، در این مدت کوتاه تاریخى جز با شفابخشى اعجازآمیز قرآن ممکن نبود.
قرآن چه بیمارى‏هایى را شفا مى‏دهد؟
جامعه بشرى گرفتار دردهاى فکرى، روحى، اخلاقى، روانى و جسمى مى‏شود، از این رو نیاز به دارو و درمان‏هاى متنوع دارد، قرآن کریم نسخه‏اى الهى است که بسیارى از دردها را معرفى کرده و داروها و راهکارهاى درمان آن‏ها را مشخص مى‏سازد. از این رو مى‏توان گفت که قرآن درمان دردهاى زیر است:
الف: بیمارى‏هاى فکرى و عقیدتى:
1. کفر؛
2. گمراهى؛
امام على(ع) این دردها را بزرگترین دردهاى بشریت معرفى مى‏کند. (41) چرا که موجب انحراف کلى در زندگى بشر شده و سرمایه عمر و تلاش او و سعادت جاودانى انسان را به نابودى مى‏کشاند.
قرآن کریم در آیات متعدد با کفر و گمراهى به مبارزه برخاسته و بشریت را به هدایت و توحید فرامى‏خواند. (42) و آن را هدف پیامبران الهى مى‏شمارد. (43)
البته پژوهش‏هاى تجربى روانشناختى نیز تاثیر ایمان در سلامت روانى انسان را تایید مى‏کند که در بخش بعدى به آن‏ها اشاره مى‏کنیم.
ب: بیمارى‏هاى اجتماعى:
1. جهل 6. تفرقه‏
2. ظلم 7. ستیزه‏جویى، خشونت و جنگ‏
3. فقر 8. فسادهاى اجتماعى‏
4. خیانت کارى 9. زن ستیزى‏
5. پیمان شکنى‏
موارد فوق مهمترین بیمارى‏هاى اجتماعى بشر در طول تاریخ بوده است و هنوز هم میلیون‏ها انسان از این بیمارى‏ها رنج مى‏کشند و تحت فشار اجتماعى هستند. قرآن کریم براى این بیمارى‏ها راهکارهاى مناسب معرفى کرده، و جامعه بشرى را به امور زیر رهنمون شده است:
1. دانش افزایى:
جهل و ناآگاهى نوعى کمبود و نقصان فردى است که جامعه را زبون و بیمار مى‏کند، و زمینه تسلط خرافات و استعمار و استثمار را فراهم مى‏سازد. قرآن کریم با دعوت به علم عملاً با این بیمارى فردى و اجتماعى مبارزه کرده است.
در قرآن کریم بیش از هفتصد بار ماده «علم» به شکل‏هاى گوناگون به کار رفته و جایگاه دانشمندان را والا مى‏شمارد «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله / 11) و افراد دانا و نادان را مساوى نمى‏داند، «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» (زمر / 9) تشویق قرآن به دانش‏افزایى موجب شد که جامعه عرب جاهلى که کمتر از بیست نفر با سواد داشت (44) در کمتر از دو قرن به جامعه‏اى متمدن تبدیل شود که گوى سبقت را از ملت‏هاى دیگر برباید. (45)
2. عدالت محورى:
ستمکارى به خویشتن و دیگران نوعى بیمارى است.
قرآن کریم انسان‏ها را به دادگسترى فرا مى‏خواند، (46) «إِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى‏» (مائده/ 8) و عدالت را به تقوا نزدیک‏تر مى‏داند، و مکرر ستمکاران را سرزنش و تهدید مى‏کند، (47) و راه توبه را به سوى ستمکاران مى‏گشاید. (48) و از تمایل و تکیه به ستمکاران برحذر مى‏دارد. (49)
در اسلام عدالت شرط گواهى دادن، داورى کردن، امام جماعت، رهبرى امت و موارد دیگر (50) قرار داده شده است تا افراد جامعه اسلامى به سوى عادل شدن حرکت کنند. و از ستمکارى فاصله گیرند. و جامعه‏اى سالم و عادلانه داشته باشند و بهداشت روانى آنها در اجتماع تامین گردد.
3. تعدیل ثروت:
بیمارى فقر یکى از عوامل فشار اقتصادى و روانى بر مردم و زمینه ساز فساد اجتماعى و فردى است.
قرآن کریم از راه‏هاى مختلف به رفع فقر اقدام کرده است از جمله:
از طریق وضع مالیات بردرآمد (خمس، زکات و...) (51) و توزیع عادلانه اموال عمومى (انفال و...) (52) و تشویق به بخشش و نیکوکارى (53) و ممنوعیت رشوه‏خوارى (54) و رباخوارى (55) و مانند آنها، جامعه اسلامى را به سوى تعدیل ثروت و رفع فقر رهنمون شده است، تا محیط جامعه سالم و فشارهاى اقتصادى و روانى از مردم برطرف شود.
4 و 5. سفارش به امانت‏دارى و رعایت عهد و پیمان:
خیانت در امانت و پیمان‏شکنى نوعى بیمارى اجتماعى است که موجب بى‏اعتمادى مردم نسبت به همدیگر مى‏گردد. قرآن با آن برخورد کرده و مردم را به امانت‏دارى و رعایت عهد و پیمان فراخوانده است. «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤولاً» (اسراء / 34) (56) تا اعتماد عمومى بوجود آید و سلامت مردم در روابط اجتماعى تامین گردد.
6. دعوت به وحدت:
در صورتى که اختلافات اجتماعى از اندازه معقول و طبیعى آن فراتر رود، موجب تفرقه و پراکندگى جامعه مى‏شود که نوعى بیمارى اجتماعى است که جامعه را به آشوب یا سستى مى‏کشاند.
قرآن کریم به این بلاى اجتماعى توجه کرده و تفرقه را ممنوع «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا» (آل عمران / 103) اعلام داشته و کشمکش‏هاى اجتماعى را موجب سستى خوانده «وَلاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا» (انفال / 46) و همگان را به وحدت فرا خوانده است، (57) تا جامعه اسلامى به سامان برسد و از عوارض این بیمارى مصون بماند.
7. فراخوان به صلح و پرهیز از جنگ (جز در موارد ضرورى):
جنگ و ستیز یکى از بلاهاى اجتماعى است که در طول تاریخ بشریت را آزار داده و مى‏دهد، و موجب خونریزى‏ها، خرابى‏ها و مشکلات فراوان شده است. قرآن کریم انسان‏ها را به صلح فرا مى‏خواند، (58) «إِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا» (انفال / 61) تا بشریت از این بلاى اجتماعى مصون بماند. البته در موارد ضرورى دفاع از خود و جامعه جایز است و این مطلبى طبیعى است و جهاد اسلامى نیز در همین راستاست یعنى براى دفاع از انسان‏ها و در جهت رفع موانع صلح و حق برنامه‏ریزى مى‏شود.
8. سالم‏سازى محیط با امر به معروف و نهى از منکر و مبارزه با فساد:
فساد فردى و اجتماعى، بیمارى خطرناکى است که پایه‏هاى ساختمان جامعه را سست مى‏کند تا آن را به سقوط بکشاند، اما قرآن کریم با دستورات پیشگیرانه از این بلاى اجتماعى جلوگیرى کرده است. (59)
«وَلِتَکُن مِنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آل‏عمران / 104) «و باید از میان شما، گروهى (مردم را) به سوى نیکى دعوت کنند، و به [کار] پسندیده فرمان دهند و از [کار ]ناپسند منع کنند. و تنها آنان رستگارند.»
نهى از منکر نوعى مبارزه با فساد است همانطور که قوانین جزایى اسلام همین نقش را دارد. یعنى به سالم سازى محیط مى‏پردازد و امر به معروف جامعه را در راستاى اهداف عالى رشد مى‏دهد، و سلامت آن را تداوم مى‏بخشد. آرى قرآن اعلام مى‏کند که خدا فساد را دوست ندارد (60) و جزاى فسادگران را مرگ مى‏داند، (61) تا جامعه‏اى سالم و محیطى مساعد براى رشد و بالندگى شخصیت انسان فراهم سازد.
9. دفاع از حقوق زنان:
آزار بانوان و پایمال کردن حقوق آنان سابقه‏اى طولانى در تاریخ بشر دارد، (62) در عرب جاهلى نیز به زنان ارث نمى‏دادند، بلکه گاهى زنان را بعنوان ارث تقسیم مى‏کردند، (63) و دختران را زنده به گور مى‏کردند. (64)
و هنوز هم آزار و حریم شکنى نسبت به زنان در جهان بصورت‏هاى دیگر ادامه دارد. اما قرآن کریم با وضع قوانین مختلف از حقوق آنان دفاع کرد، با زنده به گور کردن دختران مخالفت کرد «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تکویر / 8 ـ 9) و هنگامى که از دختر زنده به گور شده پرسیده شود: «به کدامین پیامد (گناه) کشته شد؟!» و حق ارث براى آنان قرارداد و حق مهریه و هزینه زندگى آنان را به رسمیت شناخت. (65)
آرى قرآن با زن‏ستیزى مبارزه نمود و جایگاه و منزلت و کرامت براى زن مسلمان قرار داد. و جامعه اسلامى را از این بیمارى‏ها دور ساخت. (66)
البته تحقیقات تجربى و روانشناختى نیز تاثیر بسیارى از موارد فوق را در بهداشت روانى انسان تایید مى‏کند که در بخش بعدى به آنها اشاره مى‏کنیم.
ج: بیمارى‏هاى اخلاقى، روحى و روانى: همچون:
1. نفاق 5. تکبّر
2. حسد 6. دنیاطلبى‏
3. ترس 7. شهوت پرستى‏
4. نگرانى و اضطراب و...
بیمارى‏هاى فوق همیشه روح و روان انسان را در معرض خطر قرار داده و مى‏دهد، و در طول تاریخ پیامدهاى منفى در زندگى بشر بر جاى گذاشته و فشارهاى روانى بر انسان وارد نموده و گاهى زندگى را تلخ و رنج‏آور کرده است و بهداشت روانى انسان را در معرض خطر قرار داده است.
قرآن کریم با این بیمارى‏ها برخورد نموده و به راه پیشگیرى و درمان آنها اشاره کرده است. از این رو قرآن کریم انحرافات اخلاقى فوق را سرزنش و به موارد زیر فرا مى‏خواند:
1. ترک نفاق و در پیش گرفتن اخلاص:
نفاق یعنى دو چهره بودن و دو شخصیت از خود نشان دادن، که نوعى بیمارى روانى است، و قرآن کریم به این بیمارى توجه کرده و منافقان را سرزنش نموده (67) و به اخلاص سفارش کرده و افراد مخلص را ستایش نموده است. «قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَن أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ» بگو: «من مأمورم که خدا را پرستش کنم در حالى که دینم را براى او خالص کرده باشم.» (68) که در سایه اخلاص سلامت و بهداشت روانى انسان تامین مى‏شود.
