قرآن و بهداشت روان / دکتر محمد علی رضایی اصفهانی
درآمد:
«فشار روانى» را «بیمارى تمدن جدید» نام نهادهاند از این رو راهکارهاى مقابله با آن و تامین بهداشت روانى انسان معاصر، اهمیت ویژهاى پیدا کرده است، بطورى که عصر حاضر را برخى روانشناسان، عصر اضطراب نام نهادهاند، (1) و (2) و اضطراب هسته مرکزى بسیارى از بیمارىهاى روانى تلقى مىشود.
ما در این نوشتار بر آن نیستیم که «بهداشت روانى» را به عنوان یک علم مورد بررسى و کاوش قرار دهیم بلکه تحقیقات میان رشته در مورد ارتباط آموزههاى قرآن و علم را گزارش و بررسى مىکنیم و نتایج آنها و زمینههاى جدید را براى پژوهش معرفى مىکنیم.
بهداشت روانى:
در مورد بهداشت روانى تعریفهاى متعددى شده که به دو مورد اشاره مىکنیم:
1.
سازمان بهداشت جهانى (WHO) سلامت روانى را چنین تعریف کرده است، حالت رفاه
کامل جسمى، روانى و اجتماعى، و نه فقط فقدان بیمارى. (3)
2.
بهداشت روانى به معناى سلامت فکر مىباشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و
سلامت روانى است که خود مىتواند نسبت به ایجاد سیستم با ارزشى در مورد
ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردى، ملى و بین المللى کمک نماید. زیرا
وقتى سلامت روانى شناخته شد، نسبت به دستیابى به آن اقدام مىشود و راه
براى تکامل فردى و اجتماعى باز مىگردد. (4)
فشار روانى:
فشار روانى یا استرس، نقطه مقابل بهداشت روانى است که براى آن تعریفهاى متعددى ارائه شده است:
«اصطلاح
تنیدگى یا استرس از کلمه لاتین «Stpingene» به معناى در آغوش گرفتن، فشردن
و بازگشودن مشتق شده است؛ یعنى رفتارهایى که با احساسات متضاد همراهند،
براى مثال مىتوان کسى را در آغوش گرفت و با اختناق روبهرو ساخت. به این
ترتیب اصطلاح «درماندگى و استیصال» نیز از این کلمه مشتق شده است. (5)
استرس داراى تعریف مورد قبول همگان نیست ولى برخى صاحبنظران آن را اینگونه تعریف کرهاند:
1. براون و کمپ بل (1944 م): فشار روانى چیزى است که از خارج بر فرد تحمیل مىشود و ناراحتىهاى جسمانى و روانى در پى دارد. (6)
2.
اضطراب یک حالت احساسى، هیجانى است که از خصوصیات برجسته آن ایجاد حالت
بىقرارى و دلواپسى است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد. (7)
نشانههاى فشار روانى:
بخشى از آشکارترین بازتابهاى فشار روانى در رفتار و احساسات عبارتند از:
1. وجود مشکل در تفکر صحیح و عاقلانه؛
2. خستگى و عدم انعطاف در نگرش و بینش؛
3. پرخاشگرى نابجا و تحریکپذیرى؛
4. انزوا و ترک وابستگان؛
5. افراط در کشیدن سیگار و نوشیدن مشروب و پرخورى؛
6. گرایش به سرعت در حرکت، سخن و حتى تنفس؛
7. ناتوانى در حفظ آرامش خود؛
8. بىنظمى در رفتار؛
9. گیج شدن و چند بار فکر کردن درباره عقاید خاص؛
10. حالت تاثیر عاطفى مانند خشم یا نشاط ناگهانى، افسردگى یا فعالیت بیش از حد. (8)
پیشینه:
در
حوزه علمى مسلمانان بهداشت روانى، از دیرباز مورد توجه بوده است،
سرچشمههاى این مبحث را مىتوان در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) پیدا
کرد.
شفابخشى قرآن و راهکارهایى که براى مقابله با فشارهاى
روانى و تامین بهداشت روانى انسان بیان کرده مورد توجه بسیارى از پژوهشگران
بهداشت روانى قرار گرفته است. (9) و حکایت شده: هنگامى که در محضر
پیامبر(ص) شخصى را دیوانه شمردند، حضرت فرمود: «این مرد بیمار است، نه
دیوانه، دیوانه کسى است که تکبر ورزد.» (10) یعنى پیامبر اکرم(ص) در عصرى
که پیکر دیوانگاه را پناهگاه شیطان و ارواح خبیثه و جن مىدانستند، و انواع
شکنجه را بر این دردمندان روا مىداشتند، آنها را بیمار خواند و مرز
بیمارىهاى روانى را از خرافات جدا ساخت.
و در حدیثى از امام
على(ع) حکایت شده که: «آگاه باشید که از جمله بلاها فقر است و بیمارى بدن
از فقر شدیدتر است و بیمارى دل از بیمارى بدن شدیدتر است.» (11)
سپس
پزشکان مسلمان که علوم پزشکى را از مکتب بقراط و جالینوس وام گرفته بودند،
با توجه به آموزههاى قرآن و سنت، به بهداشت روانى انسان توجه کردند.
از
جمله على بن ربن طبرى (192 ـ 247 ق) از نخستین کسانى است که کتاب «فردوس
الحکمة» را در هفت جلد تألیف کرد و مهمترین مسائل پزشکى و بهداشت روانى را
در آن توضیح داد. (12)
سپس محمد بن زکریاى رازى (251 ـ 313 ق) «طب النفوس یا طب روحانى» را نوشت که در شمار کهنترین آثار بهداشت روانى جاى دارد.
این
نگارشها با فراز و نشیبهایى ادامه یافته است و در عصر ما در قالب
پایاننامهها، مجلات و مقالات علمى و انتشار نتایج تحقیقات تجربى و
همایشهاى علمى تبلور یافته است. (13)
روانشناسان غربى نیز در
عصر حاضر پژوهشهاى وسیعى در مورد رابطه مذهب با بهداشت روانى انجام
دادهاند، و به نتایج مثبتى رسیدهاند، از جمله:
عبادت و انجام
اعمال دینى، یک سپر ایمنى در مقابل بیمارىها بوجود مىآورد، مضافاً،
بررسىها نشان داده که دینداران عمر طولانىترى دارند، سیستم دفاعى بدن
آنها قوىتر است، کمتر از غیرمذهبىها در بیمارستانها بسترى مىشوند، و
در انجام فعالیتهاى فیزیکى پایدار هستند. (پت کورى، 1376)
دعا، نیایش و بازشناسى دوباره خود، بیشترین نقش را در درمان دارد. (کاپلان، مارکز، مارک، 1997)
و
نیز در بررسىهایى که در مورد خودکشى صورت گرفته است، (14) به این نتیجه
رسیدند که اعتقادات مذهبى کمک خوبى براى تعدیل و بر طرف کردن این مشکل بوده
است. (15)
قدرت محافظتى مذهب (16) که ابتدا توسط دورکسیم (17) در 1951 م مطرح شد، (18) در بررسىهاى مختلف مورد تایید قرار گرفت. (19)
شفا بخشى قرآن:
«وَنُنَزِّلُ
مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ
یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَاراً» (20) «و از قرآن، آنچه را که آن
درمان و رحمتى براى مومنان است، فرومىفرستیم؛ و[لى] ستمکاران را، جز زیان
نمىافزاید.»
در آیات متعددى از قرآن با عنوان «شفاء» یاد شده است.
و گاهى قرآن را شفا دهنده دلها معرفى مىکند (21) و دیگر بار آن را مایه هدایت و شفا بخشى مىداند. (22)
واژه
«شفاء» در لغت به معناى نقطه آخر چیزى که مشرف به نابودى یا نجات باشد، و
شفاى از بیمارى به معناى عافیت یافتن و نجات از بیمارى است. و مقصود از
«شفاى قرآن» نجات از انحطاط و سقوط مادى یا معنوى است که به وسیله هدایت
انجام مىپذیرد. (23)
شفا در اصطلاح در مقابل بیمارىها و
عیبها و نقصها به کار مىرود، بنابراین نخستین کارى که قرآن در وجود
انسان انجام مىدهد، پاکسازى درون انسانها از انواع بیمارىهاى فکرى و
اخلاقى و اجتماعى است. سپس رحمت الهى شامل حال انسان مىشود و فضایل انسانى
و اخلاق الهى در وجود او جوانه مىزند. آرى، شفا اشاره به «پاکسازى» و
رحمت اشاره به «بازسازى» انسان است.
برخى مفسران در مورد
شفابخشى قرآن مىنویسند: «بدون شک بیمارىهاى روحى و اخلاقى انسان شباهت
زیادى به بیمارىهاى جسمى او دارد. هر دو کشنده است، هر دو نیاز به طبیب و
درمان و پرهیز دارد. هر دو گاهى سبب سرایت به دیگران مىشود... چه تشبیه
جالب و پر معنا و پر مایهاى؟ آرى قرآن نسخه حیات بخش است براى آنها که
مىخواهند با جهل و کبر و غرور و حسد و نفاق به مبارزه برخیزند. قرآن نسخه
شفابخشى است براى برطرف ساختن ضعفها و زبونىها و ترسهاى بىدلیل،
اختلافات و پراکندگىها، براى آنها که از بیمارى عشق به دنیا، وابستگى به
مادیات و تسلیم بىقید و شرط در برابر شهوات رنج مىبرند.
قرآن نسخه شفا بخش جهانى است که آتش جنگ در هر سوى آن افروخته است و در زیر بار مسابقه تسلیحاتى کمرش خم شده است.» (24)
علامه
طباطبائى(ره) مىنویسند: «قرآن شفاست (25) و شفا از مرض است پس معلوم
مىشود که دلها بیمارىهایى دارد که قرآن شفاى آنهاست، پس انسان صحت روحى و
معنوى دارد همانطور که صحت جسمى ظاهرى دارد و هر کدام بیمارى و داروى خاص
دارند.
و در دلهاى برخى مومنان بیمارى است (البته این غیر از
کفر و نفاق است) که ثبات دل و استقامت نفس را به وسیله شک و تردید مختل
مىکند که موجب اضطراب و تزلزل درونى و میل به باطل و پیروى هواى نفس
مىشود. و قرآن بوسیله دلایل قاطع و برهانهاى روشن انواع شک و شبهه را از
عقاید برطرف مىکند و بوسیله موعظه و عبرتها، بیمارىهاى دلها را شفا
مىدهد، پس قرآن اینگونه شفاى مومنان است.
و رحمت بودن قرآن به
آن است که نقصها را کامل مىکند و نیازها را برآورده مىکند. چون که قرآن
با نور علم و یقین دلها را نورانى مىکند بعد از آنکه، جهل و نابینائى
دلها را برطرف مىنماید.» (26)
شفا بخشى قرآن از دیدگاه امام على(ع):
از
امیرالمومنین(ع) حکایت شده که: «از قرآن براى بیمارىهاى خود شفا بخواهید و
براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، چرا که در آن درمان بزرگترین
دردهاست، درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت.» (27)
و نیز در کلام دیگرى از ایشان حکایت شده که:
«قرآن داروى شفا بخشى است که هیچ بیمارى از آن بر نمىخیزید.» (28)
آرى
داروهاى شیمیایى که دردهاى جسمانى را درمان مىکند معمولاً آثار نامطلوبى
بر ارگانهاى بدن مىگذارد اما قرآن هیچ اثر نامطلوبى بر جان و فکر و روح
انسان ندارد.
گستره شفابخشى قرآن:
باران که در لطافت طبعش ملال نیست در باغ لاله روید و در شورهزار خس
قرآن
کریم قطرههاى خالص باران رحمت الهى است که بر همگان مىبارد، قرآن همچون
غذاى نیروبخش است که اگر یک دانشمند بخورد براى تعلیم و تربیت و
دانشافزایى نیرو مىگیرد، و اگر به یک ستمگر بدهى، براى بیدادگرى بیشتر از
آن سود مىبرد، در حالى که غذا یکسان است اما تفاوت در افراد و زمینههاى
فکرى و درونى آنهاست. (29)
افرادى که خمیر مایه وجودشان بر
اثر کفر و ظلم و نفاق به شکل دیگرى درآمده است، هر جا نور حق را مىبینند
به ستیز با آن بر مىخیزند، و این مقابله و ستیز با حق، بر پلیدى و گمراهى و
زیانکارى آنها مىافزاید و روح طغیان و سرکشى را در آنها تقویت مىکند. پس
قرآن مایه هدایت گمراهان است اما هدایت کسانى که در جستجوى حق هستند و با
همین انگیزه به سراغ قرآن مىآیند، نه افراد متعصب و لجوج که با دیدى منفى
به سراغ قرآن مىآیند، که مسلماً از آن بهرهاى نخواهند برد. (30)
آرى
قرآن مایه هدایت همه مردم است، (31) ولى کسانى از آن بهره مىبرند که خود
نگهدار باشند و حق ستیزى نکنند یعنى حداقل تقوا را داشته باشند، (32) البته
اگر کسى بدان ایمان آورد و نیکوکار باشد (33) به مراحل عالى هدایت قرآن
دست مىیابد. ولى اگر ناپاک و آلوده باشد از دسترسى به حقایق قرآن محروم
مىشود (34) بلکه بخاطر حقستیزى و ستمکار بر گمراهى و زیانکارى خود
مىافزاید. (35)
شفا بخشى تاریخى قرآن:
یکى از
شواهد شفا بخشى قرآن، مطالعات تاریخى است، یعنى مطالعه و مقایسه عرب جاهلى
قبل از نزول قرآن، با تربیت شدگان مکتب قرآن و پیامبر(ص)، تحولى عظیم را
ثابت مىکند، و شفابخشى قرآن را در تاریخ جلوهگر مىکند.