2. پرهیز از بزدلى و شجاعت در امور:
ترس بى‏مورد نوعى بیمارى روانى است و قرآن کریم مردم را دعوت مى‏کند که از مردم نهراسند(69) بلکه با فراهم آوردن امکانات دشمنان خدا را به هراس افکنند، (70) ولى از نافرمانى خدا بهراسند، که البته این ترس از نافرمانى و گناهکارى خویش و عدالت خداست.
3. فراخوان به آرامش و امنیت:
نگرانى و اضطراب و استرس عامل اساسى بیمارى‏هاى روانى است، که زندگى و بهداشت روانى انسان را تهدید مى‏کند. قرآن کریم به مسأله آرامش و امنیت انسان توجه کرده و راهکارهاى آن را در ذکر خدا «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد / 28) و... نشان داده (71) و وعده آن را به مومنان داده است. (72)
4. ترک تکبر و دعوت به فروتنى:
«وَلاَ تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلاَ تَمْشِ فی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ» (لقمان/18ـ19) و از مردم (با تکبّر) رخ برمَتاب؛ و در زمین با سرمستى و تکبّر راه مرو، [چرا] که خدا هیچ متکبّر خیال پردازِ فخر فروشى را دوست ندارد! و در راه رفتنت، مُعتدل باش؛ و صدایت رافروکاه؛ [چرا] که مسلماً ناپسندترین صداها، صداى اُلاغ‏هاست!
تکبر بى‏جا، نوعى بیمارى اخلاقى و روانى است که قرآن آن را سرزنش کرده (73) و در مقابل فروتنى را تشویق کرده است (74) تا انسان‏ها از این بیمارى اخلاقى و روانى نجات یابند و بهداشت اخلاقى و روانى آنان تامین شود.
5. ترک دنیاپرستى و روى آوردن به انفاق و ایثار:
استفاده از دنیا و مواهب الهى نیکوست اما دلبستگى به دنیا و آن را هدف نهایى خود قرار دادن زیبنده نیست، از این رو قرآن کریم دلبستگى انسان را به دنیا مى‏کاهد و او را به ایثار و انفاق و... تشویق مى‏کند، (75) تا بیمارى دنیا پرستى در جان او ریشه نکند. که مادى‏گرى بى‏حد و مرز از عوامل بیمارى‏هاى روانى است. (76)
6. ترک شهوت‏پرستى و در پیش گرفتن اعتدال در امور:
ازدواج و بهره‏ورى مشروع از همسر نیکوست اما شهوت‏پرستى و زیاده‏روى در امور شهوانى پیامدهاى منفى در زندگى و روح و جسم انسان دارد.
از این رو قرآن کریم انسان را به ازدواج و اعتدال در امور تشویق مى‏کند. (77) تا گرفتار این بیمارى‏ها نشود.
«وَأَنکِحُوا الأَیَامَى‏ مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (نور / 32) «و افراد بى‏همسرتان، و شایستگان از بندگانتان، و کنیزانتان را به ازدواج (یکدیگر) در آورید؛ اگر نیازمند باشند، خدا از بخشش خود آنان را توانگر مى‏سازد؛ و خدا گشایشگرى داناست.»
تذکر: قرآن کریم (78) استفاده حلال و معقول و معتدل از دنیا و نعمت‏هاى آن و نیز لذت بردن از همسر حلال را ممنوع نمى‏سازد. (79) بلکه دلبستگى نامحدود به این امور و افراط در آنها ناپسند است.
البته تحقیقات روانشناسان نیز در این زمینه با آموزه‏هاى قرآن همگون است که در بخش بعدى به برخى آنها اشاره مى‏کنیم.
عوامل فشار روانى و راهکارهاى قرآنى تامین بهداشت روانى:
شناخت همه عوامل موثر در فشارهاى روانى و راهکارهاى تامین بهداشت روانى، از حوصله این نوشتار خارج است، بنابراین در اینجا برخى از مهمترین عوامل فشار روانى و راهکارهاى تامین بهداشت روانى را بر مى‏شماریم.
الف: عوامل فشار روانى:
1. بر هم خوردن تعادل حیاتى بدن‏
الف: خستگى‏
ب: ناخوشى‏
ج: استرس زایمان‏
د: بیمارى مزمن‏
2. نقش سازمانى‏
الف: موقعیت شغلى‏
ب: منزلت اجتماعى‏
ج: پیشرفت حرفه‏اى‏
3. بحران‏هاى خانوادگى‏
الف: طلاق‏
ب: سوگ همسر
ج: سوگ فرزند
د: تامین خانوادگى (مسائل اقتصادى معیشت)
4. محیط
الف: آلودگى صوتى (سر و صدا)
ب: آلودگى هوا
ج: قوانین و مقررات غیرقابل انعطاف‏
د: مهاجرت (تغییر محیط فرهنگى)
5. سیاست‏
الف: فشارهاى روانى سیاست مداران (عطش قدرت و فشار کارى و...)
ب: رابطه سلطه‏گر و سلطه‏پذیر (احساس نابرابرى)
ج: جنگ روانى (شایعه پراکنى و...)
د: بحران‏هاى سیاسى و اقتصادى‏
6. شخصیت‏
الف: تیپ B و A (افراد پرشتاب و کند شتاب)
ب: شخصیت بدبین‏
ج: وسواس و وسوسه‏
7. دودلى و تردید
8. احساس خلأ اخلاقى‏
الف: یادآورى خاطرات تلخ (حافظه عاطفى ـ نفس لوامّه)
ب: احساس گناه‏
ج: حسادت‏
د: تهمت‏هاى ناروا
9. احساس خلأ معنوى‏
الف: خلأ وجودى‏
ب: احساس تنهایى و طردشدگى‏
ج: نداشتن پشتیبان و تکیه‏گاه‏
د: خرافات و تصورات باطل‏
10. باورهاى اعتقادى و دینى‏
الف: فشار مسئولیت و تکلیف‏
ب: ترس از مرگ (80)
ب: راهکارهاى تامین بهداشت روانى:
قرآن شفاست ولى این شفا به دو صورت تبلور پیدا مى‏کند:
اول: گاهى قرآن از بیمارى‏هاى روحى، روانى، اخلاقى و اجتماعى جلوگیرى مى‏کند و بدینوسیله بهداشت روانى انسان را تامین مى‏کند. براى مثال براى سالم‏سازى محیط به «امر به معروف» سفارش مى‏کند. و یا با سفارش به «توکل» و «ذکر» از احساس تنهایى انسان جلوگیرى مى‏کند. یعنى با پیشگیرى اولیه از بروز فشارهاى روانى جلوگیرى مى‏کند.
دوم: گاهى قرآن به درمان بیمارى‏ها مى‏پردازد، یعنى هنگامى که جامعه‏اى گرفتار فساد و گناه شد، «نهى از منکر» را پیشنهاد مى‏کند، و یا «توبه» را براى گناهکاران توصیه مى‏کند. یعنى با پیشگیرى ثانویه از بدتر شدن بیمار جلوگیرى مى‏کند و با پیگشیرى درجه سوم از عوارض زودرس و دیرس بیمارى مى‏کاهد. یعنى شخص گناهکار پس از توبه، پاک شده و به دامن اجتماع باز مى‏گردد و به زندگى عادى خود مى‏پردازد.
تقسیم بندى راهکارها:
راهکارهاى تامین بهداشت روانى در آیات قرآن کریم زیاد است، بنابراین ما به مهمترین آنها مى‏پردازیم (81) و راهکارهاى بهداشت روانى در قرآن را به چهار دسته کلى تقسیم مى‏کنیم:
اول: راهکارهاى معرفتى براى تامین بهداشت روانى:
مقصود روش‏هاى شناختى براى مقابله با فشار روانى است که به دیدگاه و اعتقاد فرد نسبت به هستى، آغاز و انتهاى جهان، زندگى و معناى آن مى‏پردازد و تاثیر آن را در افزایش یا کاهش فشارهاى روانى و تامین بهداشت روانى او مورد ارزیابى قرار مى‏دهد.
1. وحدت شخصیت انسان و رابطه آن با توحید قرآنى:
قرآن کریم انسان را به توحید و وحدت معبود فرا مى‏خواند (82) و او را از دوگانگى در شخصیت و دو چهرگى (= نفاق) باز مى‏دارد (83) و از این راه وحدت روان و بهداشت روانى انسان را تامین مى‏کند. برخى صاحب‏نظران در این مورد مى‏فرمایند: «پژوهش‏ها در منابع و مجموعه آثار در سلامت روان نشان مى‏دهد که اساسى‏ترین و مهم‏ترین مساله در شخصیت سالم، وحدت روان و تعهد مذهبى است، وحدت روان با سیستم ارزشى که بتواند به حیات معنا و هدف بدهد مرتبط است. در بین سیستم‏هاى ارزشى، مذهب بالاترین قابلیت براى ایجاد وحدت شخصیت را داراست.
اساس و مبناى مذهب اسلام بر وحدت و توحید مى‏باشد، وحدت شخصیت و یگانگى روان انسان، مظهر و نماینده بارز توحید ذات مقدس خالق است...» (84)
2. نقش ایمان در بهداشت روانى:
«الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُهْتَدُونَ» (انعام / 82)
«کسانى که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمِ (شرک) نیامیختند، امنیت تنها براى آنهاست، و آنان ره یافتگانند.»
این آیه را از شاخص‏ترین آیات مربوط به آرامش روانى دانسته‏اند (85) که در آن امنیت، آرامش، بهداشت روانى و هدایت را از آثار ایمان برمى‏شمارد. آرى وقتى ترس شدید بر جان انسان پنجه مى‏افکند و خود را تنها احساس مى‏کند، تنها عاملى که مى‏تواند با این احساس مقابله کند، ایمان به خداست چرا که مومن احساس مى‏کند خدا با اوست و از تنهایى و ترس نجات مى‏یابد.
آرى قرآن کریم انسان‏ها را به ایمان فرا مى‏خواند، و ایمان موجب آرامش روانى انسان مى‏گردد، پژوهش‏هاى متعددى نقش ایمان مذهبى را در بهداشت روانى پى‏گیرى کرده است از جمله:
الف: آیت اللَّه سبحانى ایمان را بهداشت روانى موثر مى‏داند و با اشاره به آمار زیاد خودکشى در افراد غیرمذهبى مى‏نویسند: «مردان بزرگ در سایه ایمان به خدا و به آنچه که خدا مقرر نموده و صلاح انسان در آن است در مقابل مشکلات کوه آسا ایستاده و خم به ابرو نمى‏آورند و مى‏گویند «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ (86)» (87)
ب: ایمان مذهبى به عنوان یکى از عوامل کاهش دهنده شدت و دوره سوگ:
برخى صاحب‏نظران پس از یادآورى اینکه واکنش سوگ ناشى از داغدیدگى، واکنشى طبیعى است که عوامل متعددى در شدت و طول مدت آن اثر دارد، مى‏گوید: «تحقیقات زیادى نشان داده‏اند که داشتن تفکر و عملکرد مذهبى به طور محسوس موجب کاهش شدت درد فقدان و دوره آن مى‏شود. که این تاثیر از طریق مکانیسم‏هاى چندى صورت مى‏گیرد، مثل: اعتقاد ـ ایمان ـ توکل به خداوند «Trust of God» «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (88) داشتن صبر ـ تسلیم رضاى خداوند ـ تسلیم نظام الهى ـ پناه بردن به خدا در هنگام مصیبت‏ها «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ (89)» (90)
ج: رابطه میزان اعتقادات مذهبى بیماران با اضطراب قبل از عمل جراحى:
در سال 1376 تا 1377 پژوهشى از نوع مطالعه توصیفى ـ مقطعى انجام گرفت. این پژوهش توسط چهار نفر از پزشکان و روانپزشکان در بیمارستان الزهراءعلیها السلام اصفهان بر روى 148 نفر بیمار منتظر عمل جراحى، که بصورت تصادفى انتخاب شده بودند، صورت گرفت.
نتیجه این پژوهش نشان داد که اضطراب در افراد با اعتقاد مذهبى قوى، از گروه داراى اعتقاد مذهبى ضعیف کمتر بود و بین اضطراب و اعتقاد مذهبى رابطه معکوس وجود دارد. و رابطه معنادارى بین اعتقاد مذهبى و اضطراب قبل از عمل جراحى وجود دارد. (05/0P > ).
و در پایان این پژوهش یادآورى شده که: یافته‏هاى مطالعه حاضر، تکمیل کننده و تایید کننده مطالعه قبلى در زمینه جایگاه و تاثیر مذهب در بهداشت روانى و سلامت روحى و جسمى است.(91)
د: رابطه بین باورهاى دینى و بروز استرس در افراد:
در پژوهش دیگرى که در ارزیابى 91 دانشجوى دختر و پسر دانشکده‏هاى مختلف دانشگاه شهید بهشتى تهران، انجام شد، و به این نتیجه رسیده که بین اعتقادات مذهبى و سطح اقتصادى آزمودنى‏هاى پژوهش و استرس تفاوت معنادار وجود داشته که مبین اثر اعتقادات و باورهاى مذهبى در چالش‏هاى اقتصادى و استرس ناشى از آن مى‏باشد. (92)
3. دمیدن روح امید و ممنوعیت یأس و ناامیدى در قرآن و تاثیر آن در کاهش افسردگى:
«وَلاَ تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ» (یوسف / 87) «و از [گشایش و] رحمت خدا ناامید نشوید؛ [چرا] که جز گروه کافران، (کسى) از رحمت خدا ناامید نمى‏شود.»
در این آیه ناامیدى را ممنوع و کارى کفرآمیز تلقى کرده است، از این رو «یأس از رحمت الهى» از گناهان کبیره بشمار مى‏آید، یعنى قرآن مى‏خواهد که مسلمانان به رحمت الهى امیدوار باشند و به دام افسردگى و یأس نغلطند.
آرى مسلمانان جهان را بن بست مشکلات نمى‏بینند و در سخت‏ترین حالات نور امیدى در وراى حوادث مى‏بینند و در دل بر خدا تکیه مى‏کنند و به رحمت او امیدوارند. از این رو با آرامش زندگى مى‏کنند و مشکلات را بهتر تحمل مى‏نمایند.
«نتایج (یک آزمون) نشان داد بیمارانى که باورهاى مذهبى قومى‏تر داشتند، و اعمال مذهبى را انجام مى‏دادند، نسبت به گروه دیگر کمتر افسردگى داشتند.
همچنین دانستن خداوند به عنوان منشأ قدرت و آرامش و انجام فرایض دینى به صورت معنادارى با درجه پایین افسردگى در هنگام ترخیص از بیمارستان، ارتباط داشته است.» (93)
4. تاثیر هدف‏مندى و معنادارى زندگى در بهداشت روانى:
انسان در زندگى نیازمند هدف و معناست، انسان بى‏هدف که زندگى را بى‏معنا مى‏داند در برابر مشکلات روحى و جسمى مقاومت خود را از دست مى‏دهد و بزودى از پاى در مى‏آید و گاهى به بن بست مى‏رسد و خودکشى مى‏کند.
اما انسانى که در پرتو آموزه‏هاى وحى الهى پرورش یافته است، جهان آفرینش را عبث و بیهوده و بى‏هدف نمى‏داند (94) «مَا خَلَقْنَا السَّماوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ» (احقاف/ 3) همانطور که زندگى انسان را بى‏هدف و بى‏معنا نمى‏بیند، (95) بلکه مى‏داند که جهان مبدأ و منتهى و هدفى دارد «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (بقره / 156) (96) و آن خداى بزرگ است از این رو در راه او و به سوى او تلاش مى‏کند تا به ملاقات او برسد، (97) و براى این هداف و در ره عشق هر جا بلایى را مى‏نوشد و تحمل مى‏کند.
گاهى از معناجویى و معنادارى زندگى انسان و هدفمندى آن با عنوان «حس انسجام» یاد مى‏شود، حس انسجام نظریه‏اى وجودى است که آنتونوفسکى (98) در سال 1987 ابداع کرد، نظریه او برخاسته از پژوهش‏هاى مربوط به بازماندگان اردوگاه‏هاى کار اجبارى بود، این افراد به رغم تجارب وحشتناک فشارزا توانستند از نظر جسمى و روانى سالم بمانند. (99)
ویکتور فرانکل نیز بررسى‏هایى در مورد اردوگاه‏هاى کار اجبارى انجام داده و یافته‏هاى خود را براساس نقل قولى از فیلسوف آلمانى نیچه (1844 ـ 1900 م) چنین خلاصه کرده است:
«آن که «چرایى» دارد، مى‏تواند «هر چگونه‏اى» را تحمل کند.»
فرانکل دریافت، کسانى که توانستند از آن اردوگاه‏ها نجات پیدا کنند، در یک هدف عمومى با هم سهیم بودند. آنان چیزى داشتند که به خاطر آن زندگى کنند. (100)
آرى جهان بینى الهى چنین هدف و معنایى را براى پیروانش به ارمغان مى‏آورد، انسان مومن که به خدا و تدبیر جهان ایمان دارد، حوادث را هدفمند و توجیه‏پذیر مى‏یابد و بر خدا تکیه مى‏کند و در برابر مشکلات مقاومت مى‏نماید و کمتر دچار فشار روانى و یأس مى‏شود از این رو بهداشت روانى او تأمین مى‏شود. (101)
5. اصل قضا و قدر و تصادفى نبودن رویدادها (توحید افعالى):
از منظر قرآن، امور جهان تصادفى نیست و تحت نظارت خدا انجام مى‏پذیرد، (102) فرد مسلمان در عین اینکه خود را مجبور و غیرمسئول نمى‏داند، توحید افعالى را مى‏پذیرد و خدا را سرچشمه هر حرکت و تاثیر، و پرورش دهنده همه موجودات مى‏داند. براساس این بینش همه نیکى‏ها و مصیبت‏ها با تقدیر الهى انجام شده است و مى‏دانند که خدا براساس حکمت و مصلحت کارها را سامان داده است و خوبى انسان‏ها را مى‏خواهد و مشکلات براى امتحان و رشد آنهاست. (103)
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ یُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» (عنکبوت / 2 ـ 3) «آیا مردم پنداشتند، همین که بگویند: «ایمان آوردیم.» رها مى‏شوند در حالى که آنان آزمایش نمى‏شوند؟! و بیقین کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم، و حتماً خدا کسانى را که راست گفته‏اند معلوم مى‏دارد (و شناخته مى‏شوند،) و البتّه دروغگویان را(نیز) معلوم مى‏دارد.»
بنابراین مومنان کارهاى خود را به اراده و خواست خدا ارجاع مى‏دهند (104) و هر گاه تصمیم گرفتند بر خدا توکل مى‏کنند (105) و از شکست نمى‏هراسند و ناراحت نمى‏شوند و به قضا و قدر الهى راضى هستند و اگر مصیبتى برایشان پیدا شد تحمل مى‏کنند و مى‏گویند: ما از خداییم و به سوى خدا باز مى‏گردیم. (106)
از این رو بهداشت روانى آنان تامین مى‏شود. بنابراین اعتقاد به قضا و قدر الهى را یکى از راهکارهاى مقابله با فشار روانى دانسته‏اند. (107) و در برابر عدم درک فلسفه شدائد و مصائب را از مهمترین عوامل بیمارى‏هاى روانى دانسته‏اند. (108)
6. تاثیر اعتقاد به معاد و نگاه مثبت به مرگ در بهداشت روانى:
قرآن کریم مرگ را به عنوان «توّفى» گرفتن کامل (جان و روح) انسان توسط فرشتگان معرفى مى‏کند، (109) یعنى مرگ نابودى نیست بلکه دروازه ورود انسان از یک جهان به جهان دیگر است، براساس این بینش مرگ براى مومنان آسودگى خاطر و راحتى از مشکلات دنیا، را بدنبال دارد، زیرا با مرگ به ملاقات خدا مى‏رسند. (110)
از این رو مومنان با خاطرى آسوده و امید به پروردگار به کارهاى نیک روى مى‏آوردند (111) و از مرگ نمى‏هراسند. و مى‏گویند: «هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ» «آیا جز یکى از دو نیکى (پیروزى یا شهادت و رسیدن به ملاقات الهى و بهشت) در انتظار ماست.» (112)
آرى یکى از محورى‏ترین راهکارهاى مقابله با فشار روانى در قرآن، ایجاد دید مثبت نسبت به مرگ است. (113)
برخى نویسندگان در این مورد مى‏نویسند:
«چند عامل نقش مهم‏ترى (در بیمارى‏هاى روانى) ایفا مى‏کنند:
1. مادى‏گرایى بى‏حد و مرز؛
2. عدم درک فلسفه شدائد و مصائب؛
3. تصور مرگ و نیستى؛
4. عقده‏هاى روانى؛
5. اختلال در عزّت نفس؛
اعتقاد به معاد آثار سوء این عوامل را خنثى نموده نقشى اساسى در پیشگیرى از بروز بیمارى‏هاى روانى دارد.» (114)
و برخى دیگر نوشته‏اند: اعتقاد به وجود حیات پس از مرگ براى انسان‏ها، نقش بسیار مهمى در مقابله با ناملایمات ناشى از مرگ و داغ دیدگى دارد. (115)
و برخى دیگر از صاحب‏نظران برآنند که اعتقاد به معاد، انسان را از ناامیدى که یکى از علائم محورى افسردگى است مصون مى‏دارد و ذهنیت او را به وراى جهان مادى هدایت مى‏کند که در پرتو نور خداوند خود را مى‏یابد و به عدل و فضل خداوندى امیدوار است. (116)
7. رابطه توکل با بهداشت روانى:
در آیات زیادى از قرآن از «توکل» یاد شده است و انسان‏ها را به توکل بر خدا فراخوانده است.(117)
«وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (آل عمران / 122) «و افراد با ایمان باید فقط بر خدا توکل کنند.»