عرب
قبل از ظهور اسلام، گرفتار جهل، خونخوارى و انواع بیمارىهاى روانى، اخلاقى
و اجتماعى بودند، اما با نسخه شفابخش قرآن، نه تنها درمان یافتند، بلکه
آنچنان نیرومند شدند که ابر قدرتهاى جبار جهان را به زانو در آوردند.
هنوز
دویست سال از پیاده شدن نسبى تعالیم قرآن سپرى نشده بود که جامعهاى متمدن
بوجود آوردند و به وحدت در تفکر و وحدت عملى جامع دست پیدا کردند،
تفرقهها و غارتگرىها جاى خود را به حاکمیت قانون داد.
کسانى
که به همدیگر رحم نمىکردند و غرق در رباخوارى بودند، به ایثار و انفاق و
وام دادن روى آوردند. زنانى که بردهوار زندگى مىکردند و زنده به گور
مىشدند، نجات یافتند و در ارث پدر و مادر خود شریک شدند و حتى در امور
اجتماعى دخالت مىکردند.
افراد ترسو به شیران روز و عابدان شب تبدیل شدند.
مردم
جزیرة العرب که تعداد انگشت شمارى با سواد داشتند، به علم و دانش روى
آوردند، و کتابهاى فراوان نوشتند و تا قرنها پیشتاز و محور علمى جهان
شدند. البته مسلمانان در علوم مختلف پیشرفت کردند، براى مثال:
مسلمانان
چنان در علوم پزشکى رشد کردند که تاریخ علم نگاران غرب نوشتند: «یکى از
پادشاهان اروپا (منطقه باستیل) هنگامى که بیمار شد براى معالجه به نزد
دشمنان خود (یعنى مسلمانان) به شهر قرطبه آمد.» (36)
در
کشورهاى اسلامى بیمارستانهاى متعدد و پیشرفته بنا نهاده شد بطورى که از
هشتاد بیمارستان در کشورهاى اسلامى نام برده شده است. (37)
و اولین مدرسه پزشکى را در اروپا (سالیدین ایتالیا) مسلمانان ایجاد کردند. (38)
و در شهرهاى بزرگ براى مراقبت از بیماران روانى، تیمارستانها ساختند.
بیمارستان
کبیر منصورى (684 ق) در مصر ساخته شد، که بزرگترین بیمارستان قرون وسطى
بود و شامل بخشهاى مختلف: داروخانه، تجربهخانه، بخش سرپایى، مطبخ، حمام،
کتابخانه و یک مسجد و سالن مطالعه بود، در این بیمارستان پیشرفته بیمارانى
که به بىخوابى مبتلا مىشدند، به قصه گویان حرفهاى گوش مىدادند و هنگامى
که یک بیمار فقیر معالجه مىشد، مبلغى از طرف بیمارستان به او مىدادند که
در مدت استراحت احتیاج به کار کردن نداشته باشد. (39)
برخى
نویسندگان این تحول شگرف اجتماعى و اخلاقى و علمى مسلمانان را، یکى از
ابعاد اعجاز قرآن نامیدهاند (40) که تبدیل جامعه فقیر و جاهل و خرافى به
جامعهاى متمدن و دانش دوست و مرفه تبدیل کرد، که این کار بزرگ، در این
مدت کوتاه تاریخى جز با شفابخشى اعجازآمیز قرآن ممکن نبود.
قرآن چه بیمارىهایى را شفا مىدهد؟
جامعه
بشرى گرفتار دردهاى فکرى، روحى، اخلاقى، روانى و جسمى مىشود، از این رو
نیاز به دارو و درمانهاى متنوع دارد، قرآن کریم نسخهاى الهى است که
بسیارى از دردها را معرفى کرده و داروها و راهکارهاى درمان آنها را مشخص
مىسازد. از این رو مىتوان گفت که قرآن درمان دردهاى زیر است:
الف: بیمارىهاى فکرى و عقیدتى:
1. کفر؛
2. گمراهى؛
امام
على(ع) این دردها را بزرگترین دردهاى بشریت معرفى مىکند. (41) چرا که
موجب انحراف کلى در زندگى بشر شده و سرمایه عمر و تلاش او و سعادت جاودانى
انسان را به نابودى مىکشاند.
قرآن کریم در آیات متعدد با کفر و
گمراهى به مبارزه برخاسته و بشریت را به هدایت و توحید فرامىخواند. (42) و
آن را هدف پیامبران الهى مىشمارد. (43)
البته پژوهشهاى تجربى روانشناختى نیز تاثیر ایمان در سلامت روانى انسان را تایید مىکند که در بخش بعدى به آنها اشاره مىکنیم.
ب: بیمارىهاى اجتماعى:
1. جهل 6. تفرقه
2. ظلم 7. ستیزهجویى، خشونت و جنگ
3. فقر 8. فسادهاى اجتماعى
4. خیانت کارى 9. زن ستیزى
5. پیمان شکنى
موارد
فوق مهمترین بیمارىهاى اجتماعى بشر در طول تاریخ بوده است و هنوز هم
میلیونها انسان از این بیمارىها رنج مىکشند و تحت فشار اجتماعى هستند.
قرآن کریم براى این بیمارىها راهکارهاى مناسب معرفى کرده، و جامعه بشرى را
به امور زیر رهنمون شده است:
1. دانش افزایى:
جهل
و ناآگاهى نوعى کمبود و نقصان فردى است که جامعه را زبون و بیمار مىکند، و
زمینه تسلط خرافات و استعمار و استثمار را فراهم مىسازد. قرآن کریم با
دعوت به علم عملاً با این بیمارى فردى و اجتماعى مبارزه کرده است.
در
قرآن کریم بیش از هفتصد بار ماده «علم» به شکلهاى گوناگون به کار رفته و
جایگاه دانشمندان را والا مىشمارد «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا
مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله / 11) و افراد
دانا و نادان را مساوى نمىداند، «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ
وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» (زمر / 9) تشویق قرآن به دانشافزایى موجب شد
که جامعه عرب جاهلى که کمتر از بیست نفر با سواد داشت (44) در کمتر از دو
قرن به جامعهاى متمدن تبدیل شود که گوى سبقت را از ملتهاى دیگر برباید.
(45)
2. عدالت محورى:
ستمکارى به خویشتن و دیگران نوعى بیمارى است.
قرآن
کریم انسانها را به دادگسترى فرا مىخواند، (46) «إِعْدِلُوا هُوَ
أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» (مائده/ 8) و عدالت را به تقوا نزدیکتر مىداند، و
مکرر ستمکاران را سرزنش و تهدید مىکند، (47) و راه توبه را به سوى
ستمکاران مىگشاید. (48) و از تمایل و تکیه به ستمکاران برحذر مىدارد.
(49)
در اسلام عدالت شرط گواهى دادن، داورى کردن، امام جماعت،
رهبرى امت و موارد دیگر (50) قرار داده شده است تا افراد جامعه اسلامى به
سوى عادل شدن حرکت کنند. و از ستمکارى فاصله گیرند. و جامعهاى سالم و
عادلانه داشته باشند و بهداشت روانى آنها در اجتماع تامین گردد.
3. تعدیل ثروت:
بیمارى فقر یکى از عوامل فشار اقتصادى و روانى بر مردم و زمینه ساز فساد اجتماعى و فردى است.
قرآن کریم از راههاى مختلف به رفع فقر اقدام کرده است از جمله:
از
طریق وضع مالیات بردرآمد (خمس، زکات و...) (51) و توزیع عادلانه اموال
عمومى (انفال و...) (52) و تشویق به بخشش و نیکوکارى (53) و ممنوعیت
رشوهخوارى (54) و رباخوارى (55) و مانند آنها، جامعه اسلامى را به سوى
تعدیل ثروت و رفع فقر رهنمون شده است، تا محیط جامعه سالم و فشارهاى
اقتصادى و روانى از مردم برطرف شود.
4 و 5. سفارش به امانتدارى و رعایت عهد و پیمان:
خیانت
در امانت و پیمانشکنى نوعى بیمارى اجتماعى است که موجب بىاعتمادى مردم
نسبت به همدیگر مىگردد. قرآن با آن برخورد کرده و مردم را به امانتدارى و
رعایت عهد و پیمان فراخوانده است. «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ
الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤولاً» (اسراء / 34) (56) تا اعتماد عمومى بوجود آید و
سلامت مردم در روابط اجتماعى تامین گردد.
6. دعوت به وحدت:
در
صورتى که اختلافات اجتماعى از اندازه معقول و طبیعى آن فراتر رود، موجب
تفرقه و پراکندگى جامعه مىشود که نوعى بیمارى اجتماعى است که جامعه را به
آشوب یا سستى مىکشاند.
قرآن کریم به این بلاى اجتماعى توجه
کرده و تفرقه را ممنوع «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ
تَفَرَّقُوا» (آل عمران / 103) اعلام داشته و کشمکشهاى اجتماعى را موجب
سستى خوانده «وَلاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا» (انفال / 46) و همگان را به
وحدت فرا خوانده است، (57) تا جامعه اسلامى به سامان برسد و از عوارض این
بیمارى مصون بماند.
7. فراخوان به صلح و پرهیز از جنگ (جز در موارد ضرورى):
جنگ
و ستیز یکى از بلاهاى اجتماعى است که در طول تاریخ بشریت را آزار داده و
مىدهد، و موجب خونریزىها، خرابىها و مشکلات فراوان شده است. قرآن کریم
انسانها را به صلح فرا مىخواند، (58) «إِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ
لَهَا» (انفال / 61) تا بشریت از این بلاى اجتماعى مصون بماند. البته در
موارد ضرورى دفاع از خود و جامعه جایز است و این مطلبى طبیعى است و جهاد
اسلامى نیز در همین راستاست یعنى براى دفاع از انسانها و در جهت رفع موانع
صلح و حق برنامهریزى مىشود.
8. سالمسازى محیط با امر به معروف و نهى از منکر و مبارزه با فساد:
فساد
فردى و اجتماعى، بیمارى خطرناکى است که پایههاى ساختمان جامعه را سست
مىکند تا آن را به سقوط بکشاند، اما قرآن کریم با دستورات پیشگیرانه از
این بلاى اجتماعى جلوگیرى کرده است. (59)
«وَلِتَکُن مِنکُمْ
أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ
وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آلعمران /
104) «و باید از میان شما، گروهى (مردم را) به سوى نیکى دعوت کنند، و به
[کار] پسندیده فرمان دهند و از [کار ]ناپسند منع کنند. و تنها آنان
رستگارند.»
نهى از منکر نوعى مبارزه با فساد است همانطور که
قوانین جزایى اسلام همین نقش را دارد. یعنى به سالم سازى محیط مىپردازد و
امر به معروف جامعه را در راستاى اهداف عالى رشد مىدهد، و سلامت آن را
تداوم مىبخشد. آرى قرآن اعلام مىکند که خدا فساد را دوست ندارد (60) و
جزاى فسادگران را مرگ مىداند، (61) تا جامعهاى سالم و محیطى مساعد براى
رشد و بالندگى شخصیت انسان فراهم سازد.
9. دفاع از حقوق زنان:
آزار
بانوان و پایمال کردن حقوق آنان سابقهاى طولانى در تاریخ بشر دارد، (62)
در عرب جاهلى نیز به زنان ارث نمىدادند، بلکه گاهى زنان را بعنوان ارث
تقسیم مىکردند، (63) و دختران را زنده به گور مىکردند. (64)
و
هنوز هم آزار و حریم شکنى نسبت به زنان در جهان بصورتهاى دیگر ادامه
دارد. اما قرآن کریم با وضع قوانین مختلف از حقوق آنان دفاع کرد، با زنده
به گور کردن دختران مخالفت کرد «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ
ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تکویر / 8 ـ 9) و هنگامى که از دختر زنده به گور شده
پرسیده شود: «به کدامین پیامد (گناه) کشته شد؟!» و حق ارث براى آنان
قرارداد و حق مهریه و هزینه زندگى آنان را به رسمیت شناخت. (65)
آرى
قرآن با زنستیزى مبارزه نمود و جایگاه و منزلت و کرامت براى زن مسلمان
قرار داد. و جامعه اسلامى را از این بیمارىها دور ساخت. (66)
البته
تحقیقات تجربى و روانشناختى نیز تاثیر بسیارى از موارد فوق را در بهداشت
روانى انسان تایید مىکند که در بخش بعدى به آنها اشاره مىکنیم.