البته توکل به معناى آماده‏سازى مقدمات کار و تلاش کامل سپس تکیه و اعتماد بر قدرت بى‏کران الهى است نه به معناى رها کردن کارها، (118) کسى که بر خدا تکیه مى‏کند، احساس مى‏کند که پشتیبان و تکیه‏گاهى قدرتمند و همیشه زنده و همراه دارد، از این رو احساس ترس، اضطراب، ناامیدى، ناراحتى و تنهایى نمى‏کند یا این حالات کمتر براى او روى مى‏دهد و در برابر مشکلات مقاومت مى‏نماید، آرى توکل بر خدا از فشارهاى روانى مى‏کاهد و بهداشت روانى انسان را تامین مى‏کند.
البته هر اندازه توحید افعالى و اعتقادات مذهبى انسان افزایش یابد بر توکل او اضافه مى‏شود و در نتیجه میزان بهداشت روانى او زیاد مى‏شود.
اینکه بینى مرده و افسرده‏اى‏ زان بود که ترک سرور کرده‏اى‏
(مولوى)
از این رو توکل را به عنوان یکى از راهکارهاى مقابله با فشارهاى روانى دانسته‏اند. (119)
هر که در بحر توکّل غرق گشت‏ همتش از ما سوى اللَّه درگذشت‏ (مولوى)
برخى از پژوهشگران در پژوهشى تحت عنوان: «توکل به خداوند متعال بعنوان راهبرد حل مشکلات زندگى» به کمک اطلاعات حاصل از مصاحبه، روش‏هاى مقابله در افراد متوکل را بررسى کرده‏اند. و به این نتیجه رسیده‏اند که افراد متوکل از اضطراب و تشویش دور هستند و ویژگى‏هاى زیر را دارند:
1. نسبت دادن اتفاقات و رویدادها به خداوند متعال.
2. امیدوارى به خدا و حس ظن به او.
3. معنا دادن به اتفاقات و وقایع زندگى.
4. داشتن کنترل بر اتفاقات زندگى.
5. داشتن احساس تعهد نسبت به انجام وظیفه.
6. وظیفه مدارى در مقابل نتیجه مدارى.
7. داشتن حالت پذیرش و با گشاده رویى اتفاقات زندگى را پذیرفتن.
8. داشتن جرأت تصمیم‏گیرى.
9. استفاده از روش‏هاى سالم در مقابله با فشار روانى. (120) و (121)
دوم: راهکارهاى رفتارى تامین کننده بهداشت روانى:
الف: ارتباط با منبع قدرت معنوى:
ارتباط با سرچشمه هستى و انجام اعمال مذهبى تامین کننده بهداشت روانى انسان است و این مطلب در آیات قرآن اشاره شده است و برخى پژوهش‏هاى تجربى روانشناختى نیز آن را تایید مى‏کند.
1. یاد خدا موجب آرامش روانى:
«أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (122) آگاه باشید که تنها با یاد خدا دل‏ها آرامش مى‏یابد.
یاد و ذکر خدا، عملى است که انسان را به خدا متصل مى‏کند، این ذکر گاهى در الفاظ تبلور مى‏یابد و گاهى در دل، که البته یاد درونى و ذکر قلبى مرتبه‏اى بالاتر دارد.
برخى از صاحب نظران در مورد آیه فوق مى‏فرمایند:
«در این آیه شریفه (رعد / 28) دو مدعى وجود دارد: اول اینکه دل فقط به یاد خدا آرامش مى‏یابد، و دوم آنکه دل به هیچ چیز دیگر آرام نمى‏گیرد... دل آدمى به دنبال محبوبى است که زوال نداشته باشد و افول ننماید. لذا فردى که به هر محبوب غیرحقیقى دل مى‏بندد از ابتدا در اندیشه زوال اوست و نگران و اما چون حق تعالى تنها محبوب بالاصالة و حقیقى است و جمیل على الاطلاق، هنگامى که دل سر بر آستان او نهاد، دیگر اندوه زوال، آن را نمى‏آزارد و لذا غم و اندوهى نخواهد داشت.» (123)
و نیز برخى محققان نیز یکى از راهکارهاى مقابله با فشار روانى را ارتباط با منابع قدرت معنوى مى‏شمارد و از روش‏هاى آن «ذکر و دعا» مى‏شمارد. (124)
2. دعا:
قرآن کریم بارها از دعا سخن گفته و مردم را به دعا کردن تشویق مى‏کند، (125) و وعده پاسخگویى و اجابت داده است. «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِیْ وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (بقره / 186) «و هنگامى که بندگانم، از تو در باره من بپُرسند، پس (بگو:) در حقیقت من نزدیکم؛ دعاى دعا کننده را به هنگامى که [مرا ]مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم. پس باید (دعوتِ) مرا بپذیرند، و باید به من ایمان بیاورند، باشد که آنان راه یابند، (و به مقصد برسند.)» دعا به معناى خواندن خداى متعال و یارى جستن از قدرت بى‏کران اوست، هنگام دعا نوعى رابطه عاطفى بین انسان و خدا برقرار مى‏شود بطورى که انسان مى‏تواند دردهاى ناگفتنى را با خدا در میان گذارد و برون‏ریزى عاطفى کند.
در برخى پژوهش‏هاى دیگر مشخص گردید که یکى از رفتارهاى مذهبى که با سلامت و تندرستى رابطه دارد دعا مى‏باشد. (126) و حتى در یک بررسى، طول عمر بیشتر افرادى که به دعا مى‏پردازند را گزارش مى‏دهد. (127)
3. نماز:
«وَأَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» (عنکبوت / 45)
قرآن کریم بارها مسلمانان را به نماز فرا مى‏خواند، (128) و آن را مایه ذکر و دورى از گناهان مى‏خواند. (129) که انسان مى‏تواند از آن یارى بجوید. (130) نماز نوعى دعاى سامان یافته است که مسلمانان موظف هستند هر روز پنج بار آن را انجام دهند و با خدا ارتباط برقرار کنند.
نماز انسان را از بسیارى مشکلات روحى و روانى و آلودگى‏هاى اجتماعى مصون مى‏دارد. که برخى این مطالب در تحقیقات تجربى نیز نمایان شده است از جمله:
در پژوهش «نقش نماز در میزان شیوع اضطراب در دختران دانش‏آموز مقطع دبیرستان شهرستان قم سال تحصیلى 79 ـ 1378» بررسى شد، و نتیجه تحقیق نشان داد که همبستگى دو متغیر نماز و اضطراب، معکوس است. (با اطمینان 99%) یعنى آن دسته از افرادى که نماز مى‏خوانند و مقید به انجام تکلیف هستند از اضطراب کمترى برخوردارند. یعنى نقش نماز کاهش میزان شیوع اضطراب است. (131)
در پژوهش دیگرى «تاثیر نماز به عنوان یکى از ارکان اسلام بر سلامت جسمانى ـ روانى نسل جوان» بر 93 نفر از دانشجویان بررسى شد و به این نتیجه رسید که بین دانشجویانى که نماز مى‏خوانند و دانشجویانى که نماز نمى‏خوانند از نظر سلامت جسمى، روانى تفاوت وجود دارد. یعنى نماز موجب سلامت روانى و جسمى و سلامت اجتماعى مى‏گردد. (132)
در پژوهش دیگرى «تاثیر ابعاد مختلف نماز در تامین و تقویت بهداشت روانى» بررسى و نتایج زیر بدست آمد:
الف: ابعاد علمى:
1. نماز نقش موثرى از نظر آزادسازى اندروفین‏ها از هیپوفیز در کاهش استرس‏ها و دردها و افسردگى دارد.
2. تاثیر نماز در درمان بیمارى‏هایى مانند دیسک.
3. دقت در مقدمات نماز از قبیل پاکیزه بودن لباس، مکان نمازگزار، وضو، غسل، تیمم از نظر تمرین و رعایت مسائل بهداشتى...
ب: ابعاد اعتقادى:
1. بررسى اجمالى کلمات و جملات و آیات اذان، اقامه، ذکرها و دعاها در هر رکعت و تمرین پیوستن به بى‏نهایت مطلق براى تطهیر روح انسان.
2. رعایت ارکان، واجبات و مستحبات نماز پشتوانه عظیمى براى خدا باورى و خداترسى. (133) و (134)
6. قرائت قرآن و تاثیر آن بر کاهش اضطراب:
«فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرآنِ» (مزمّل / 20) آنچه براى شما میسر است از قرآن بخوانید.
قرآن کریم به طور مکرر مسلمانان را به قرآن خواندن فرا مى‏خواند، (135) و به آنان سفارش مى‏کند که در هنگام قرائت قرآن ساکت باشند و گوش فرا دهند. (136)
انسان وقتى مى‏خواهد با کلمات خدا ارتباط برقرار کند و خدا با او سخن گوید، قرآن مى‏خواند. قرآن آهنگى دلنشین دارد، کلام الهى بر جان انسان مى‏نشیند و به او آرامش و هدایت ارزانى مى‏کند.
برخى پژوهش‏هاى تجربى آرام بخش بودن قرآن و تاثیر روانى آن را نمایان‏تر ساخته است و نقش نداى قرآن در کاهش اضطراب و تامین بهداشت روانى را روشن‏تر ساخته است از جمله:
در دانشگاه تربیت مدرس، آقاى علیرضا نیکبخت نصرآبادى، پایان‏نامه کارشناسى ارشد خود را به موضوع «بررسى میزان تاثیر آواى قرآن بر کاهش درد بیماران بعد از اعمال جراحى شکم» اختصاص داد، و با بررسى دو گروه از بیماران که براى یک گروه بعد از جراحى قرائت قرآن پخش شد و براى گروه دیگر پخش نشد، و میزان درد و مصرف مسکن آنها مورد بررسى قرار گرفت و در پایان نتیجه گرفته شد که آواى قرآن باعث کاهش شدت درد در بیماران بعد از اعمال جراحى شکم مى‏شود.(137)
در پژوهش مشابهى «تاثیر تلاوت قرآن کریم بر کاهش اضطراب و افسردگى» مورد بررسى بر 60 نفر از دختران دبیرستان‏ها اجرا شد که روزانه نیم ساعت به قرائت قرآن مى‏پرداختند و گروه مقایسه کسانى بودند که انس با قرآن نداشتند در این پژوهش براى سنجش میزان اضطراب و گرایش افسردگى آزمودنى‏ها از آزمون اضطراب «کتل» و آزمون افسردگى «بک» استفاده شد، نتایج تحلیل داده‏ها نشان داد که میزان اضطراب و گرایش به افسردگى در آزمودنى‏هایى که بطور مرتب به قرائت قرآن مى‏پرداختند، به شکل چشم‏گیرى کمتر از آزمودنى‏هاى گروه مقایسه بود. (138)
ج: نقش روزه در بهداشت روان:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره / 183) «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما مقرر شده، همان گونه که بر کسانى که پیش از شما بودند مقرر شد؛ تا شاید شما [خودتان را] حفظ کنید.»