ج: بیمارىهاى اخلاقى، روحى و روانى: همچون:
1. نفاق 5. تکبّر
2. حسد 6. دنیاطلبى
3. ترس 7. شهوت پرستى
4. نگرانى و اضطراب و...
بیمارىهاى
فوق همیشه روح و روان انسان را در معرض خطر قرار داده و مىدهد، و در طول
تاریخ پیامدهاى منفى در زندگى بشر بر جاى گذاشته و فشارهاى روانى بر انسان
وارد نموده و گاهى زندگى را تلخ و رنجآور کرده است و بهداشت روانى انسان
را در معرض خطر قرار داده است.
قرآن کریم با این بیمارىها
برخورد نموده و به راه پیشگیرى و درمان آنها اشاره کرده است. از این رو
قرآن کریم انحرافات اخلاقى فوق را سرزنش و به موارد زیر فرا مىخواند:
1. ترک نفاق و در پیش گرفتن اخلاص:
نفاق
یعنى دو چهره بودن و دو شخصیت از خود نشان دادن، که نوعى بیمارى روانى
است، و قرآن کریم به این بیمارى توجه کرده و منافقان را سرزنش نموده (67) و
به اخلاص سفارش کرده و افراد مخلص را ستایش نموده است. «قُلْ إِنِّی
أُمِرْتُ أَن أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ» بگو: «من مأمورم
که خدا را پرستش کنم در حالى که دینم را براى او خالص کرده باشم.» (68) که
در سایه اخلاص سلامت و بهداشت روانى انسان تامین مىشود.
2. پرهیز از بزدلى و شجاعت در امور:
ترس
بىمورد نوعى بیمارى روانى است و قرآن کریم مردم را دعوت مىکند که از
مردم نهراسند(69) بلکه با فراهم آوردن امکانات دشمنان خدا را به هراس
افکنند، (70) ولى از نافرمانى خدا بهراسند، که البته این ترس از نافرمانى و
گناهکارى خویش و عدالت خداست.
3. فراخوان به آرامش و امنیت:
نگرانى
و اضطراب و استرس عامل اساسى بیمارىهاى روانى است، که زندگى و بهداشت
روانى انسان را تهدید مىکند. قرآن کریم به مسأله آرامش و امنیت انسان توجه
کرده و راهکارهاى آن را در ذکر خدا «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ
الْقُلُوبُ» (رعد / 28) و... نشان داده (71) و وعده آن را به مومنان داده
است. (72)
4. ترک تکبر و دعوت به فروتنى:
«وَلاَ
تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلاَ تَمْشِ فی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ
اللَّهَ لاَ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ
وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ»
(لقمان/18ـ19) و از مردم (با تکبّر) رخ برمَتاب؛ و در زمین با سرمستى و
تکبّر راه مرو، [چرا] که خدا هیچ متکبّر خیال پردازِ فخر فروشى را دوست
ندارد! و در راه رفتنت، مُعتدل باش؛ و صدایت رافروکاه؛ [چرا] که مسلماً
ناپسندترین صداها، صداى اُلاغهاست!
تکبر بىجا، نوعى بیمارى
اخلاقى و روانى است که قرآن آن را سرزنش کرده (73) و در مقابل فروتنى را
تشویق کرده است (74) تا انسانها از این بیمارى اخلاقى و روانى نجات یابند و
بهداشت اخلاقى و روانى آنان تامین شود.
5. ترک دنیاپرستى و روى آوردن به انفاق و ایثار:
استفاده
از دنیا و مواهب الهى نیکوست اما دلبستگى به دنیا و آن را هدف نهایى خود
قرار دادن زیبنده نیست، از این رو قرآن کریم دلبستگى انسان را به دنیا
مىکاهد و او را به ایثار و انفاق و... تشویق مىکند، (75) تا بیمارى دنیا
پرستى در جان او ریشه نکند. که مادىگرى بىحد و مرز از عوامل بیمارىهاى
روانى است. (76)
6. ترک شهوتپرستى و در پیش گرفتن اعتدال در امور:
ازدواج و بهرهورى مشروع از همسر نیکوست اما شهوتپرستى و زیادهروى در امور شهوانى پیامدهاى منفى در زندگى و روح و جسم انسان دارد.
از این رو قرآن کریم انسان را به ازدواج و اعتدال در امور تشویق مىکند. (77) تا گرفتار این بیمارىها نشود.
«وَأَنکِحُوا
الأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن
یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ
عَلِیمٌ» (نور / 32) «و افراد بىهمسرتان، و شایستگان از بندگانتان، و
کنیزانتان را به ازدواج (یکدیگر) در آورید؛ اگر نیازمند باشند، خدا از بخشش
خود آنان را توانگر مىسازد؛ و خدا گشایشگرى داناست.»
تذکر:
قرآن کریم (78) استفاده حلال و معقول و معتدل از دنیا و نعمتهاى آن و نیز
لذت بردن از همسر حلال را ممنوع نمىسازد. (79) بلکه دلبستگى نامحدود به
این امور و افراط در آنها ناپسند است.
البته تحقیقات روانشناسان نیز در این زمینه با آموزههاى قرآن همگون است که در بخش بعدى به برخى آنها اشاره مىکنیم.
عوامل فشار روانى و راهکارهاى قرآنى تامین بهداشت روانى:
شناخت
همه عوامل موثر در فشارهاى روانى و راهکارهاى تامین بهداشت روانى، از
حوصله این نوشتار خارج است، بنابراین در اینجا برخى از مهمترین عوامل فشار
روانى و راهکارهاى تامین بهداشت روانى را بر مىشماریم.
الف: عوامل فشار روانى:
1. بر هم خوردن تعادل حیاتى بدن
الف: خستگى
ب: ناخوشى
ج: استرس زایمان
د: بیمارى مزمن
2. نقش سازمانى
الف: موقعیت شغلى
ب: منزلت اجتماعى
ج: پیشرفت حرفهاى
3. بحرانهاى خانوادگى
الف: طلاق
ب: سوگ همسر
ج: سوگ فرزند
د: تامین خانوادگى (مسائل اقتصادى معیشت)
4. محیط
الف: آلودگى صوتى (سر و صدا)
ب: آلودگى هوا
ج: قوانین و مقررات غیرقابل انعطاف
د: مهاجرت (تغییر محیط فرهنگى)
5. سیاست
الف: فشارهاى روانى سیاست مداران (عطش قدرت و فشار کارى و...)
ب: رابطه سلطهگر و سلطهپذیر (احساس نابرابرى)
ج: جنگ روانى (شایعه پراکنى و...)
د: بحرانهاى سیاسى و اقتصادى
6. شخصیت
الف: تیپ B و A (افراد پرشتاب و کند شتاب)
ب: شخصیت بدبین
ج: وسواس و وسوسه
7. دودلى و تردید
8. احساس خلأ اخلاقى
الف: یادآورى خاطرات تلخ (حافظه عاطفى ـ نفس لوامّه)
ب: احساس گناه
ج: حسادت
د: تهمتهاى ناروا
9. احساس خلأ معنوى
الف: خلأ وجودى
ب: احساس تنهایى و طردشدگى
ج: نداشتن پشتیبان و تکیهگاه
د: خرافات و تصورات باطل
10. باورهاى اعتقادى و دینى
الف: فشار مسئولیت و تکلیف
ب: ترس از مرگ (80)
ب: راهکارهاى تامین بهداشت روانى:
قرآن شفاست ولى این شفا به دو صورت تبلور پیدا مىکند:
اول:
گاهى قرآن از بیمارىهاى روحى، روانى، اخلاقى و اجتماعى جلوگیرى مىکند و
بدینوسیله بهداشت روانى انسان را تامین مىکند. براى مثال براى سالمسازى
محیط به «امر به معروف» سفارش مىکند. و یا با سفارش به «توکل» و «ذکر» از
احساس تنهایى انسان جلوگیرى مىکند. یعنى با پیشگیرى اولیه از بروز فشارهاى
روانى جلوگیرى مىکند.
دوم: گاهى قرآن به درمان بیمارىها
مىپردازد، یعنى هنگامى که جامعهاى گرفتار فساد و گناه شد، «نهى از منکر»
را پیشنهاد مىکند، و یا «توبه» را براى گناهکاران توصیه مىکند. یعنى با
پیشگیرى ثانویه از بدتر شدن بیمار جلوگیرى مىکند و با پیگشیرى درجه سوم از
عوارض زودرس و دیرس بیمارى مىکاهد. یعنى شخص گناهکار پس از توبه، پاک شده
و به دامن اجتماع باز مىگردد و به زندگى عادى خود مىپردازد.
تقسیم بندى راهکارها:
راهکارهاى
تامین بهداشت روانى در آیات قرآن کریم زیاد است، بنابراین ما به مهمترین
آنها مىپردازیم (81) و راهکارهاى بهداشت روانى در قرآن را به چهار دسته
کلى تقسیم مىکنیم:
اول: راهکارهاى معرفتى براى تامین بهداشت روانى:
مقصود
روشهاى شناختى براى مقابله با فشار روانى است که به دیدگاه و اعتقاد فرد
نسبت به هستى، آغاز و انتهاى جهان، زندگى و معناى آن مىپردازد و تاثیر آن
را در افزایش یا کاهش فشارهاى روانى و تامین بهداشت روانى او مورد ارزیابى
قرار مىدهد.
1. وحدت شخصیت انسان و رابطه آن با توحید قرآنى:
قرآن
کریم انسان را به توحید و وحدت معبود فرا مىخواند (82) و او را از
دوگانگى در شخصیت و دو چهرگى (= نفاق) باز مىدارد (83) و از این راه وحدت
روان و بهداشت روانى انسان را تامین مىکند. برخى صاحبنظران در این مورد
مىفرمایند: «پژوهشها در منابع و مجموعه آثار در سلامت روان نشان مىدهد
که اساسىترین و مهمترین مساله در شخصیت سالم، وحدت روان و تعهد مذهبى
است، وحدت روان با سیستم ارزشى که بتواند به حیات معنا و هدف بدهد مرتبط
است. در بین سیستمهاى ارزشى، مذهب بالاترین قابلیت براى ایجاد وحدت شخصیت
را داراست.
اساس و مبناى مذهب اسلام بر وحدت و توحید مىباشد،
وحدت شخصیت و یگانگى روان انسان، مظهر و نماینده بارز توحید ذات مقدس خالق
است...» (84)
2. نقش ایمان در بهداشت روانى:
«الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُهْتَدُونَ» (انعام / 82)
«کسانى که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمِ (شرک) نیامیختند، امنیت تنها براى آنهاست، و آنان ره یافتگانند.»
این
آیه را از شاخصترین آیات مربوط به آرامش روانى دانستهاند (85) که در آن
امنیت، آرامش، بهداشت روانى و هدایت را از آثار ایمان برمىشمارد. آرى وقتى
ترس شدید بر جان انسان پنجه مىافکند و خود را تنها احساس مىکند، تنها
عاملى که مىتواند با این احساس مقابله کند، ایمان به خداست چرا که مومن
احساس مىکند خدا با اوست و از تنهایى و ترس نجات مىیابد.
آرى
قرآن کریم انسانها را به ایمان فرا مىخواند، و ایمان موجب آرامش روانى
انسان مىگردد، پژوهشهاى متعددى نقش ایمان مذهبى را در بهداشت روانى
پىگیرى کرده است از جمله:
الف: آیت اللَّه سبحانى ایمان را
بهداشت روانى موثر مىداند و با اشاره به آمار زیاد خودکشى در افراد
غیرمذهبى مىنویسند: «مردان بزرگ در سایه ایمان به خدا و به آنچه که خدا
مقرر نموده و صلاح انسان در آن است در مقابل مشکلات کوه آسا ایستاده و خم
به ابرو نمىآورند و مىگویند «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
(86)» (87)
ب: ایمان مذهبى به عنوان یکى از عوامل کاهش دهنده شدت و دوره سوگ:
برخى
صاحبنظران پس از یادآورى اینکه واکنش سوگ ناشى از داغدیدگى، واکنشى طبیعى
است که عوامل متعددى در شدت و طول مدت آن اثر دارد، مىگوید: «تحقیقات
زیادى نشان دادهاند که داشتن تفکر و عملکرد مذهبى به طور محسوس موجب کاهش
شدت درد فقدان و دوره آن مىشود. که این تاثیر از طریق مکانیسمهاى چندى
صورت مىگیرد، مثل: اعتقاد ـ ایمان ـ توکل به خداوند «Trust of God» «أَلاَ
بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (88) داشتن صبر ـ تسلیم رضاى
خداوند ـ تسلیم نظام الهى ـ پناه بردن به خدا در هنگام مصیبتها «إِنَّا
لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ (89)» (90)
ج: رابطه میزان اعتقادات مذهبى بیماران با اضطراب قبل از عمل جراحى:
در
سال 1376 تا 1377 پژوهشى از نوع مطالعه توصیفى ـ مقطعى انجام گرفت. این
پژوهش توسط چهار نفر از پزشکان و روانپزشکان در بیمارستان الزهراءعلیها
السلام اصفهان بر روى 148 نفر بیمار منتظر عمل جراحى، که بصورت تصادفى
انتخاب شده بودند، صورت گرفت.
نتیجه این پژوهش نشان داد که
اضطراب در افراد با اعتقاد مذهبى قوى، از گروه داراى اعتقاد مذهبى ضعیف
کمتر بود و بین اضطراب و اعتقاد مذهبى رابطه معکوس وجود دارد. و رابطه
معنادارى بین اعتقاد مذهبى و اضطراب قبل از عمل جراحى وجود دارد. (05/0P
> ).
و در پایان این پژوهش یادآورى شده که: یافتههاى
مطالعه حاضر، تکمیل کننده و تایید کننده مطالعه قبلى در زمینه جایگاه و
تاثیر مذهب در بهداشت روانى و سلامت روحى و جسمى است.(91)
د: رابطه بین باورهاى دینى و بروز استرس در افراد:
در
پژوهش دیگرى که در ارزیابى 91 دانشجوى دختر و پسر دانشکدههاى مختلف
دانشگاه شهید بهشتى تهران، انجام شد، و به این نتیجه رسیده که بین اعتقادات
مذهبى و سطح اقتصادى آزمودنىهاى پژوهش و استرس تفاوت معنادار وجود داشته
که مبین اثر اعتقادات و باورهاى مذهبى در چالشهاى اقتصادى و استرس ناشى از
آن مىباشد. (92)
3. دمیدن روح امید و ممنوعیت یأس و ناامیدى در قرآن و تاثیر آن در کاهش افسردگى:
«وَلاَ
تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ
إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ» (یوسف / 87) «و از [گشایش و] رحمت خدا
ناامید نشوید؛ [چرا] که جز گروه کافران، (کسى) از رحمت خدا ناامید
نمىشود.»
در این آیه ناامیدى را ممنوع و کارى کفرآمیز تلقى
کرده است، از این رو «یأس از رحمت الهى» از گناهان کبیره بشمار مىآید،
یعنى قرآن مىخواهد که مسلمانان به رحمت الهى امیدوار باشند و به دام
افسردگى و یأس نغلطند.
آرى مسلمانان جهان را بن بست مشکلات
نمىبینند و در سختترین حالات نور امیدى در وراى حوادث مىبینند و در دل
بر خدا تکیه مىکنند و به رحمت او امیدوارند. از این رو با آرامش زندگى
مىکنند و مشکلات را بهتر تحمل مىنمایند.
«نتایج (یک آزمون)
نشان داد بیمارانى که باورهاى مذهبى قومىتر داشتند، و اعمال مذهبى را
انجام مىدادند، نسبت به گروه دیگر کمتر افسردگى داشتند.
همچنین
دانستن خداوند به عنوان منشأ قدرت و آرامش و انجام فرایض دینى به صورت
معنادارى با درجه پایین افسردگى در هنگام ترخیص از بیمارستان، ارتباط داشته
است.» (93)
4. تاثیر هدفمندى و معنادارى زندگى در بهداشت روانى:
انسان
در زندگى نیازمند هدف و معناست، انسان بىهدف که زندگى را بىمعنا مىداند
در برابر مشکلات روحى و جسمى مقاومت خود را از دست مىدهد و بزودى از پاى
در مىآید و گاهى به بن بست مىرسد و خودکشى مىکند.
اما
انسانى که در پرتو آموزههاى وحى الهى پرورش یافته است، جهان آفرینش را عبث
و بیهوده و بىهدف نمىداند (94) «مَا خَلَقْنَا السَّماوَاتِ وَالأَرْضَ
وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ» (احقاف/ 3) همانطور که زندگى انسان
را بىهدف و بىمعنا نمىبیند، (95) بلکه مىداند که جهان مبدأ و منتهى و
هدفى دارد «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (بقره / 156) (96) و
آن خداى بزرگ است از این رو در راه او و به سوى او تلاش مىکند تا به
ملاقات او برسد، (97) و براى این هداف و در ره عشق هر جا بلایى را مىنوشد و
تحمل مىکند.
گاهى از معناجویى و معنادارى زندگى انسان و
هدفمندى آن با عنوان «حس انسجام» یاد مىشود، حس انسجام نظریهاى وجودى است
که آنتونوفسکى (98) در سال 1987 ابداع کرد، نظریه او برخاسته از پژوهشهاى
مربوط به بازماندگان اردوگاههاى کار اجبارى بود، این افراد به رغم تجارب
وحشتناک فشارزا توانستند از نظر جسمى و روانى سالم بمانند. (99)
ویکتور
فرانکل نیز بررسىهایى در مورد اردوگاههاى کار اجبارى انجام داده و
یافتههاى خود را براساس نقل قولى از فیلسوف آلمانى نیچه (1844 ـ 1900 م)
چنین خلاصه کرده است:
«آن که «چرایى» دارد، مىتواند «هر چگونهاى» را تحمل کند.»
فرانکل
دریافت، کسانى که توانستند از آن اردوگاهها نجات پیدا کنند، در یک هدف
عمومى با هم سهیم بودند. آنان چیزى داشتند که به خاطر آن زندگى کنند. (100)
آرى
جهان بینى الهى چنین هدف و معنایى را براى پیروانش به ارمغان مىآورد،
انسان مومن که به خدا و تدبیر جهان ایمان دارد، حوادث را هدفمند و
توجیهپذیر مىیابد و بر خدا تکیه مىکند و در برابر مشکلات مقاومت
مىنماید و کمتر دچار فشار روانى و یأس مىشود از این رو بهداشت روانى او
تأمین مىشود. (101)
5. اصل قضا و قدر و تصادفى نبودن رویدادها (توحید افعالى):
از
منظر قرآن، امور جهان تصادفى نیست و تحت نظارت خدا انجام مىپذیرد، (102)
فرد مسلمان در عین اینکه خود را مجبور و غیرمسئول نمىداند، توحید افعالى
را مىپذیرد و خدا را سرچشمه هر حرکت و تاثیر، و پرورش دهنده همه موجودات
مىداند. براساس این بینش همه نیکىها و مصیبتها با تقدیر الهى انجام شده
است و مىدانند که خدا براساس حکمت و مصلحت کارها را سامان داده است و خوبى
انسانها را مىخواهد و مشکلات براى امتحان و رشد آنهاست. (103)
«أَحَسِبَ
النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ یُفْتَنُونَ
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ
الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» (عنکبوت / 2 ـ 3) «آیا
مردم پنداشتند، همین که بگویند: «ایمان آوردیم.» رها مىشوند در حالى که
آنان آزمایش نمىشوند؟! و بیقین کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم، و
حتماً خدا کسانى را که راست گفتهاند معلوم مىدارد (و شناخته مىشوند،) و
البتّه دروغگویان را(نیز) معلوم مىدارد.»
بنابراین مومنان
کارهاى خود را به اراده و خواست خدا ارجاع مىدهند (104) و هر گاه تصمیم
گرفتند بر خدا توکل مىکنند (105) و از شکست نمىهراسند و ناراحت نمىشوند و
به قضا و قدر الهى راضى هستند و اگر مصیبتى برایشان پیدا شد تحمل مىکنند و
مىگویند: ما از خداییم و به سوى خدا باز مىگردیم. (106)
از
این رو بهداشت روانى آنان تامین مىشود. بنابراین اعتقاد به قضا و قدر الهى
را یکى از راهکارهاى مقابله با فشار روانى دانستهاند. (107) و در برابر
عدم درک فلسفه شدائد و مصائب را از مهمترین عوامل بیمارىهاى روانى
دانستهاند. (108)
6. تاثیر اعتقاد به معاد و نگاه مثبت به مرگ در بهداشت روانى:
قرآن
کریم مرگ را به عنوان «توّفى» گرفتن کامل (جان و روح) انسان توسط فرشتگان
معرفى مىکند، (109) یعنى مرگ نابودى نیست بلکه دروازه ورود انسان از یک
جهان به جهان دیگر است، براساس این بینش مرگ براى مومنان آسودگى خاطر و
راحتى از مشکلات دنیا، را بدنبال دارد، زیرا با مرگ به ملاقات خدا مىرسند.
(110)
از این رو مومنان با خاطرى آسوده و امید به پروردگار به
کارهاى نیک روى مىآوردند (111) و از مرگ نمىهراسند. و مىگویند: «هَلْ
تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ» «آیا جز یکى از دو
نیکى (پیروزى یا شهادت و رسیدن به ملاقات الهى و بهشت) در انتظار ماست.»
(112)
آرى یکى از محورىترین راهکارهاى مقابله با فشار روانى در قرآن، ایجاد دید مثبت نسبت به مرگ است. (113)
برخى نویسندگان در این مورد مىنویسند:
«چند عامل نقش مهمترى (در بیمارىهاى روانى) ایفا مىکنند:
1. مادىگرایى بىحد و مرز؛
2. عدم درک فلسفه شدائد و مصائب؛
3. تصور مرگ و نیستى؛
4. عقدههاى روانى؛
5. اختلال در عزّت نفس؛
اعتقاد به معاد آثار سوء این عوامل را خنثى نموده نقشى اساسى در پیشگیرى از بروز بیمارىهاى روانى دارد.» (114)
و
برخى دیگر نوشتهاند: اعتقاد به وجود حیات پس از مرگ براى انسانها، نقش
بسیار مهمى در مقابله با ناملایمات ناشى از مرگ و داغ دیدگى دارد. (115)
و
برخى دیگر از صاحبنظران برآنند که اعتقاد به معاد، انسان را از ناامیدى
که یکى از علائم محورى افسردگى است مصون مىدارد و ذهنیت او را به وراى
جهان مادى هدایت مىکند که در پرتو نور خداوند خود را مىیابد و به عدل و
فضل خداوندى امیدوار است. (116)
7. رابطه توکل با بهداشت روانى:
در آیات زیادى از قرآن از «توکل» یاد شده است و انسانها را به توکل بر خدا فراخوانده است.(117)
«وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (آل عمران / 122) «و افراد با ایمان باید فقط بر خدا توکل کنند.»
البته
توکل به معناى آمادهسازى مقدمات کار و تلاش کامل سپس تکیه و اعتماد بر
قدرت بىکران الهى است نه به معناى رها کردن کارها، (118) کسى که بر خدا
تکیه مىکند، احساس مىکند که پشتیبان و تکیهگاهى قدرتمند و همیشه زنده و
همراه دارد، از این رو احساس ترس، اضطراب، ناامیدى، ناراحتى و تنهایى
نمىکند یا این حالات کمتر براى او روى مىدهد و در برابر مشکلات مقاومت
مىنماید، آرى توکل بر خدا از فشارهاى روانى مىکاهد و بهداشت روانى انسان
را تامین مىکند.
البته هر اندازه توحید افعالى و اعتقادات
مذهبى انسان افزایش یابد بر توکل او اضافه مىشود و در نتیجه میزان بهداشت
روانى او زیاد مىشود.
اینکه بینى مرده و افسردهاى زان بود که ترک سرور کردهاى
(مولوى)
از این رو توکل را به عنوان یکى از راهکارهاى مقابله با فشارهاى روانى دانستهاند. (119)
هر که در بحر توکّل غرق گشت همتش از ما سوى اللَّه درگذشت (مولوى)
برخى
از پژوهشگران در پژوهشى تحت عنوان: «توکل به خداوند متعال بعنوان راهبرد
حل مشکلات زندگى» به کمک اطلاعات حاصل از مصاحبه، روشهاى مقابله در افراد
متوکل را بررسى کردهاند. و به این نتیجه رسیدهاند که افراد متوکل از
اضطراب و تشویش دور هستند و ویژگىهاى زیر را دارند:
1. نسبت دادن اتفاقات و رویدادها به خداوند متعال.
2. امیدوارى به خدا و حس ظن به او.
3. معنا دادن به اتفاقات و وقایع زندگى.
4. داشتن کنترل بر اتفاقات زندگى.
5. داشتن احساس تعهد نسبت به انجام وظیفه.
6. وظیفه مدارى در مقابل نتیجه مدارى.
7. داشتن حالت پذیرش و با گشاده رویى اتفاقات زندگى را پذیرفتن.
8. داشتن جرأت تصمیمگیرى.
9. استفاده از روشهاى سالم در مقابله با فشار روانى. (120) و (121)
دوم: راهکارهاى رفتارى تامین کننده بهداشت روانى:
الف: ارتباط با منبع قدرت معنوى:
ارتباط
با سرچشمه هستى و انجام اعمال مذهبى تامین کننده بهداشت روانى انسان است و
این مطلب در آیات قرآن اشاره شده است و برخى پژوهشهاى تجربى روانشناختى
نیز آن را تایید مىکند.