قرآن کریم انسان‏ها را به روزه‏دارى فرا مى‏خواند تا مردم خودنگهدار و پارسا و با تقوا شوند، (139) و مى‏فرماید روزه‏دارى براى شما مردم بهتر است. (140)
روزه‏دارى فواید جسمانى، روانى و روحانى دارد، که در اینجا به تاثیرات روانى آن در تامین بهداشت روانى اشاره مى‏کنیم:
یک بررسى که در کشور اردن توسط داراکه (141) (1992) انجام شده است نشان مى‏دهد که تعداد خودکشى در ماه رمضان در مقایسه با ماه‏هاى دیگر سال کاهش قابل توجهى را نشان مى‏دهد.(142)
در پژوهش دیگرى توسط گروهى از پژوهشگران «تاثیر روزه‏دارى بر وضعیت سلامت روانى» مورد بررسى قرار گرفت، در این پژوهش 200 نفر زن و مرد قبل و بعد از ماه مبارک رمضان با استفاده از پرسشنامه GHO مورد بررسى قرار گرفتند، و براساس داده‏ها، روزه‏دارى بطور معنادارى باعث کاهش علائم اضطرابى، بهبود در عملکرد اجتماعى و کاهش افسردگى شده است. (143)
د: قوانین بازدارنده تامین کننده بهداشت روانى انسان:
1. ممنوعیت خودکشى:
براساس آموزه‏هاى قرآن کریم «وَلاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» (نساء / 29) و روایات اهل بیت‏(ع) خودکشى جایز نیست. (144) بلکه گناه کبیره‏اى است که انسان را به دوزخ مى‏کشاند، از این رو مومنان کمتر دست به خودکشى مى‏زنند، علاوه بر آنکه ایمان مذهبى به خدا و معاد از عوامل بازدارنده خودکشى‏هاست.
«آمارهاى دقیق در همه جهان یک مطلب را به روشنى ثابت مى‏کند که میان خودکشى و دورى از مذهب رابطه مستقیمى وجود دارد، و کسانى که دست به خودکشى زده سپس به نوعى نجات یافته‏اند غالباً کسانى بوده‏اند که عقاید دینى آنها بسیار ضعیف بوده‏و از این جهت نتوانسته‏اند فشارهاى شکننده را در پرتو ایمان به خدا تحمل کنند از این جهت پیمانه صبرشان لبریز شده و چاره را در نابودى خود اندیشیده‏اند، در حالى که مردان بزرگ در سایه ایمان به خدا به آنچه که خدا مقرر نموده و صلاح انسان در آن است، در مقابل مشکلات کوه آسا ایستاده و خم به ابرو نمى‏آورند.» (145)
برخى صاحب‏نظران در توضیح اینکه چرا افراد مذهبى کمتر دست به خودکشى مى‏زنند، دلایل مختلفى ارائه مى‏دهد که از آن جمله بالا بودن عزت نفس و داشتن مسئولیت اخلاقى است. همچنین عواملى مانند اعتقاد به بخشایش پروردگار، اعتقاد به مبارزه با وسوسه‏هاى شیطانى از قبیل خودکشى، اعتقاد به عدالت و روز واپسین را از عوامل دیگر مى‏داند.» (146)
2. قوانین کنترل کننده شهوت در جهت تامین بهداشت روانى:
شهوت یکى از نعمت‏هاى الهى است که در وجود انسان قرار داده شده است، استفاده معتدل و صحیح از این نیروى موجب بقاى نسل انسان مى‏شود، اما زیاده روى در مورد آن عوارض سوء جسمانى و روانى براى بشر دارد.
قرآن کریم راه صحیح استفاده از این نیرو را نشان داده و زنان و مردان را به ازدواج تشویق کرده است، (147) ولى در همان حال راهکارهایى براى جلوگیرى از انحرافات جنسى و سوء استفاده از این نیرو قرار داده است. از جمله:
اول: حجاب:
حجاب راهکارى است که حالت پیشگیرانه دارد و براى مردان و زنان لازم است (148) البته ضوابط و مقدار آن به تناسب جنسیت آنان متفاوت است. در برخى آیات قرآن دستور داده شده که:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ» (نور / 30) مردان مومن شرمگاه‏هاى خود را بپوشانند که این براى آنان رشد آورتر و پاکیزه‏تر است. و به زنان نیز دستور داده شده که شرمگاه‏هاى خود را بپوشانند و زیورهاى خود را (براى نامحرمان) آشکار نسازند ـ جز مقدارى که نمایان است ـ و روسرى‏هاى خود را بر سینه‏هاى خود افکنند (تا گردن و سینه آنان پوشیده شود) (149)...
و در جاى دیگر به پیامبر(ص) دستور مى‏دهد که:
«یَا أَیُّهَا الْنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَلبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى‏ أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً؛ به همسران و دختران و زنان مومن بگو: روسرى‏هاى بلند خود را بر خویشتن فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.
از این آیات استفاده مى‏شود که حجاب در زندگى انسان سه اثر مفید دارد:
الف: پاک کننده و رشد آور است.
ب: نشانه افراد با عفاف است و آنها را به جامعه معرفى مى‏کند.
ج: از آزارهاى افراد شهوت‏ران جلوگیرى مى‏کند یعنى حجاب براى بانوان نوعى مصونیت اجتماعى بوجود مى‏آورد و موجب مى‏شود که حریم آنان حفظ شود و در معرض آزار قرار نگیرند، و بهداشت روانى اجتماعى آنان تامین گردد.
آرى هنگامى که بانوان با حجاب باشند از طرفى زمینه رشد مفاسد اجتماعى کمتر مى‏شود و زن آزارى در اجتماع کاهش مى‏یابد و در نتیجه خانم‏ها خاطرى آسوده‏تر خواهند داشت و بهداشت روانى و امنیت اجتماعى آنان بهتر تامین مى‏گردد.
دوم: ممنوعیت انحرافات جنسى:
قرآن کریم به تربیت جنسى اهمیت داده و راه صحیح ارضاى جنسى (= ازدواج) را تایید مى‏کند و توصیه مى‏کند که نیاز جنسى از طریق جنس مخالف و بطور طبیعى (ناحیه تناسلى) برطرف گردد.(150)
از این رو برخى موارد را انحراف جنسى معرفى مى‏کند از جمله:
1. زنا؛ (151) «الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ» (نور / 2)
2. لواط (= هم‏جنس بازى)؛ (152) «إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» (اعراف / 81)
3. استمنا (153) (جلق زدن = خود ارضایى)
قرآن کریم در جهت سالم‏سازى محیط جنسى اجتماع حتى نگاه شهوت‏آمیز مردان به زنان و بالعکس را ممنوع اعلام کرده است (154) چرا که زمینه‏ساز انحراف جنسى است.
انحرافات جنسى که قرآن کریم ممنوع اعلام کرده است زیان‏آور و زمینه‏ساز برخى بیمارى‏ها مثل ایدز است. علاوه بر آنکه محیط اجتماعى را آلوده مى‏سازد و بهداشت روانى را در خطر قرار مى‏دهد. در حقیقت این دستورات کنترل کننده و نیز دستور نهى از منکر که در آیات قرآن آمده، (155) نوعى پیشگیرى از بیمارى‏هاى جنسى است که جلوه دیگرى از تامین بهداشت روانى است. (156)
سوم: راهکارهاى عاطفى تامین کننده بهداشت روانى:
در قرآن کریم برخى سفارش‏هاى عاطفى وجود دارد که تاثیر بسزایى در ازدیاد محبت و پیوندهاى اجتماعى و خانوادگى مى‏گذارد و از این طریق بهداشت روانى مردم را افزایش مى‏دهد. (157) «وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ» (رعد / 21)
1. نقش محبت به پدر و مادر و صله رحم در بهداشت روانى (گسترش نظام حمایت خانواده):
قرآن کریم در آیات متعدد در مورد محبت به پدر و مادر و «صله رحم» (158) «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْناً» (عنکبوت / 8) سفارش کرده است، صله رحم و محبت به پدر و مادر صورت‏هاى مختلف، همچون دید و بازدید، یارى رسانى و... تبلور مى‏یابد و پیوندهاى خانوادگى و اجتماعى مسلمانان را تقویت مى‏کند و نظام حمایتى، عاطفى‏زا در اجتماع شکل مى‏دهد.
برخورد مثبت عاطفى و اجتماعى خویشاوندان یکى از موثرترین عوامل در برخورد با رویدادها و موقعیت‏هاى فشارزاى زندگى است. در این دنیاى آکنده از فشار روانى، اگر بدانیم کسانى از ما حمایت مى‏کنند بیشتر در مقابل فشارها مقاومت مى‏کنیم و بهداشت روانى ما تامین مى‏شود. لئونارد سایم، در پژوهش خویش اهمیت حمایت اجتماعى را در سلامت روان تایید کرد. و نتیجه گرفت: افرادى که با دیگران تماس نزدیک ندارند، در مقایسه با کسانى که معاشرت بسیار دارند، دو تا سه برابر بیشتر مى‏میرند. (159)
در برخى مقالات نیز آثار صله رحم در زندگى فردى و اجتماعى و سلامت روانى انسان مورد بررسى قرار گرفته است. که صله رحم در احساس ایمنى، همانندسازى، احساس ارزشمندى، کاهش اضطراب اجتماعى موثر است. (160)
2. سفارش به صبر و بالا رفتن سطح مقاومت و تامین بهداشت روانى:
«وَاسْتَعِینُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (بقره / 45) از شکیبایى و نماز یارى جویید.
قرآن کریم بارها انسان‏ها را به شکیبایى فرا مى‏خواند، (161) و الگوهاى صبر همچون: یعقوب، ایوب و... را در قرآن معرفى کرده (162) و به صابران مژده مى‏دهد که در هنگام سختى‏ها به یاد خدا باشند و بگویند: «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (در حقیقت ما از خداییم و فقط به سوى او باز مى‏گردیم) (163) این سفارش‏ها و توصیه‏ها و نویدهاى قرآنى موجب مى‏شود که در حوادث خود را تنها احساس نکنند و به یاد خدا بیفتند و اضطراب و ناراحتى مومنان کاهش یابد.
اگر انسان در برابر عوامل استرس‏زا و تضادهاى اجتماعى صبور و مقاوم نباشد، مشکلاتش پیچیده‏تر مى‏گردد. چه بسا مسأله‏اى کوچک به معضلى بزرگ تبدیل شود. و در این حال اگر فرد از خود بى‏تابى نشان دهد، مشکلش بزرگ‏تر جلوه مى‏کند و بنابر قانون «شرطى شدن» اگر بار دیگر با چنین مشکلى مواجه شود، آن را شدید تلقى خواهد کرد. بنابراین اگر در مقابل مشکلات از خود واکنش عجولانه نشان ندهد و اندکى تأمل کند فشار روانیش کاهش مى‏یابد. (164)
3. توبه نوعى تخلیه هیجانى که موجب کاهش فشار روانى مى‏شود:
قرآن کریم به «توبه» گناهکاران توجه ویژه کرده است و از مومنان مى‏خواهد که توبه کنند و به سوى خدا بازگردند تا رستگار شوند، (165) و اعلام مى‏کند که خدا توبه کاران را دوست دارد. «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ» (بقره / 222) و در احادیث آمده است که توبه کننده از گناه همچون کسى است که گناهى ندارد. (166) توبه نخستین مرحله رسیدن به سلامت است و تخلیه هیجانى از طریق توبه صورت مى‏گیرد. مقصود از تخلیه هیجانى آن است که انسان از راه‏هاى صحیح برون ریزى عاطفى (توبه، دعا، نیایش، گریستن، زیارت) عقده گشایى کند و موجب تقویت روحى و جبران ضعف‏ها و کسالت‏ها شود.