1. یاد خدا موجب آرامش روانى:
«أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (122) آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.
یاد
و ذکر خدا، عملى است که انسان را به خدا متصل مىکند، این ذکر گاهى در
الفاظ تبلور مىیابد و گاهى در دل، که البته یاد درونى و ذکر قلبى مرتبهاى
بالاتر دارد.
برخى از صاحب نظران در مورد آیه فوق مىفرمایند:
«در
این آیه شریفه (رعد / 28) دو مدعى وجود دارد: اول اینکه دل فقط به یاد خدا
آرامش مىیابد، و دوم آنکه دل به هیچ چیز دیگر آرام نمىگیرد... دل آدمى
به دنبال محبوبى است که زوال نداشته باشد و افول ننماید. لذا فردى که به هر
محبوب غیرحقیقى دل مىبندد از ابتدا در اندیشه زوال اوست و نگران و اما
چون حق تعالى تنها محبوب بالاصالة و حقیقى است و جمیل على الاطلاق، هنگامى
که دل سر بر آستان او نهاد، دیگر اندوه زوال، آن را نمىآزارد و لذا غم و
اندوهى نخواهد داشت.» (123)
و نیز برخى محققان نیز یکى از
راهکارهاى مقابله با فشار روانى را ارتباط با منابع قدرت معنوى مىشمارد و
از روشهاى آن «ذکر و دعا» مىشمارد. (124)
2. دعا:
قرآن
کریم بارها از دعا سخن گفته و مردم را به دعا کردن تشویق مىکند، (125) و
وعده پاسخگویى و اجابت داده است. «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی
فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ
فَلْیَسْتَجِیبُوا لِیْ وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (بقره
/ 186) «و هنگامى که بندگانم، از تو در باره من بپُرسند، پس (بگو:) در
حقیقت من نزدیکم؛ دعاى دعا کننده را به هنگامى که [مرا ]مىخواند، پاسخ
مىگویم. پس باید (دعوتِ) مرا بپذیرند، و باید به من ایمان بیاورند، باشد
که آنان راه یابند، (و به مقصد برسند.)» دعا به معناى خواندن خداى متعال و
یارى جستن از قدرت بىکران اوست، هنگام دعا نوعى رابطه عاطفى بین انسان و
خدا برقرار مىشود بطورى که انسان مىتواند دردهاى ناگفتنى را با خدا در
میان گذارد و برونریزى عاطفى کند.
در برخى پژوهشهاى دیگر
مشخص گردید که یکى از رفتارهاى مذهبى که با سلامت و تندرستى رابطه دارد دعا
مىباشد. (126) و حتى در یک بررسى، طول عمر بیشتر افرادى که به دعا
مىپردازند را گزارش مىدهد. (127)
3. نماز:
«وَأَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» (عنکبوت / 45)
قرآن
کریم بارها مسلمانان را به نماز فرا مىخواند، (128) و آن را مایه ذکر و
دورى از گناهان مىخواند. (129) که انسان مىتواند از آن یارى بجوید.
(130) نماز نوعى دعاى سامان یافته است که مسلمانان موظف هستند هر روز پنج
بار آن را انجام دهند و با خدا ارتباط برقرار کنند.
نماز انسان
را از بسیارى مشکلات روحى و روانى و آلودگىهاى اجتماعى مصون مىدارد. که
برخى این مطالب در تحقیقات تجربى نیز نمایان شده است از جمله:
در
پژوهش «نقش نماز در میزان شیوع اضطراب در دختران دانشآموز مقطع دبیرستان
شهرستان قم سال تحصیلى 79 ـ 1378» بررسى شد، و نتیجه تحقیق نشان داد که
همبستگى دو متغیر نماز و اضطراب، معکوس است. (با اطمینان 99%) یعنى آن دسته
از افرادى که نماز مىخوانند و مقید به انجام تکلیف هستند از اضطراب کمترى
برخوردارند. یعنى نقش نماز کاهش میزان شیوع اضطراب است. (131)
در
پژوهش دیگرى «تاثیر نماز به عنوان یکى از ارکان اسلام بر سلامت جسمانى ـ
روانى نسل جوان» بر 93 نفر از دانشجویان بررسى شد و به این نتیجه رسید که
بین دانشجویانى که نماز مىخوانند و دانشجویانى که نماز نمىخوانند از نظر
سلامت جسمى، روانى تفاوت وجود دارد. یعنى نماز موجب سلامت روانى و جسمى و
سلامت اجتماعى مىگردد. (132)
در پژوهش دیگرى «تاثیر ابعاد مختلف نماز در تامین و تقویت بهداشت روانى» بررسى و نتایج زیر بدست آمد:
الف: ابعاد علمى:
1. نماز نقش موثرى از نظر آزادسازى اندروفینها از هیپوفیز در کاهش استرسها و دردها و افسردگى دارد.
2. تاثیر نماز در درمان بیمارىهایى مانند دیسک.
3. دقت در مقدمات نماز از قبیل پاکیزه بودن لباس، مکان نمازگزار، وضو، غسل، تیمم از نظر تمرین و رعایت مسائل بهداشتى...
ب: ابعاد اعتقادى:
1. بررسى اجمالى کلمات و جملات و آیات اذان، اقامه، ذکرها و دعاها در هر رکعت و تمرین پیوستن به بىنهایت مطلق براى تطهیر روح انسان.
2. رعایت ارکان، واجبات و مستحبات نماز پشتوانه عظیمى براى خدا باورى و خداترسى. (133) و (134)
6. قرائت قرآن و تاثیر آن بر کاهش اضطراب:
«فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرآنِ» (مزمّل / 20) آنچه براى شما میسر است از قرآن بخوانید.
قرآن کریم به طور مکرر مسلمانان را به قرآن خواندن فرا مىخواند، (135) و
به آنان سفارش مىکند که در هنگام قرائت قرآن ساکت باشند و گوش فرا دهند.
(136)
انسان وقتى مىخواهد با کلمات خدا ارتباط برقرار کند و
خدا با او سخن گوید، قرآن مىخواند. قرآن آهنگى دلنشین دارد، کلام الهى بر
جان انسان مىنشیند و به او آرامش و هدایت ارزانى مىکند.
برخى
پژوهشهاى تجربى آرام بخش بودن قرآن و تاثیر روانى آن را نمایانتر ساخته
است و نقش نداى قرآن در کاهش اضطراب و تامین بهداشت روانى را روشنتر ساخته
است از جمله:
در دانشگاه تربیت مدرس، آقاى علیرضا نیکبخت
نصرآبادى، پایاننامه کارشناسى ارشد خود را به موضوع «بررسى میزان تاثیر
آواى قرآن بر کاهش درد بیماران بعد از اعمال جراحى شکم» اختصاص داد، و با
بررسى دو گروه از بیماران که براى یک گروه بعد از جراحى قرائت قرآن پخش شد و
براى گروه دیگر پخش نشد، و میزان درد و مصرف مسکن آنها مورد بررسى قرار
گرفت و در پایان نتیجه گرفته شد که آواى قرآن باعث کاهش شدت درد در بیماران
بعد از اعمال جراحى شکم مىشود.(137)
در پژوهش مشابهى «تاثیر
تلاوت قرآن کریم بر کاهش اضطراب و افسردگى» مورد بررسى بر 60 نفر از دختران
دبیرستانها اجرا شد که روزانه نیم ساعت به قرائت قرآن مىپرداختند و گروه
مقایسه کسانى بودند که انس با قرآن نداشتند در این پژوهش براى سنجش میزان
اضطراب و گرایش افسردگى آزمودنىها از آزمون اضطراب «کتل» و آزمون افسردگى
«بک» استفاده شد، نتایج تحلیل دادهها نشان داد که میزان اضطراب و گرایش به
افسردگى در آزمودنىهایى که بطور مرتب به قرائت قرآن مىپرداختند، به شکل
چشمگیرى کمتر از آزمودنىهاى گروه مقایسه بود. (138)
ج: نقش روزه در بهداشت روان:
«یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ
عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره / 183) «اى
کسانى که ایمان آوردهاید! روزه بر شما مقرر شده، همان گونه که بر کسانى که
پیش از شما بودند مقرر شد؛ تا شاید شما [خودتان را] حفظ کنید.»
قرآن
کریم انسانها را به روزهدارى فرا مىخواند تا مردم خودنگهدار و پارسا و
با تقوا شوند، (139) و مىفرماید روزهدارى براى شما مردم بهتر است. (140)
روزهدارى فواید جسمانى، روانى و روحانى دارد، که در اینجا به تاثیرات روانى آن در تامین بهداشت روانى اشاره مىکنیم:
یک
بررسى که در کشور اردن توسط داراکه (141) (1992) انجام شده است نشان
مىدهد که تعداد خودکشى در ماه رمضان در مقایسه با ماههاى دیگر سال کاهش
قابل توجهى را نشان مىدهد.(142)
در پژوهش دیگرى توسط گروهى از
پژوهشگران «تاثیر روزهدارى بر وضعیت سلامت روانى» مورد بررسى قرار گرفت،
در این پژوهش 200 نفر زن و مرد قبل و بعد از ماه مبارک رمضان با استفاده از
پرسشنامه GHO مورد بررسى قرار گرفتند، و براساس دادهها، روزهدارى بطور
معنادارى باعث کاهش علائم اضطرابى، بهبود در عملکرد اجتماعى و کاهش افسردگى
شده است. (143)
د: قوانین بازدارنده تامین کننده بهداشت روانى انسان:
1. ممنوعیت خودکشى:
براساس
آموزههاى قرآن کریم «وَلاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» (نساء / 29) و
روایات اهل بیت(ع) خودکشى جایز نیست. (144) بلکه گناه کبیرهاى است که
انسان را به دوزخ مىکشاند، از این رو مومنان کمتر دست به خودکشى مىزنند،
علاوه بر آنکه ایمان مذهبى به خدا و معاد از عوامل بازدارنده خودکشىهاست.
«آمارهاى
دقیق در همه جهان یک مطلب را به روشنى ثابت مىکند که میان خودکشى و دورى
از مذهب رابطه مستقیمى وجود دارد، و کسانى که دست به خودکشى زده سپس به
نوعى نجات یافتهاند غالباً کسانى بودهاند که عقاید دینى آنها بسیار ضعیف
بودهو از این جهت نتوانستهاند فشارهاى شکننده را در پرتو ایمان به خدا
تحمل کنند از این جهت پیمانه صبرشان لبریز شده و چاره را در نابودى خود
اندیشیدهاند، در حالى که مردان بزرگ در سایه ایمان به خدا به آنچه که خدا
مقرر نموده و صلاح انسان در آن است، در مقابل مشکلات کوه آسا ایستاده و خم
به ابرو نمىآورند.» (145)
برخى صاحبنظران در توضیح اینکه چرا
افراد مذهبى کمتر دست به خودکشى مىزنند، دلایل مختلفى ارائه مىدهد که از
آن جمله بالا بودن عزت نفس و داشتن مسئولیت اخلاقى است. همچنین عواملى
مانند اعتقاد به بخشایش پروردگار، اعتقاد به مبارزه با وسوسههاى شیطانى از
قبیل خودکشى، اعتقاد به عدالت و روز واپسین را از عوامل دیگر مىداند.»
(146)
2. قوانین کنترل کننده شهوت در جهت تامین بهداشت روانى:
شهوت
یکى از نعمتهاى الهى است که در وجود انسان قرار داده شده است، استفاده
معتدل و صحیح از این نیروى موجب بقاى نسل انسان مىشود، اما زیاده روى در
مورد آن عوارض سوء جسمانى و روانى براى بشر دارد.
قرآن کریم
راه صحیح استفاده از این نیرو را نشان داده و زنان و مردان را به ازدواج
تشویق کرده است، (147) ولى در همان حال راهکارهایى براى جلوگیرى از
انحرافات جنسى و سوء استفاده از این نیرو قرار داده است. از جمله:
اول: حجاب:
حجاب
راهکارى است که حالت پیشگیرانه دارد و براى مردان و زنان لازم است (148)
البته ضوابط و مقدار آن به تناسب جنسیت آنان متفاوت است. در برخى آیات قرآن
دستور داده شده که:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ
أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ
اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ» (نور / 30) مردان مومن شرمگاههاى خود
را بپوشانند که این براى آنان رشد آورتر و پاکیزهتر است. و به زنان نیز
دستور داده شده که شرمگاههاى خود را بپوشانند و زیورهاى خود را (براى
نامحرمان) آشکار نسازند ـ جز مقدارى که نمایان است ـ و روسرىهاى خود را بر
سینههاى خود افکنند (تا گردن و سینه آنان پوشیده شود) (149)...
و در جاى دیگر به پیامبر(ص) دستور مىدهد که:
«یَا
أَیُّهَا الْنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ
الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَلبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى
أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً؛ به
همسران و دختران و زنان مومن بگو: روسرىهاى بلند خود را بر خویشتن فرو
افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.
از این آیات استفاده مىشود که حجاب در زندگى انسان سه اثر مفید دارد:
الف: پاک کننده و رشد آور است.