وقتى انسان از گذشته پشیمان شود و راه توبه پیش گیرد، اضطراب و فشار روانى‏اش کاهش مى‏یابد و به آرامش مى‏رسد. (167) و بهداشت روانى خود را تامین مى‏کند.
چهارم: راهکارهاى تامین بهداشت روانى در حوزه اجتماع:
قرآن کریم به روابط اجتماعى سالم انسان‏ها توجه کرده و سفارش‏هایى در این مورد دارد که زمینه‏ساز روابط بهتر مسلمانان و پیوندهاى عاطفى و حمایتى در اجتماع مى‏شود و فشارهاى روانى را بر مردم مى‏کاهد و بهداشت روانى آنان را تقویت یا تامین سازد. از جمله:
1. حمایت اقتصادى از اقشار آسیب‏پذیر:
در این مورد به انفاق، خمس، زکات سفارش کرده است (168) که موارد مصرف آن غالباً اقشار آسیب‏پذیر جامعه هستند و حمایت از آنان موجب کاهش فشار اقتصادى و روانى بر آنان و کاهش بزهکارى در جامعه مى‏شود.
2. حمایت از یتیمان:
قرآن کریم در آیات متعدد در مورد حمایت از یتیمان سفارش کرده است «فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ» (ضحى / 9) (169) و مردم را از خوردن مال یتیمان بازداشته است. (170)
حمایت از کودکان بى‏سرپرست موجب کاهش اضطراب آنان و تامین زندگى آینده و در نتیجه کاهش انحراف و بزهکارى در جامعه مى‏شود.
3. حمایت اقتصادى و روانى از بیماران روانى و عقب ماندگان ذهنى:
قرآن کریم در این مورد به مومنان سفارش کرده که از آنان حمایت اقتصادى کنند و رفتار محبت‏آمیز و درست با آنان داشته باشند. که این مطلب موجب کاهش دردهاى آنان و جلوگیرى از پیامدهاى منفى در آینده مى‏شود.
4. انسان مأمور به وظیفه است نه نتیجه:
یکى از عوامل فشار روانى، وظیفه‏گرایى است که انسان نتواند وظیفه خود را انجام دهد، ولى قرآن وظیفه انسان را به اندازه توانایى او مى‏شمارد. «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا» (بقره / 286) و انسان را از این دغدغه و فشار روانى رهایى مى‏بخشد. از این رو انسان مسلمان در برابر شکست‏ها روحیه خود را از دست نمى‏دهد و مأیوس نمى‏شود.
5. حُسن ظن به مردم:
یکى از دغدغه‏هاى انسان‏ها، بدبینى به یکدیگر است که موجب فشار روانى مى‏شود، قرآن کریم «گمانه‏زنى بدبینانه» را سرزنش مى‏کند و برخى گمان‏هاى (بد) را گناه مى‏شمارد. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» (حجرات / 12) و در برخى احادیث از امام على(ع) حکایت شده که: «حسن ظن مایه راحتى دل و سلامت دین است.» (171) این مطلب موجب مى‏شود که مردم در اجتماع احساس آرامش و امنیت کنند.
6. ازدواج، زمینه‏ساز بهداشت روانى فرد و جامعه:
افراد مجرد تحت تاثیر فشار جنسى گرفتار فشارهاى روانى و فسادهاى اجتماعى مى‏شوند، و قرآن کریم با دعوت به ازدواج (172) از این فشارها مى‏کاهد و سلامت روانى فرد و اجتماع را تامین مى‏کند.
7. سالم سازى اجتماع با مسئولیت‏پذیرى همگان (امر به معروف) (173)
8. تکریم بانوان و دفاع از حقوق آنان:
قرآن کریم با زنده به گور کردن دختران مبارزه کرد (174) و حقوق آنان را در ارث، طلاق، مهریه، نفقه (= هزینه زندگى) و... به رسمیت شناخت (175) و با تکریم زنان و دفاع از حقوق آنان از فشارهاى اجتماعى و روانى آنان کاست و بهداشت روانى جامعه را ارتقا بخشید.
«جهت مطالعه بیشتر»
1. چهل اصل در بهداشت روانى:
دکتر سید ابوالقاسم حسینى: با توجه به بررسى‏هاى شخصى در آیات و روایات و روانشناسى، و در ضمن چند دوره تدریس در دانشکده‏هاى علوم تربیتى و پزشکى و دانشگاه تربیت مدرس، طبقه‏بندى جدیدى را در اصول بهداشت روانى پیشنهاد مى‏کنند، و چهل اصل را در سه محور اساسى بر مى‏شمارند، سپس هر کدام را با استناد به آیات و احادیث توضیح مى‏دهند. ایشان در مقدمه بحث مى‏نگارند: در معیارهاى اسلامى، وظایف انسان در سه بعد اساسى طبقه‏بندى شده‏اند:
الف: وظیفه انسان نسبت به خدا؛
ب: وظیفه انسان نسبت به خود؛
ج: وظیفه انسان نسبت به جامعه.
(که اصول هر کدام از آنها عبارتند از:)
1. اصول تکاملى بهداشت روانى در رابطه انسان و خدا:
اصل اول: اصل توحید، لزوم تطبیق رفتار ارادى با آموزش‏هاى توحیدى.
اصل دوم: اصل لزوم قضاوت براساس علم و بى‏اعتبار بودن حدس و گمان و تخمین.
اصل سوم: اصل هدفدار بودن جهان هستى و دستیابى به رشد و تکامل (فلسفه زندگى از دیدگاه اسلام)
اصل چهارم: اصل نظارت خداوند بر انسان، دخالت او در امور و تصادفى نبودن رویدادها.
اصل پنجم: اصل پاداش، مجازات و جبران.
اصل ششم: اصل لزوم توجه به نعمات خدادادى و جنبه‏هاى مثبت زندگى و شکرگزارى.
2. اصول تکاملى بهداشت روانى در رابطه انسان با خود:
اصل هفتم: اصل مسئول بودن انسان.
اصل هشتم: اصل لزوم برنامه‏ریزى براساس تفکر و تعقل.
اصل نهم: اصل آزادى و کرامت انسان براساس کنترل نفس.
اصل دهم: اصل نظم.
اصل یازدهم: اصل لزوم توجه به ظرفیت روانى و عوامل تقویت کننده و محدود کننده آن.
اصل دوازدهم: اصل امامت یا همانندسازى با الگوهاى برتر و حرکت به سوى برترین شدن.
اصل سیزدهم: اصل لزوم شناخت نیازها و برآوردن آنها در حد تکلیف.
اصل چهاردهم: اصل لزوم توجه به این واقعیت که احکام الهى براساس دستیابى به مصلحت و دورى از ضرر مى‏باشند.
اصل پانزدهم: اصل لزوم حفظ آگاهى و تمرکز فکر دائمى.
اصل شانزدهم: اصل لزوم توجه به وجود راه حل اختصاصى و تخصصى براى هر کار.
اصل هفدهم: اصل لزوم پیش‏بینى مشکلات عمومى و پایدارى در مقابل آنها.
اصل هجدهم: اصل تکرار در رفتارهاى تکاملى و عدم اصرار در رفتارهاى سقوط دهنده.
3. اصول تکاملى بهداشت روانى که هم در رابطه انسان با خود و هم در رابطه انسان با دیگران مورد استفاده قرار مى‏گیرد:
اصل نوزدهم: اصل لزوم آماده شدن زمینه و زمان مناسب براى هر کار فردى و اجتماعى و آموزش تدریجى اصول رشد.
اصل بیستم: اصل احتیاط در امور فردى و اجتماعى و تأکید بر واقع‏بینى.
اصل بیست و یکم: اصل لزوم توجه و کاربرد تمام امکانات خدادادى در ایجاد رشد در خود و دیگران.
اصل بیست و دوم: اصل لزوم توجه به امکانات و محدودیت افراد جامعه و تعدیل توقعات.
اصل بیست و سوم: اصل لزوم سالم بودن افکار و رفتار فرد براى خود و جامعه.
اصل بیست و چهارم: اصل لزوم توجه به شرایط زمان و مکان و دفع افسد به فاسد.
اصل بیست و پنجم: اصل توسع در انجام تکلیف و لزوم برآوردن آن به مقدار ممکن.
اصل بیست و ششم: اصل لزوم اقرار به تقصیر در موارد کوتاهى از انجام تکالیف و پذیرش عذر دیگران.
اصل بیست و هفتم: اصل تأکید بر حفظ امید و چشمداشت پیروزى فردى و اجتماعى، در صورت حاکمیت فطرت و عمل به تکالیف الهى.
اصل بیست و هشتم: اصل لزوم توجه به نقش مثبت و منفى یادگیرى در زندگى فردى و اجتماعى.
اصل بیست و نهم: اصل عدل، اصل لزوم ارزیابى خود و دیگران براساس عدل و دست کم نگرفتن رفتارهاى تکاملى انسان.
اصل سى‏ام: اصل برائت و لزوم حمل به صحت کردن عمل مسلمانان.
اصل سى و یکم: اصل لزوم رازدارى در مورد خود و دیگران.
4. اصول تکاملى بهداشت روانى در رابطه انسان با دیگران:
اصل سى و دوم: اصل لزوم شناخت زمان و جامعه.
اصل سى و سوم: اصل مدیریت و لزوم توجه به تقسیم کار در محیطهاى اجتماعى براساس استعداد افراد.
اصل سى و چهارم: اصل معیار قراردادن خود در روابط اجتماعى.
اصل سى و پنجم: اصل لزوم همکارى و همبستگى با گروه‏هاى زیر حاکمیت فطرت و مبارزه با گروه‏هاى زیر حاکمیت شهوت.
اصل سى و ششم: اصل تأکید بر وجدان عمومى و معتبر بودن نظر جامعه.
اصل سى و هفتم: اصل واکنش متقابل در روابط اجتماعى با توجه به تحمل و تغافل.
اصل سى و هشتم: اصل لزوم خوددارى از ستیزه‏جویى.
اصل سى و نهم: اصل امر به معروف و نهى از منکر و لزوم شرکت در سالم‏سازى محیط.
اصل چهلم: اصل لزوم اصالت دادن به حق و نه به اکثریت.
پژوهش‏هاى جدید
1. تاثیر «توسل» به پیامبر(ص) و اهل بیت‏(ع) را در کنترل و کاهش فشار روانى و تامین بهداشت روانى مسلمانان بررسى کنید.
2. تاثیر «زیارت مکان‏ها و افراد مقدس» را در رهایى از فشارهاى روانى و افسردگى و احساس گناه، بررسى کنید.
3. تاثیر حجاب در تامین بهداشت روانى فردى و اجتماعى زنان و نیز تاثیر آن در امنیت اجتماعى زنان را به صورت میدانى و آمارى بررسى کنید.
4. نقش کسب اطلاعات پیرامون موضوع را با توجه به آیات قرآن (مثل: فَسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ ـ نحل / 43) در تامین بهداشت روانى بررسى کنید.
5. نقش «امر به معروف و نهى از منکر» را در تامین امنیت و بهداشت روانى اجتماعى بررسى کنید.
6. نقش دعوت قرآن «به فطرت» (روم / 30) را در تامین بهداشت روانى انسان بررسى کنید.
7. نقش حُسن ظن به خدا که در احادیث اسلامى بر آن تاکید شده، را در تامین بهداشت روانى انسان بررسى کنید.
8. نقش ممنوعیت سوء ظن (حجرات / 12) را در سلامت روانى فرد و جامعه بررسى کنید.
9. نقش ممنوعیت غیبت را در کاهش فشار روانى و سلامت روانى فرد و اجتماع بررسى کنید. (حجرات / 12)
10. نقش ممنوعیت تهمت و ریشخند افراد را در سلامت روانى فرد و اجتماع بررسى کنید. (حجرات / 11 و...)
11. نقش برادرى مومنان (حجرات / 10) را در بهداشت روانى مسلمانان بررسى کنید.
12. نقش محبت به والدین را در کاهش اضطراب و تامین بهداشت روانى آنان بصورت آمارى بررسى کنید.
13. نقش عزادارى‏ها (روضه سیدالشهداء و نیز مجالس سوگوارى براى مردگان) را در کاهش درد افسردگى و تامین بهداشت روانى شیعیان بررسى کنید.
14. نقش گریه در مراسم عاشورا و سوگوارى‏ها را در عقده گشایى و تامین بهداشت روانى مومنان بررسى کنید.
منابع جهت مطالعه بیشتر
1. کتاب‏هایى که در بخش قبل (جهت مطالعه بیشتر ـ آثار مسلمانان در بهداشت روانى) معرفى شد.
2. نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، کانون اندیشه جوان.
3. استعانت از قرآن کریم در شفاى جسمانى، علیرضا نیکبخت نصرآبادى، تهران انتشارات قبله.
4. مجلاتى که در بخش مذکور ارائه شد (فصلنامه اندیشه و رفتار ش 9 و 10 ـ طب و تزکیه ش 29 ـ پژوهش و حوزه ش 17 ـ 18، فصلنامه دانشگاه اسلامى ش 4)
5. فهرست مقالات، طرح‏ها، پایان‏نامه‏ها در مورد بهداشت روانى را در منابع زیر ببینید.
الف: اسلام و بهداشت روان، جلد 1 و 2، نشر معارف (مجموعه مقالات و سخنرانى‏هاى همایش نقش دین در بهداشت روان)
ب: فصلنامه پژوهش و حوزه، ش 17 ـ 18، ص 218 به بعد که یکصد مقاله، پایان‏نامه و طرح تحقیقاتى را در زمینه بهداشت روان معرفى مى‏کند.
پی‌نوشت:
1. مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرز الدین، ص 67.
2. براساس آمار سازمان بهداشت جهانى، از نظر سطح ابتلا به بیمارى‏هاى روانى، کشورهاى انگلستان، فنلاند، اسکاتلند و ایرلند در رأس کشورهاى جهان قرار دارند.
3. براساس آمار در اروپا و آمریکا، 9/26 درصد زنان و 5/12 درصد مردان در طول زندگى خود به بیمارى افسردگى مبتلا هستند و تقریباً 3 درصد جمعیت به اضطراب دچارند. (شناخت درمان افسردگى، ایدى برن، ص 18.) براساس برخى گزارش‏ها، بررسى‏هاى روان‏پزشکان ایرانى در استان‏هاى مختلف نشان مى‏دهد، 45 تا 55 درصد مراجعه کنندگان به پزشک، مبتلا به اختلال روانى هستند. (مجله دارو و درمان، سال دهم، ش 9، 10، بهمن 1371 و ش 11 اسفند 1371. و نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 13.)
4. خلاصه روانپزشکى علوم رفتارى، روانپزشکى بالینى، جلد اول، 1994 م، و نیز اسلام و بهداشت روانى، جلد اول، ص 195.
5. اصول بهداشت روانى، دکتر سید ابوالقاسم حسینى، ص 13.
6. تنیدگى یا استرس، استورا، ص 25.
7. نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 35 - 36 نقل از استرس دائمى، پى‏یرلو و هنرى‏لو، ص 34 - 37.
8. اسلام و بهداشت روانى، ج 1، ص 155.
9. فشار روانى، مارتین شفر، ص 37 - 43، فشار روانى، کوپر، ص 16.
10. در ادامه این نوشتار، در مبحث مستقلى.
11. نک: معانى الاخبار، ص 226 و میزان الحکمة، ج 2، ص 120 - 121. (احادیث با مضامین مختلف است.)
12. نهج البلاغه، حکمت / 388.
13. فصلنامه اندیشه و رفتار، ش 1 - 2، پاییز 1374 ش، ص 8 - 9.
14. از جمله همایش‏ها:
1. همایش بین‏المللى نقش دین در بهداشت روان (1376 ش) دانشگاه علوم پزشکى ایران.
2. همایش سلامت و اسلام (1381 ش) مجتمع بیمارستانى امام خمینى تهران.
3. همایش گفتگوى علم و دین، مفهوم حیات، انسان و مباحث کاربردى، تهران، مرکز تحقیقات علوم پزشکى کشور. (1384)
از جمله مجلات:
1. فصلنامه اندیشه و رفتار، مجله روان‏پزشکى و روان‏شناسى بالینى، سال سوم، ضمیمه شماره 9 - 10، تابستان و پاییز 1376 ش.
2. طب و تزکیه مجله ویژه گروه پزشکى، ش 29، تابستان 1377 ش.
3. فصلنامه پژوهش و حوزه، ش 17 - 18. (که یکصد مقاله، طرح تحقیقاتى و پایان‏نامه را در رابطه با علوم پزشکى و دین (بویژه بهداشت روان) معرفى کرده است.
4. فصلنامه علمى - پژوهشى دانشگاه اسلامى، ش 4، 1377 ش.
از جمله کتاب‏ها:
1. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات همایش بین‏المللى نقش دین در بهداشت روان، 1382 ش.
2. اصول بهداشت روانى، دکتر سید ابوالقاسم حسینى، 1374 ش.
15. جى، بى، الیس (J. B Ellis) و پى سى اسمیت (P. C. Smith) در سال 1991.
16. اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 164 - 165، مقاله دکتر سید احمد واعظى‏
17 . relligion,s proteclive power.
18 . E. Durkhim.
19 . Pescosolido B A, Georgiana sh: Purkheim, suicide and religion: Toward a network theory of suicede, American sociolo gical Reveew, 9891, 45 )1(, 33 _ 84.
20 . Neelaman J. Halpern P, Leon P: Tolerance of Suicide, religion and sicid rates: An ecological and indevidual study in 91 western countries, Psycholo gical Medicine, 7991 Sep; 72 )5(; 5611 - 1711.
21 . اسراء / 82.
22 . «قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ» (یونس / 57)
23 . «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَشِفَاءٌ» (فصلت / 44)
24 . مفردات راغب اصفهانى، ماده شفا، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، مصطفوى، ماده شفى، ج 6، ص 91 - 92.
25 . نمونه، ج 12، ص 238 - 239. (با تلخیص)
26 . ایشان «من» در «نزل من القرآن» را بیانیه مى‏داند که موصول را تبیین مى‏کند.
27 . المیزان فى تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائى، ج 13، ص 182 - 183.
28 . فاستشفعوه من ادوائکم و استعینو به على لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغى و الضلال (نهج‏البلاغه، خطبه / 176)
29 . شفاء لا تخشى اسقامه. (نهج البلاغه، خطبه / 198)
30 . یعنى مقتضى (نور قرآن) وجود دارد ولى مانع از درون افراد است.
31 . با استفاده از نمونه، ج 12، ص 237 - 238.
32 . هدىً للناس. (بقره / 185)
33 . هدىً للمتقین. (بقره / 2)
34 . هدى و رحمة لقوم یومنون (اعراف / 52 و 203) هدى و رحمة للمحسنین (لقمان / 3)
35 . لایمسّه الا المطهرون. (واقعه / 79)
36 . و لا یزید الظالمین الا خساراً. (اسراء / 82)
37 . تاریخ علوم، پى یر روسو، ص 117.
38 . نک: تاریخ البیمارستانات فى الاسلام، دکتر احمد عیسى بک.
39 . مسلمانان و دانش جدید، عبدالرزاق نوفل، ص 123.
40 . ر.ک: صبح الاعشى، ج 3، ص 369 و رحلة ابن بطوطة، ج 1، ص 71 چاپ پاریس، و دانش مسلمین، محمدرضا حکیمى، ص 172 - 173.
41 . علوم القرآن، سید محمدباقر حکیم، ص 129 - 130.
42 . نهج البلاغه، خطبه /176.
43 . آیات مربوط به نفى کفر و ضلالت و دعوت به توحید در قرآن بسیار است. (نک: سوره توحید، کافرون، بقره، اعراف، هود و...)
44 . نک: اعراف / 59 و 65 و 73 و 85 - هود / 50 و 61 و 84 - نحل / 36 و...
45 . فتوح البلدان، بلاذرى، به کوشش صلاح الدین المنّجد، ج 3، ص 580.
46 . در این مورد به تاریخ علوم، پى یررسوى، ص 117 و پویایى فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، على اکبر ولایتى و... مراجعه کنید.
47 . مائده / 8 - نساء / 135 - انعام / 152 - نحل / 90 و...
48 . آل عمران / 57 و 140 و 151 و 192 و نساء / 168 و انفال / 25 و...)
49 . نساء / 64 و...
50 . یونس / 113.
51 . نک: بقره / 124 - طلاق / 2 - نساء / 3.
52 . نک: بقره / 43 و 83 و 110 و... و انفال / 41.
53 . نک: سوره انفال / 1 و...
54 . بقره / 262 - فرقان / 64 - حدید / 7 و...
55 . بقره / 188.
56 . بقره / 275 و 278 و آل عمران / 130 و...
57 . و نیز نک: مومنون / 8 و...
58 . آل عمران / 103.
59 . و نیز نک: محمد / 35، نساء / 90 و 128 و حجرات / 9.
60 . نک: لقمان / 17، آل عمران / 114، توبه / 71.
61 . بقره / 205.
62 . مائده / 33.
63 . نک: نظام حقوقى زن در اسلام و کتاب «حجاب» شهید مطهرى و...
64 . نک: ذیل آیه 22 / نساء.
65 . تکویر / 8.
66 . نک: نساء / 7 و 11، بقره / 226 - 241 و...