ب: نشانه افراد با عفاف است و آنها را به جامعه معرفى مىکند.
ج:
از آزارهاى افراد شهوتران جلوگیرى مىکند یعنى حجاب براى بانوان نوعى
مصونیت اجتماعى بوجود مىآورد و موجب مىشود که حریم آنان حفظ شود و در
معرض آزار قرار نگیرند، و بهداشت روانى اجتماعى آنان تامین گردد.
آرى
هنگامى که بانوان با حجاب باشند از طرفى زمینه رشد مفاسد اجتماعى کمتر
مىشود و زن آزارى در اجتماع کاهش مىیابد و در نتیجه خانمها خاطرى
آسودهتر خواهند داشت و بهداشت روانى و امنیت اجتماعى آنان بهتر تامین
مىگردد.
دوم: ممنوعیت انحرافات جنسى:
قرآن کریم
به تربیت جنسى اهمیت داده و راه صحیح ارضاى جنسى (= ازدواج) را تایید
مىکند و توصیه مىکند که نیاز جنسى از طریق جنس مخالف و بطور طبیعى (ناحیه
تناسلى) برطرف گردد.(150)
از این رو برخى موارد را انحراف جنسى معرفى مىکند از جمله:
1. زنا؛ (151) «الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ» (نور / 2)
2.
لواط (= همجنس بازى)؛ (152) «إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً
مِن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» (اعراف / 81)
3. استمنا (153) (جلق زدن = خود ارضایى)
قرآن
کریم در جهت سالمسازى محیط جنسى اجتماع حتى نگاه شهوتآمیز مردان به زنان
و بالعکس را ممنوع اعلام کرده است (154) چرا که زمینهساز انحراف جنسى
است.
انحرافات جنسى که قرآن کریم ممنوع اعلام کرده است
زیانآور و زمینهساز برخى بیمارىها مثل ایدز است. علاوه بر آنکه محیط
اجتماعى را آلوده مىسازد و بهداشت روانى را در خطر قرار مىدهد. در حقیقت
این دستورات کنترل کننده و نیز دستور نهى از منکر که در آیات قرآن آمده،
(155) نوعى پیشگیرى از بیمارىهاى جنسى است که جلوه دیگرى از تامین بهداشت
روانى است. (156)
سوم: راهکارهاى عاطفى تامین کننده بهداشت روانى:
در
قرآن کریم برخى سفارشهاى عاطفى وجود دارد که تاثیر بسزایى در ازدیاد محبت
و پیوندهاى اجتماعى و خانوادگى مىگذارد و از این طریق بهداشت روانى مردم
را افزایش مىدهد. (157) «وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ
أَن یُوصَلَ» (رعد / 21)
1. نقش محبت به پدر و مادر و صله رحم در بهداشت روانى (گسترش نظام حمایت خانواده):
قرآن
کریم در آیات متعدد در مورد محبت به پدر و مادر و «صله رحم» (158)
«وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْناً» (عنکبوت / 8) سفارش کرده
است، صله رحم و محبت به پدر و مادر صورتهاى مختلف، همچون دید و بازدید،
یارى رسانى و... تبلور مىیابد و پیوندهاى خانوادگى و اجتماعى مسلمانان را
تقویت مىکند و نظام حمایتى، عاطفىزا در اجتماع شکل مىدهد.
برخورد
مثبت عاطفى و اجتماعى خویشاوندان یکى از موثرترین عوامل در برخورد با
رویدادها و موقعیتهاى فشارزاى زندگى است. در این دنیاى آکنده از فشار
روانى، اگر بدانیم کسانى از ما حمایت مىکنند بیشتر در مقابل فشارها مقاومت
مىکنیم و بهداشت روانى ما تامین مىشود. لئونارد سایم، در پژوهش خویش
اهمیت حمایت اجتماعى را در سلامت روان تایید کرد. و نتیجه گرفت: افرادى که
با دیگران تماس نزدیک ندارند، در مقایسه با کسانى که معاشرت بسیار دارند،
دو تا سه برابر بیشتر مىمیرند. (159)
در برخى مقالات نیز آثار
صله رحم در زندگى فردى و اجتماعى و سلامت روانى انسان مورد بررسى قرار
گرفته است. که صله رحم در احساس ایمنى، همانندسازى، احساس ارزشمندى، کاهش
اضطراب اجتماعى موثر است. (160)
2. سفارش به صبر و بالا رفتن سطح مقاومت و تامین بهداشت روانى:
«وَاسْتَعِینُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (بقره / 45) از شکیبایى و نماز یارى جویید.
قرآن
کریم بارها انسانها را به شکیبایى فرا مىخواند، (161) و الگوهاى صبر
همچون: یعقوب، ایوب و... را در قرآن معرفى کرده (162) و به صابران مژده
مىدهد که در هنگام سختىها به یاد خدا باشند و بگویند: «إِنَّا لِلّهِ
وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (در حقیقت ما از خداییم و فقط به سوى او باز
مىگردیم) (163) این سفارشها و توصیهها و نویدهاى قرآنى موجب مىشود که
در حوادث خود را تنها احساس نکنند و به یاد خدا بیفتند و اضطراب و ناراحتى
مومنان کاهش یابد.
اگر انسان در برابر عوامل استرسزا و
تضادهاى اجتماعى صبور و مقاوم نباشد، مشکلاتش پیچیدهتر مىگردد. چه بسا
مسألهاى کوچک به معضلى بزرگ تبدیل شود. و در این حال اگر فرد از خود
بىتابى نشان دهد، مشکلش بزرگتر جلوه مىکند و بنابر قانون «شرطى شدن» اگر
بار دیگر با چنین مشکلى مواجه شود، آن را شدید تلقى خواهد کرد. بنابراین
اگر در مقابل مشکلات از خود واکنش عجولانه نشان ندهد و اندکى تأمل کند فشار
روانیش کاهش مىیابد. (164)
3. توبه نوعى تخلیه هیجانى که موجب کاهش فشار روانى مىشود:
قرآن
کریم به «توبه» گناهکاران توجه ویژه کرده است و از مومنان مىخواهد که
توبه کنند و به سوى خدا بازگردند تا رستگار شوند، (165) و اعلام مىکند که
خدا توبه کاران را دوست دارد. «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ» (بقره
/ 222) و در احادیث آمده است که توبه کننده از گناه همچون کسى است که
گناهى ندارد. (166) توبه نخستین مرحله رسیدن به سلامت است و تخلیه هیجانى
از طریق توبه صورت مىگیرد. مقصود از تخلیه هیجانى آن است که انسان از
راههاى صحیح برون ریزى عاطفى (توبه، دعا، نیایش، گریستن، زیارت) عقده
گشایى کند و موجب تقویت روحى و جبران ضعفها و کسالتها شود.
وقتى
انسان از گذشته پشیمان شود و راه توبه پیش گیرد، اضطراب و فشار روانىاش
کاهش مىیابد و به آرامش مىرسد. (167) و بهداشت روانى خود را تامین
مىکند.
چهارم: راهکارهاى تامین بهداشت روانى در حوزه اجتماع:
قرآن
کریم به روابط اجتماعى سالم انسانها توجه کرده و سفارشهایى در این مورد
دارد که زمینهساز روابط بهتر مسلمانان و پیوندهاى عاطفى و حمایتى در
اجتماع مىشود و فشارهاى روانى را بر مردم مىکاهد و بهداشت روانى آنان را
تقویت یا تامین سازد. از جمله:
1. حمایت اقتصادى از اقشار آسیبپذیر:
در
این مورد به انفاق، خمس، زکات سفارش کرده است (168) که موارد مصرف آن
غالباً اقشار آسیبپذیر جامعه هستند و حمایت از آنان موجب کاهش فشار
اقتصادى و روانى بر آنان و کاهش بزهکارى در جامعه مىشود.
2. حمایت از یتیمان:
قرآن
کریم در آیات متعدد در مورد حمایت از یتیمان سفارش کرده است «فَأَمَّا
الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ» (ضحى / 9) (169) و مردم را از خوردن مال یتیمان
بازداشته است. (170)
حمایت از کودکان بىسرپرست موجب کاهش اضطراب آنان و تامین زندگى آینده و در نتیجه کاهش انحراف و بزهکارى در جامعه مىشود.
3. حمایت اقتصادى و روانى از بیماران روانى و عقب ماندگان ذهنى:
قرآن
کریم در این مورد به مومنان سفارش کرده که از آنان حمایت اقتصادى کنند و
رفتار محبتآمیز و درست با آنان داشته باشند. که این مطلب موجب کاهش دردهاى
آنان و جلوگیرى از پیامدهاى منفى در آینده مىشود.
4. انسان مأمور به وظیفه است نه نتیجه:
یکى
از عوامل فشار روانى، وظیفهگرایى است که انسان نتواند وظیفه خود را انجام
دهد، ولى قرآن وظیفه انسان را به اندازه توانایى او مىشمارد. «لاَ
یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا» (بقره / 286) و انسان را از
این دغدغه و فشار روانى رهایى مىبخشد. از این رو انسان مسلمان در برابر
شکستها روحیه خود را از دست نمىدهد و مأیوس نمىشود.
5. حُسن ظن به مردم:
یکى
از دغدغههاى انسانها، بدبینى به یکدیگر است که موجب فشار روانى مىشود،
قرآن کریم «گمانهزنى بدبینانه» را سرزنش مىکند و برخى گمانهاى (بد) را
گناه مىشمارد. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» (حجرات / 12) و در برخى
احادیث از امام على(ع) حکایت شده که: «حسن ظن مایه راحتى دل و سلامت دین
است.» (171) این مطلب موجب مىشود که مردم در اجتماع احساس آرامش و امنیت
کنند.
6. ازدواج، زمینهساز بهداشت روانى فرد و جامعه:
افراد
مجرد تحت تاثیر فشار جنسى گرفتار فشارهاى روانى و فسادهاى اجتماعى
مىشوند، و قرآن کریم با دعوت به ازدواج (172) از این فشارها مىکاهد و
سلامت روانى فرد و اجتماع را تامین مىکند.
7. سالم سازى اجتماع با مسئولیتپذیرى همگان (امر به معروف) (173)
8. تکریم بانوان و دفاع از حقوق آنان:
قرآن
کریم با زنده به گور کردن دختران مبارزه کرد (174) و حقوق آنان را در ارث،
طلاق، مهریه، نفقه (= هزینه زندگى) و... به رسمیت شناخت (175) و با تکریم
زنان و دفاع از حقوق آنان از فشارهاى اجتماعى و روانى آنان کاست و بهداشت
روانى جامعه را ارتقا بخشید.
«جهت مطالعه بیشتر»
1. چهل اصل در بهداشت روانى:
دکتر
سید ابوالقاسم حسینى: با توجه به بررسىهاى شخصى در آیات و روایات و
روانشناسى، و در ضمن چند دوره تدریس در دانشکدههاى علوم تربیتى و پزشکى و
دانشگاه تربیت مدرس، طبقهبندى جدیدى را در اصول بهداشت روانى پیشنهاد
مىکنند، و چهل اصل را در سه محور اساسى بر مىشمارند، سپس هر کدام را با
استناد به آیات و احادیث توضیح مىدهند. ایشان در مقدمه بحث مىنگارند: در
معیارهاى اسلامى، وظایف انسان در سه بعد اساسى طبقهبندى شدهاند:
الف: وظیفه انسان نسبت به خدا؛
ب: وظیفه انسان نسبت به خود؛
ج: وظیفه انسان نسبت به جامعه.
(که اصول هر کدام از آنها عبارتند از:)
1. اصول تکاملى بهداشت روانى در رابطه انسان و خدا:
اصل اول: اصل توحید، لزوم تطبیق رفتار ارادى با آموزشهاى توحیدى.
اصل دوم: اصل لزوم قضاوت براساس علم و بىاعتبار بودن حدس و گمان و تخمین.
اصل سوم: اصل هدفدار بودن جهان هستى و دستیابى به رشد و تکامل (فلسفه زندگى از دیدگاه اسلام)
اصل چهارم: اصل نظارت خداوند بر انسان، دخالت او در امور و تصادفى نبودن رویدادها.
اصل پنجم: اصل پاداش، مجازات و جبران.
اصل ششم: اصل لزوم توجه به نعمات خدادادى و جنبههاى مثبت زندگى و شکرگزارى.
2. اصول تکاملى بهداشت روانى در رابطه انسان با خود:
اصل هفتم: اصل مسئول بودن انسان.
اصل هشتم: اصل لزوم برنامهریزى براساس تفکر و تعقل.
اصل نهم: اصل آزادى و کرامت انسان براساس کنترل نفس.
اصل دهم: اصل نظم.
اصل یازدهم: اصل لزوم توجه به ظرفیت روانى و عوامل تقویت کننده و محدود کننده آن.
اصل دوازدهم: اصل امامت یا همانندسازى با الگوهاى برتر و حرکت به سوى برترین شدن.
اصل سیزدهم: اصل لزوم شناخت نیازها و برآوردن آنها در حد تکلیف.
اصل چهاردهم: اصل لزوم توجه به این واقعیت که احکام الهى براساس دستیابى به مصلحت و دورى از ضرر مىباشند.
اصل پانزدهم: اصل لزوم حفظ آگاهى و تمرکز فکر دائمى.
اصل شانزدهم: اصل لزوم توجه به وجود راه حل اختصاصى و تخصصى براى هر کار.
اصل هفدهم: اصل لزوم پیشبینى مشکلات عمومى و پایدارى در مقابل آنها.
اصل هجدهم: اصل تکرار در رفتارهاى تکاملى و عدم اصرار در رفتارهاى سقوط دهنده.
3. اصول تکاملى بهداشت روانى که هم در رابطه انسان با خود و هم در رابطه انسان با دیگران مورد استفاده قرار مىگیرد:
اصل نوزدهم: اصل لزوم آماده شدن زمینه و زمان مناسب براى هر کار فردى و اجتماعى و آموزش تدریجى اصول رشد.
اصل بیستم: اصل احتیاط در امور فردى و اجتماعى و تأکید بر واقعبینى.
اصل بیست و یکم: اصل لزوم توجه و کاربرد تمام امکانات خدادادى در ایجاد رشد در خود و دیگران.
اصل بیست و دوم: اصل لزوم توجه به امکانات و محدودیت افراد جامعه و تعدیل توقعات.
اصل بیست و سوم: اصل لزوم سالم بودن افکار و رفتار فرد براى خود و جامعه.
اصل بیست و چهارم: اصل لزوم توجه به شرایط زمان و مکان و دفع افسد به فاسد.
اصل بیست و پنجم: اصل توسع در انجام تکلیف و لزوم برآوردن آن به مقدار ممکن.
اصل بیست و ششم: اصل لزوم اقرار به تقصیر در موارد کوتاهى از انجام تکالیف و پذیرش عذر دیگران.
اصل بیست و هفتم: اصل تأکید بر حفظ امید و چشمداشت پیروزى فردى و اجتماعى، در صورت حاکمیت فطرت و عمل به تکالیف الهى.
اصل بیست و هشتم: اصل لزوم توجه به نقش مثبت و منفى یادگیرى در زندگى فردى و اجتماعى.
اصل بیست و نهم: اصل عدل، اصل لزوم ارزیابى خود و دیگران براساس عدل و دست کم نگرفتن رفتارهاى تکاملى انسان.
اصل سىام: اصل برائت و لزوم حمل به صحت کردن عمل مسلمانان.
اصل سى و یکم: اصل لزوم رازدارى در مورد خود و دیگران.
4. اصول تکاملى بهداشت روانى در رابطه انسان با دیگران:
اصل سى و دوم: اصل لزوم شناخت زمان و جامعه.
اصل سى و سوم: اصل مدیریت و لزوم توجه به تقسیم کار در محیطهاى اجتماعى براساس استعداد افراد.
اصل سى و چهارم: اصل معیار قراردادن خود در روابط اجتماعى.
اصل سى و پنجم: اصل لزوم همکارى و همبستگى با گروههاى زیر حاکمیت فطرت و مبارزه با گروههاى زیر حاکمیت شهوت.
اصل سى و ششم: اصل تأکید بر وجدان عمومى و معتبر بودن نظر جامعه.
اصل سى و هفتم: اصل واکنش متقابل در روابط اجتماعى با توجه به تحمل و تغافل.
اصل سى و هشتم: اصل لزوم خوددارى از ستیزهجویى.
اصل سى و نهم: اصل امر به معروف و نهى از منکر و لزوم شرکت در سالمسازى محیط.
اصل چهلم: اصل لزوم اصالت دادن به حق و نه به اکثریت.
پژوهشهاى جدید
1. تاثیر «توسل» به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را در کنترل و کاهش فشار روانى و تامین بهداشت روانى مسلمانان بررسى کنید.
2. تاثیر «زیارت مکانها و افراد مقدس» را در رهایى از فشارهاى روانى و افسردگى و احساس گناه، بررسى کنید.
3.
تاثیر حجاب در تامین بهداشت روانى فردى و اجتماعى زنان و نیز تاثیر آن در
امنیت اجتماعى زنان را به صورت میدانى و آمارى بررسى کنید.
4.
نقش کسب اطلاعات پیرامون موضوع را با توجه به آیات قرآن (مثل: فَسْأَلُوا
أَهْلَ الذِّکْرِ ـ نحل / 43) در تامین بهداشت روانى بررسى کنید.
5. نقش «امر به معروف و نهى از منکر» را در تامین امنیت و بهداشت روانى اجتماعى بررسى کنید.
6. نقش دعوت قرآن «به فطرت» (روم / 30) را در تامین بهداشت روانى انسان بررسى کنید.
7. نقش حُسن ظن به خدا که در احادیث اسلامى بر آن تاکید شده، را در تامین بهداشت روانى انسان بررسى کنید.
8. نقش ممنوعیت سوء ظن (حجرات / 12) را در سلامت روانى فرد و جامعه بررسى کنید.
9. نقش ممنوعیت غیبت را در کاهش فشار روانى و سلامت روانى فرد و اجتماع بررسى کنید. (حجرات / 12)
10. نقش ممنوعیت تهمت و ریشخند افراد را در سلامت روانى فرد و اجتماع بررسى کنید. (حجرات / 11 و...)
11. نقش برادرى مومنان (حجرات / 10) را در بهداشت روانى مسلمانان بررسى کنید.
12. نقش محبت به والدین را در کاهش اضطراب و تامین بهداشت روانى آنان بصورت آمارى بررسى کنید.
13.
نقش عزادارىها (روضه سیدالشهداء و نیز مجالس سوگوارى براى مردگان) را در
کاهش درد افسردگى و تامین بهداشت روانى شیعیان بررسى کنید.
14. نقش گریه در مراسم عاشورا و سوگوارىها را در عقده گشایى و تامین بهداشت روانى مومنان بررسى کنید.
منابع جهت مطالعه بیشتر
1. کتابهایى که در بخش قبل (جهت مطالعه بیشتر ـ آثار مسلمانان در بهداشت روانى) معرفى شد.
2. نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، کانون اندیشه جوان.
3. استعانت از قرآن کریم در شفاى جسمانى، علیرضا نیکبخت نصرآبادى، تهران انتشارات قبله.
4.
مجلاتى که در بخش مذکور ارائه شد (فصلنامه اندیشه و رفتار ش 9 و 10 ـ طب و
تزکیه ش 29 ـ پژوهش و حوزه ش 17 ـ 18، فصلنامه دانشگاه اسلامى ش 4)
5. فهرست مقالات، طرحها، پایاننامهها در مورد بهداشت روانى را در منابع زیر ببینید.
الف: اسلام و بهداشت روان، جلد 1 و 2، نشر معارف (مجموعه مقالات و سخنرانىهاى همایش نقش دین در بهداشت روان)
ب: فصلنامه پژوهش و حوزه، ش 17 ـ 18، ص 218 به بعد که یکصد مقاله، پایاننامه و طرح تحقیقاتى را در زمینه بهداشت روان معرفى مىکند.
پینوشت:
1. مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرز الدین، ص 67.
2.
براساس آمار سازمان بهداشت جهانى، از نظر سطح ابتلا به بیمارىهاى روانى،
کشورهاى انگلستان، فنلاند، اسکاتلند و ایرلند در رأس کشورهاى جهان قرار
دارند.
3. براساس آمار در اروپا و آمریکا، 9/26 درصد زنان و
5/12 درصد مردان در طول زندگى خود به بیمارى افسردگى مبتلا هستند و تقریباً
3 درصد جمعیت به اضطراب دچارند. (شناخت درمان افسردگى، ایدى برن، ص 18.)
براساس برخى گزارشها، بررسىهاى روانپزشکان ایرانى در استانهاى مختلف
نشان مىدهد، 45 تا 55 درصد مراجعه کنندگان به پزشک، مبتلا به اختلال روانى
هستند. (مجله دارو و درمان، سال دهم، ش 9، 10، بهمن 1371 و ش 11 اسفند
1371. و نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 13.)
4. خلاصه روانپزشکى علوم رفتارى، روانپزشکى بالینى، جلد اول، 1994 م، و نیز اسلام و بهداشت روانى، جلد اول، ص 195.
5. اصول بهداشت روانى، دکتر سید ابوالقاسم حسینى، ص 13.
6. تنیدگى یا استرس، استورا، ص 25.
7. نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 35 - 36 نقل از استرس دائمى، پىیرلو و هنرىلو، ص 34 - 37.
8. اسلام و بهداشت روانى، ج 1، ص 155.
9. فشار روانى، مارتین شفر، ص 37 - 43، فشار روانى، کوپر، ص 16.
10. در ادامه این نوشتار، در مبحث مستقلى.
11. نک: معانى الاخبار، ص 226 و میزان الحکمة، ج 2، ص 120 - 121. (احادیث با مضامین مختلف است.)
12. نهج البلاغه، حکمت / 388.
13. فصلنامه اندیشه و رفتار، ش 1 - 2، پاییز 1374 ش، ص 8 - 9.
14. از جمله همایشها:
1. همایش بینالمللى نقش دین در بهداشت روان (1376 ش) دانشگاه علوم پزشکى ایران.
2. همایش سلامت و اسلام (1381 ش) مجتمع بیمارستانى امام خمینى تهران.
3. همایش گفتگوى علم و دین، مفهوم حیات، انسان و مباحث کاربردى، تهران، مرکز تحقیقات علوم پزشکى کشور. (1384)
از جمله مجلات:
1. فصلنامه اندیشه و رفتار، مجله روانپزشکى و روانشناسى بالینى، سال سوم، ضمیمه شماره 9 - 10، تابستان و پاییز 1376 ش.
2. طب و تزکیه مجله ویژه گروه پزشکى، ش 29، تابستان 1377 ش.
3. فصلنامه پژوهش و حوزه، ش 17 - 18. (که یکصد مقاله، طرح تحقیقاتى و
پایاننامه را در رابطه با علوم پزشکى و دین (بویژه بهداشت روان) معرفى
کرده است.
4. فصلنامه علمى - پژوهشى دانشگاه اسلامى، ش 4، 1377 ش.
از جمله کتابها:
1. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات همایش بینالمللى نقش دین در بهداشت روان، 1382 ش.
2. اصول بهداشت روانى، دکتر سید ابوالقاسم حسینى، 1374 ش.
15. جى، بى، الیس (J. B Ellis) و پى سى اسمیت (P. C. Smith) در سال 1991.
16. اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 164 - 165، مقاله دکتر سید احمد واعظى
17 . relligion,s proteclive power.
18 . E. Durkhim.
19
. Pescosolido B A, Georgiana sh: Purkheim, suicide and religion: Toward
a network theory of suicede, American sociolo gical Reveew, 9891, 45
)1(, 33 _ 84.
20 . Neelaman J. Halpern P, Leon P: Tolerance
of Suicide, religion and sicid rates: An ecological and indevidual study
in 91 western countries, Psycholo gical Medicine, 7991 Sep; 72 )5(;
5611 - 1711.
21 . اسراء / 82.
22 . «قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ» (یونس / 57)
23 . «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَشِفَاءٌ» (فصلت / 44)
24 . مفردات راغب اصفهانى، ماده شفا، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، مصطفوى، ماده شفى، ج 6، ص 91 - 92.
25 . نمونه، ج 12، ص 238 - 239. (با تلخیص)
26 . ایشان «من» در «نزل من القرآن» را بیانیه مىداند که موصول را تبیین مىکند.
27 . المیزان فى تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائى، ج 13، ص 182 - 183.
28
. فاستشفعوه من ادوائکم و استعینو به على لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر
الداء و هو الکفر و النفاق و الغى و الضلال (نهجالبلاغه، خطبه / 176)
29 . شفاء لا تخشى اسقامه. (نهج البلاغه، خطبه / 198)
30 . یعنى مقتضى (نور قرآن) وجود دارد ولى مانع از درون افراد است.
31 . با استفاده از نمونه، ج 12، ص 237 - 238.
32 . هدىً للناس. (بقره / 185)
33 . هدىً للمتقین. (بقره / 2)
34 . هدى و رحمة لقوم یومنون (اعراف / 52 و 203) هدى و رحمة للمحسنین (لقمان / 3)
35 . لایمسّه الا المطهرون. (واقعه / 79)
36 . و لا یزید الظالمین الا خساراً. (اسراء / 82)
37 . تاریخ علوم، پى یر روسو، ص 117.
38 . نک: تاریخ البیمارستانات فى الاسلام، دکتر احمد عیسى بک.
39 . مسلمانان و دانش جدید، عبدالرزاق نوفل، ص 123.
40 . ر.ک: صبح الاعشى، ج 3، ص 369 و رحلة ابن بطوطة، ج 1، ص 71 چاپ پاریس، و دانش مسلمین، محمدرضا حکیمى، ص 172 - 173.