67 . البته گاهى برخى مردان مسلمان ممکن است لغزش‏هایى در این مورد داشته باشند اما این اشکال به افراد بر مى‏گردد نه به قوانین اسلامى.
68 . نک: بقره / 8 - 20 و سوره منافقون و...
69 . نک: زمر / 2 و 14 - بقره / 139.
70 . نک: احزاب / 34، مائده / 44 و...
71 . انفال / 60.
72 . در این مورد در مبحث بعدى بصورت مفصل مطالبى بیان مى‏شود.
73 . نک: بقره / 38 - 62 - 112، مائده / 69، انعام / 48 و...
74 . نک: احقاف / 20، غافر / 60، اعراف / 36 و 133، ابراهیم / 21.
75 . حدید / 16.
76 . بقره / 200، آل‏عمران / 14 و 185، نساء / 77 - 94 - 134، انعام / 32 و...
77 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرزالدین، ص 67.
78 . نور / 32، نساء / 3 و...
79 . بقره / 201، اعراف / 31.
80 . نور / 32، نساء / 3 و...
81 . نگاهى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 98 - 164 که ایشان موارد فوق را از منابع متعدد جمع‏آورى و دسته‏بندى کرده است. از جمله: تنیدگى یا استرس، استورا، ص 95 به بعد، فشار روانى و اضطراب، پاول، ص 22 به بعد، استرس دائمى، پى‏یرلو و هنرى لو، ص 191 به بعد، روانشناسى سلامت، ام. رابین دیماتو، ج 1، ص 191 به بعد و...
82 . البته صاحب‏نظران در زمینه راهکارهاى فوق تقسیم‏هاى متنوعى نیز انجام داده‏اند، از نقل و نقد همه آنها صرف نظر مى‏کنیم. (نک: نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى و اصول بهداشت روانى، دکتر سید ابوالقاسم حسینى، و نیز اسلام و بهداشت روان، جلد اول و دوم که ضمن مقالات تقسیم‏هاى مختلفى ارائه شده است.)
83 . نک: سوره توحید، بقره / 163، نساء / 171، مائده / 3 و...
84 . نک: سوره منافقین، بقره / 8 - 20 و...
85 . همایش نقش دین در بهداشت روان، مجموعه چکیده سخنرانى‏ها، ش 5، نقش مذهب در سلامت روان، دکتر سید محمد محسن جلالى تهرانى، روانشناس و عضو هیئت علمى دانشگاه فردوسى مشهد.
86 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 183.
87 . ما از خداییم و فقط به سوى او باز مى‏گردیم. (بقره / 156)
88 . خلاصه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 50.
89 . به یاد خدا دل‏ها آرام مى‏گیرد. (رعد / 28)
90 . ما از خداییم و فقط به سوى او باز مى‏گردیم. (بقره / 156)
91 . مجموعه چکیده سخنرانى‏هاى همایش نقش دین در بهداشت روان، سخنرانى ش 31. دکتر داود شاه محمدى (روانپزشک و عضو هیئت علمى دانشگاه علوم پزشکى ایران...)
92 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 189 - 192، دکتر حلیمه قورى، حمید نصیرى، دکتر زهرا براتى سده، دکتر مجید محمدیان بهنامى.
93 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، مقاله آقاى ابوالقاسم خوش کنش.
94 . فصلنامه اندیشه و رفتار (مجله روانپزشکى و روانشناسى بالینى)، ضمیمه ش 9 - 10، تابستان و پاییز 1376 ش، ص 41، پرسمن، لیونز، لارسون، استرین 1990 م.
95 . و نیز انبیاء / 16 - 17 و دخان 38 - 39 و ص / 27.
96 . أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثاً وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لاَ تُرْجَعُونَ. (مومنون / 115)
97 . و مومنون / 115، آل‏عمران / 109.
98 . یَا أَیُّهَا الإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاَقِیهِ (انشقاق / 6)
99. Antono Vsky.
100 . نقش دین در بهداشت روان،مقاله مسعود آذربایجانى، ص 37.
101 . انسان در جستجوى معنا، ویکتور فرانکل، ص 45، فشار روانى و اضطراب پاول، ص 168 - 176.
102 . نک: نگاهى قرآنى به فشار روانى، کوهسارى، ص 179 - 181.
103 . کهف / 23 - 24، انعام / 59 و...
104 . بقره / 155، عنکبوت / 2 3.
105 . کهف / 23.
106 . آل عمران‏ / 159.
107 . بقره / 156.
108 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، همو، ص 188.
109 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرزالدین، ص 67.
110 . زمر / 42، سجده / 11.
111 . بقره / 223، انشقاق / 6 و...
112 . کهف / 110.
113 . توبه / 52.
114 . نک: نگاهى قرآنى به فشار روانى، همو، ص 190.
115 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرزالدین، ص 67.
116 . همان، مقاله محمدرضا سالارى‏فر، ص 83.
117 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله «رابطه اعتقادات مذهبى در درمان بیمارى‏هاى افسردگى، دکتر قربانعلى اسداللهى، دانشیار گروه روانپزشکى دانشگاه علوم پزشکى اصفهان، ص 21.
118 . آل عمران / 122 و 159 و 160، مائده / 11 و 23، توبه / 51، یونس / 84 و...
119 . در مورد «توکل» تعریف‏هاى زیادى شده است: نک: معراج السعادة، ملا احمد نراقى، ص 779 و التوکل، الندوى، و تفاسیر قرآن ذیل آیات توکل.
120 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، همو، ص 189.
121 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله آقایان: دکتر باقر غبارى نباب، دکتر خسرو باقرى، دکتر جعفر بوالهرى، دکتر محمد خدایارى، دکتر محسن شکوهى یکتا و هادى دوست محمدى، ص 59.
122 . و نیز در این مورد بنگرید به: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 127 - 144 پژوهش آقایان: دکتر باقر غبارى بناب، دکتر محمد خدا یارب فرد، دکتر محسن شکوهى یکتا، دکتر على نقى فقیهى.
مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله دکتر قربانعلى اسداللهى، ص 21.
123 . رعد / 28.
124 . همایش نقش دین در بهداشت روان، مجموعه سخنرانى‏ها، ش 28، آیةاللَّه محمدحسین احمدى فقیه یزدى.
125 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، ص 231.
126 . فرقان / 77، مریم / 4، ابراهیم / 40 و...
127 . فنى، مالونى، مک لکو (Finney, Maloney, Mccullough) 1955؛ پالوما، پتدلتون، 1991، اسلام و بهداشت روان، ص 258.
128 . فالکمن، 2000، اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 266.
129 . بقره / 110 و 238 و اسراء / 78 و...
130 . و نیز نک: طه / 14.
131 . بقره / 45 و 153.
132 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 119 - 126، دکتر شکوفه رادفر، دکتر زهرا عروجى.
133 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 223 - 228، مهتاب روحى عزیزى، مریم روحى عزیزى.
134 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 45 - 46، مقاله دکتر عبدالناصر رفیع، خلیل برجسته، امیر قربانى حق جو.
135 . از الکسیس کارل حکایت شده که نماز عامل ایجاد نشاط معنوى است. و سرت بوت، روانشناس انگلیسى بر نظر ویلیام جیمز درباره نماز تاکید مى‏کند و مى‏گوید: «ما مى‏توانیم به وسیله نماز به انبارى بزرگ از نشاط عقلانى گام نهیم، منطقه‏اى که در شرایط عادى توان رسیدن به آن را نداریم.» (نگاهى قرآنى به فشار روانى، ص 234 به نقل از نقش دین در بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ص 106.)
136 . نحل / 98، اسراء / 45.
137 . اعراف / 204.
138 . نک: پایان‏نامه کارشناسى ارشد، علیرضا نیکخت نصرآبادى در دانشگاه تربیت مدرس (1373 ش) و نیز مجله طب و تزکیه، ش 29، تابستان 1377، ص 78 مقاله بررسى تاثیر آواى قرآن کریم در کاهش درد، و نیز کتاب «استعانت از قرآن کریم در شفاى جسمانى»از همو.
139 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 79، مقاله مجید یوسفى لوبه، فاطمه حسن پور.
140 . بقره / 183 و 184 و 185 و 187.
141 . بقره / 184.
142 . Darakeh.
143 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 244.
144 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 241 - 255، دکتر محمد قهرمانى و على دلشاد نوقابى و جهانشیر توکل زاده (اعضاى هیئت علمى دانشکده علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى گناباد)
145 . وسائل الشیعه، ج 29، باب 5، ص 24.
146 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 50، تاثیر ایمان در بهداشت روان، جعفر سبحانى.
147 . فصلنامه اندیشه و رفتار، ضمیمه شماره 9 - 10، تابستان 1376 ش، ص 39 مقاله دکتر باقر غبارى‏بناب. (از آقاى استاک نقل مى‏کند)
148 . نور / 32.
149 . نور / 30 و 31.
150 . نور / 31.
151 . نور / 32.
152 . نور / 2 - 3.
153 . اعراف / 81 - نمل / 55 - عنکبوت / 29.
154 . نک: تفاسیر قرآن ذیل آیه 7 / مومنون.
155 . نور / 31 - 32.
156 . آل‏عمران / 104 - 110 و...
157 . که برخى نویسندگان نیز این مطلب را بررسى کرده و با نظریات دانشمندان غربى مقایسه کرده‏اند. مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 61، مقاله «بررسى نقطه نظرات دین اسلام در مورد پیشگیرى (بهداشت روانى) از بیمارى‏هاى جنسى؛ تکیه بر نقش خانواده، مسعود فلاحى خشکناب.
158 . مقاله نقش صله رحم در بهداشت روان، محمدرضا احمدى، ابوالقاسم بشیرى.
159 . نک: 25 - بقره / 27 - نساء / 1.
160 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، اسحاق حسینى کوهسارى، ص 211 و نیز ص 225 و 228.
161 . مجموعه مقالات نقش دین در بهداشت روان، ص 19. مقاله نقش صله رحم در بهداشت روان، محمدرضا احمدى، ابوالقاسم بشیرى.
162 . بقره / 45 و 143، آل‏عمران / 186.
163. انعام / 36، یوسف / 18 - 83، ص / 44، انبیاء / 85 و 91 و 76 و...
164. بقره / 155 - 156.
165. روان‏شناسى سلامت، ام. رابین دیماتو، ج 2، ص 762 - 763، به نقل از نگاهى قرآنى به فشار روانى، کوهسارى، ص 222 - 223.
166 . نور / 31.
167 . التائب من الذنب کمن لا ذنب له. (بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج 2، ص 348)
168 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 215 - 216.
169 . نک: بقره / 267 و 177 و 273 و 274 و 271، انفال / 41 و...
170 . نک: بقره / 220 و 215، نساء / 127 و 6، انعام / 152 و...
171 . نساء / 10.
172 . غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد آمدى.
173 . نور / 32.
174 . نک: آل‏عمران / 104 - 110 و...
175 . تکویر / 9.
176 . نساء / 7 و... ، بقره / 231 و.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.