41 . علوم القرآن، سید محمدباقر حکیم، ص 129 - 130.
42 . نهج البلاغه، خطبه /176.
43 . آیات مربوط به نفى کفر و ضلالت و دعوت به توحید در قرآن بسیار است. (نک: سوره توحید، کافرون، بقره، اعراف، هود و...)
44 . نک: اعراف / 59 و 65 و 73 و 85 - هود / 50 و 61 و 84 - نحل / 36 و...
45 . فتوح البلدان، بلاذرى، به کوشش صلاح الدین المنّجد، ج 3، ص 580.
46 . در این مورد به تاریخ علوم، پى یررسوى، ص 117 و پویایى فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، على اکبر ولایتى و... مراجعه کنید.
47 . مائده / 8 - نساء / 135 - انعام / 152 - نحل / 90 و...
48 . آل عمران / 57 و 140 و 151 و 192 و نساء / 168 و انفال / 25 و...)
49 . نساء / 64 و...
50 . یونس / 113.
51 . نک: بقره / 124 - طلاق / 2 - نساء / 3.
52 . نک: بقره / 43 و 83 و 110 و... و انفال / 41.
53 . نک: سوره انفال / 1 و...
54 . بقره / 262 - فرقان / 64 - حدید / 7 و...
55 . بقره / 188.
56 . بقره / 275 و 278 و آل عمران / 130 و...
57 . و نیز نک: مومنون / 8 و...
58 . آل عمران / 103.
59 . و نیز نک: محمد / 35، نساء / 90 و 128 و حجرات / 9.
60 . نک: لقمان / 17، آل عمران / 114، توبه / 71.
61 . بقره / 205.
62 . مائده / 33.
63 . نک: نظام حقوقى زن در اسلام و کتاب «حجاب» شهید مطهرى و...
64 . نک: ذیل آیه 22 / نساء.
65 . تکویر / 8.
66 . نک: نساء / 7 و 11، بقره / 226 - 241 و...
67
. البته گاهى برخى مردان مسلمان ممکن است لغزشهایى در این مورد داشته
باشند اما این اشکال به افراد بر مىگردد نه به قوانین اسلامى.
68 . نک: بقره / 8 - 20 و سوره منافقون و...
69 . نک: زمر / 2 و 14 - بقره / 139.
70 . نک: احزاب / 34، مائده / 44 و...
71 . انفال / 60.
72 . در این مورد در مبحث بعدى بصورت مفصل مطالبى بیان مىشود.
73 . نک: بقره / 38 - 62 - 112، مائده / 69، انعام / 48 و...
74 . نک: احقاف / 20، غافر / 60، اعراف / 36 و 133، ابراهیم / 21.
75 . حدید / 16.
76 . بقره / 200، آلعمران / 14 و 185، نساء / 77 - 94 - 134، انعام / 32 و...
77 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرزالدین، ص 67.
78 . نور / 32، نساء / 3 و...
79 . بقره / 201، اعراف / 31.
80 . نور / 32، نساء / 3 و...
81
. نگاهى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 98 - 164 که ایشان
موارد فوق را از منابع متعدد جمعآورى و دستهبندى کرده است. از جمله:
تنیدگى یا استرس، استورا، ص 95 به بعد، فشار روانى و اضطراب، پاول، ص 22 به
بعد، استرس دائمى، پىیرلو و هنرى لو، ص 191 به بعد، روانشناسى سلامت، ام.
رابین دیماتو، ج 1، ص 191 به بعد و...
82 . البته صاحبنظران
در زمینه راهکارهاى فوق تقسیمهاى متنوعى نیز انجام دادهاند، از نقل و نقد
همه آنها صرف نظر مىکنیم. (نک: نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق
حسینى کوهسارى و اصول بهداشت روانى، دکتر سید ابوالقاسم حسینى، و نیز اسلام
و بهداشت روان، جلد اول و دوم که ضمن مقالات تقسیمهاى مختلفى ارائه شده
است.)
83 . نک: سوره توحید، بقره / 163، نساء / 171، مائده / 3 و...
84 . نک: سوره منافقین، بقره / 8 - 20 و...
85
. همایش نقش دین در بهداشت روان، مجموعه چکیده سخنرانىها، ش 5، نقش مذهب
در سلامت روان، دکتر سید محمد محسن جلالى تهرانى، روانشناس و عضو هیئت علمى
دانشگاه فردوسى مشهد.
86 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 183.
87 . ما از خداییم و فقط به سوى او باز مىگردیم. (بقره / 156)
88 . خلاصه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 50.
89 . به یاد خدا دلها آرام مىگیرد. (رعد / 28)
90 . ما از خداییم و فقط به سوى او باز مىگردیم. (بقره / 156)
91
. مجموعه چکیده سخنرانىهاى همایش نقش دین در بهداشت روان، سخنرانى ش 31.
دکتر داود شاه محمدى (روانپزشک و عضو هیئت علمى دانشگاه علوم پزشکى
ایران...)
92 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 189 - 192، دکتر حلیمه قورى، حمید نصیرى، دکتر زهرا براتى سده، دکتر مجید محمدیان بهنامى.
93 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، مقاله آقاى ابوالقاسم خوش کنش.
94
. فصلنامه اندیشه و رفتار (مجله روانپزشکى و روانشناسى بالینى)، ضمیمه ش 9
- 10، تابستان و پاییز 1376 ش، ص 41، پرسمن، لیونز، لارسون، استرین 1990
م.
95 . و نیز انبیاء / 16 - 17 و دخان 38 - 39 و ص / 27.
96 . أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثاً وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لاَ تُرْجَعُونَ. (مومنون / 115)
97 . و مومنون / 115، آلعمران / 109.
98 . یَا أَیُّهَا الإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاَقِیهِ (انشقاق / 6)
99. Antono Vsky.
100 . نقش دین در بهداشت روان،مقاله مسعود آذربایجانى، ص 37.
101 . انسان در جستجوى معنا، ویکتور فرانکل، ص 45، فشار روانى و اضطراب پاول، ص 168 - 176.
102 . نک: نگاهى قرآنى به فشار روانى، کوهسارى، ص 179 - 181.
103 . کهف / 23 - 24، انعام / 59 و...
104 . بقره / 155، عنکبوت / 2 3.
105 . کهف / 23.
106 . آل عمران / 159.
107 . بقره / 156.
108 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، همو، ص 188.
109 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرزالدین، ص 67.
110 . زمر / 42، سجده / 11.
111 . بقره / 223، انشقاق / 6 و...
112 . کهف / 110.
113 . توبه / 52.
114 . نک: نگاهى قرآنى به فشار روانى، همو، ص 190.
115 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله نعمت اللَّه گرزالدین، ص 67.
116 . همان، مقاله محمدرضا سالارىفر، ص 83.
117
. مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله «رابطه اعتقادات
مذهبى در درمان بیمارىهاى افسردگى، دکتر قربانعلى اسداللهى، دانشیار گروه
روانپزشکى دانشگاه علوم پزشکى اصفهان، ص 21.
118 . آل عمران / 122 و 159 و 160، مائده / 11 و 23، توبه / 51، یونس / 84 و...
119
. در مورد «توکل» تعریفهاى زیادى شده است: نک: معراج السعادة، ملا احمد
نراقى، ص 779 و التوکل، الندوى، و تفاسیر قرآن ذیل آیات توکل.
120 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، همو، ص 189.
121
. مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله آقایان: دکتر باقر
غبارى نباب، دکتر خسرو باقرى، دکتر جعفر بوالهرى، دکتر محمد خدایارى، دکتر
محسن شکوهى یکتا و هادى دوست محمدى، ص 59.
122 . و نیز در این
مورد بنگرید به: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 127 - 144 پژوهش آقایان: دکتر
باقر غبارى بناب، دکتر محمد خدا یارب فرد، دکتر محسن شکوهى یکتا، دکتر على
نقى فقیهى.
مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، مقاله دکتر قربانعلى اسداللهى، ص 21.
123 . رعد / 28.
124 . همایش نقش دین در بهداشت روان، مجموعه سخنرانىها، ش 28، آیةاللَّه محمدحسین احمدى فقیه یزدى.
125 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، ص 231.
126 . فرقان / 77، مریم / 4، ابراهیم / 40 و...
127 . فنى، مالونى، مک لکو (Finney, Maloney, Mccullough) 1955؛ پالوما، پتدلتون، 1991، اسلام و بهداشت روان، ص 258.
128 . فالکمن، 2000، اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 266.
129 . بقره / 110 و 238 و اسراء / 78 و...
130 . و نیز نک: طه / 14.
131 . بقره / 45 و 153.
132 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 119 - 126، دکتر شکوفه رادفر، دکتر زهرا عروجى.
133 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 223 - 228، مهتاب روحى عزیزى، مریم روحى عزیزى.
134 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 45 - 46، مقاله دکتر عبدالناصر رفیع، خلیل برجسته، امیر قربانى حق جو.
135
. از الکسیس کارل حکایت شده که نماز عامل ایجاد نشاط معنوى است. و سرت
بوت، روانشناس انگلیسى بر نظر ویلیام جیمز درباره نماز تاکید مىکند و
مىگوید: «ما مىتوانیم به وسیله نماز به انبارى بزرگ از نشاط عقلانى گام
نهیم، منطقهاى که در شرایط عادى توان رسیدن به آن را نداریم.» (نگاهى
قرآنى به فشار روانى، ص 234 به نقل از نقش دین در بهداشت روان (مجموعه
مقالات)، ص 106.)
136 . نحل / 98، اسراء / 45.
137 . اعراف / 204.
138
. نک: پایاننامه کارشناسى ارشد، علیرضا نیکخت نصرآبادى در دانشگاه تربیت
مدرس (1373 ش) و نیز مجله طب و تزکیه، ش 29، تابستان 1377، ص 78 مقاله
بررسى تاثیر آواى قرآن کریم در کاهش درد، و نیز کتاب «استعانت از قرآن کریم
در شفاى جسمانى»از همو.
139 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 79، مقاله مجید یوسفى لوبه، فاطمه حسن پور.
140 . بقره / 183 و 184 و 185 و 187.
141 . بقره / 184.
142 . Darakeh.
143 . اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 244.
144
. اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 241 - 255، دکتر محمد قهرمانى و على دلشاد
نوقابى و جهانشیر توکل زاده (اعضاى هیئت علمى دانشکده علوم پزشکى و خدمات
بهداشتى درمانى گناباد)
145 . وسائل الشیعه، ج 29، باب 5، ص 24.
146 . مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 50، تاثیر ایمان در بهداشت روان، جعفر سبحانى.
147 . فصلنامه اندیشه و رفتار، ضمیمه شماره 9 - 10، تابستان 1376 ش، ص 39 مقاله دکتر باقر غبارىبناب. (از آقاى استاک نقل مىکند)
148 . نور / 32.
149 . نور / 30 و 31.
150 . نور / 31.
151 . نور / 32.
152 . نور / 2 - 3.
153 . اعراف / 81 - نمل / 55 - عنکبوت / 29.
154 . نک: تفاسیر قرآن ذیل آیه 7 / مومنون.
155 . نور / 31 - 32.
156 . آلعمران / 104 - 110 و...
157
. که برخى نویسندگان نیز این مطلب را بررسى کرده و با نظریات دانشمندان
غربى مقایسه کردهاند. مجموعه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 61،
مقاله «بررسى نقطه نظرات دین اسلام در مورد پیشگیرى (بهداشت روانى) از
بیمارىهاى جنسى؛ تکیه بر نقش خانواده، مسعود فلاحى خشکناب.
158 . مقاله نقش صله رحم در بهداشت روان، محمدرضا احمدى، ابوالقاسم بشیرى.
159 . نک: 25 - بقره / 27 - نساء / 1.
160 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، اسحاق حسینى کوهسارى، ص 211 و نیز ص 225 و 228.
161 . مجموعه مقالات نقش دین در بهداشت روان، ص 19. مقاله نقش صله رحم در بهداشت روان، محمدرضا احمدى، ابوالقاسم بشیرى.
162 . بقره / 45 و 143، آلعمران / 186.
163. انعام / 36، یوسف / 18 - 83، ص / 44، انبیاء / 85 و 91 و 76 و...
164. بقره / 155 - 156.
165. روانشناسى سلامت، ام. رابین دیماتو، ج 2، ص 762 - 763، به نقل از نگاهى قرآنى به فشار روانى، کوهسارى، ص 222 - 223.
166 . نور / 31.
167 . التائب من الذنب کمن لا ذنب له. (بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج 2، ص 348)
168 . نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، ص 215 - 216.
169 . نک: بقره / 267 و 177 و 273 و 274 و 271، انفال / 41 و...
170 . نک: بقره / 220 و 215، نساء / 127 و 6، انعام / 152 و...
171 . نساء / 10.
172 . غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد آمدى.
173 . نور / 32.
174 . نک: آلعمران / 104 - 110 و...
175 . تکویر / 9.
176 . نساء / 7 و... ، بقره / 231 و.