راهکار های ایجاد امنیت روانی در قرآن

امنیت ، روانی ، قرآن، جامعه ، انسان ،

راهکار های ایجاد امنیت روانی در قرآن

امنیت ، روانی ، قرآن، جامعه ، انسان ،

تأثیر تلاوت قرآن در کاهش اضطراب و ایجاد امنیت روانی


 

به تازگی، میان روان‌شناسان گرایش‌هایی ایجاد شده که طرفدار توجه بیشتر به دین، برای سلامت روان است. آنها معتقدند در ایمان به خدا، نیروی خارق العاده‌ای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان مؤمن می‌بخشد و در تحمل سختی‌های زندگی، او را کمک می‌کند و از نگرانی و اضطرابی که بسیاری از مردم در قرن ما در معرض ابتلای به آن هستند، دور می‌سازد. در این میان تلاوت قرآن کریم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.


"فاطمه حسینی‌فر"، حافظ کل قرآن ،"مریم سعیدی" حافظ کل قران کریم، "فاطمه عیدی‌پور" رتبه سوم مسابقات سراسری اوقاف در رشته قرائت و حافظ کل قرآن "فاطمه عیدی‌پور" رتبه سوم مسابقات سراسری اوقاف در رشته قرائت و حافظ کل قرآن، دراین باره می‌گوید: آموزه‌های قرآنی می‌تواند تحمل پذیری ما را در برابر حوادث تلخ زندگی تقویت کند.

او با اشاره به آیات قرآن کریم می‌گوید: قرآن کریم در سوره "بقره" آیه 282 می‌فرماید: «و اتقوالله و یعلمکم الله/ شما با تقوا باشید، خداوند به شما علم می‌دهد»، این علم می‌تواند شامل علم مقابله با مشکلات و حل آنها باشد و یا در سوره رعد، آیه 28 می‌فرماید: «الذین امنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب: یاد خدا آرام بخش جان‌هاست»، این مفاهیم را شاید زمانی که در سنین کودکی و نوجوانی قرار داشتیم، خیلی متوجه نمی‌شدم؛ اما الان که 27 سال از خداوند عمر گرفته‌ام و وارد زندگی شده‌ام، خیلی بهتر می‌توانم کمک‌ها و امدادهای قرآن را لمس کنم.
  
فاطمه حسینی‌فر، حافظ کل قرآن نیز درباره نقش آرام بخشی تلاوت قرآن و تجربیات شخصی خود در این زمینه می‌گوید: قرآن، برای من در همه زمینه‌ها، یک آرامش مثبت بوده و همه مشکلات زندگی را برای من آسان کرده است. اگر قرآن نبود تحمل خیلی از مشکلات، ازجمله فوت فرزند اولم، برایم بسیار سخت و طاقت فرسا بود. زمانی که من تازه شروع به حفظ قرآن کریم کردم، خداوند به من فرزندی عطا کرد؛ اما بعد از 3 سال بر اثر حادثه‌ای خداوند او را از من گرفت. تنها عاملی که مرا در برابر مصیبت از دست دادن فرزندم مقاوم می‌ساخت، آیات قرآن بود. وقتی آیه «الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون» را می‌خواندم؛ با خود می‌گفتم، خداوند انسان‌ها را به این جهان آورده و سبب آمدنش نیز راحتی در این دنیا نبوده است. هر که را بخواهد می‌برد و با این مصائب صبر انسان‌ها را می‌سنجد.

زمانی که آیه «لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما ءاتاکم» را می‌خواندم، همواره این مفهوم را برخود مرور می‌کردم که در این دنیا ما نسبت به هیچ چیز مالکیتی نداریم که از به دست آ وردن آن خوشحال شویم یا با از دست دادنش ناراحت شویم؛ هرچه هست از آن خداست. او هرگاه بخواهد نعمتی را به انسان بدهد، هیچ‌کس و هیچ چیز نمی‌تواند مانع سلب نعمت شود و هر زمان نیز که بخواهد آن را از انسان می‌گیرد.

مریم سعیدی حافظ کل قران کریم نیز به تأثیر عمیق تلاوت آیات قرآن در ایجاد آرامش روحی اشاره می‌کند و می‌گوید: «در بین آیات قرآن کریم خواندن آیه «و مالکم من دون الله من ولی و لا نصیر»، «هیچ یار و یاوری بالاتر از خداوند نیست»، به من آرامش خاصی می‌دهد؛ این آیه تأثیر عمیقی بر بهداشت روانی افراد دارد و انسان را از سرخوردگی و افسردگی نجات می‌دهد و او را از اوج ناامیدی به امید می‌رساند، یعنی اگر همه دوستان خود را از دست دادید و هیچ کس نبود تا شما را یاری کند خدا با شما است.

دیدگاه روانشناسان درباره تأثیر ایمان در کاهش اضطراب

اما کارشناسان معتقدند، در قرآن نیروی معنوی وجود دارد که در نفس انسان تأثیری شگرف بر جای می‌گذارد، این نیرو باعث بیداری وجدات و تیزی احساس و شعور و صیقل روح انسان می‌شود و ادراک و تفکرش را بیدار و بصیرتش را جلا می‌بخشد. به همین دلیل است که انسان پس از اینکه در معرض تأثیر قرآن قرار می‌گیرد، ناگهان تبدیل به انسانی می‌شود که گویا تازه آفریده شده است.

اخیراً، کوشش‌های زیادی در زمینه روان درمانی افرادی که دچار اضطرابهای شخصیتی هستند انجام شده است. در این زمینه، روش‌های مختلفی برای روان درمانی به وجود آمده است، اما هیچ کدام، موفقیت مورد انتظار، درباره از بین بردن و یا پیشگیری از بیماریهای روانی را کسب نکرده است.

یکی از نخستین کسانی که مسأله تهاجم اضطرابها و بیماری‌های مختلف روانی را مطرح کرد، ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس آمریکایی بود. او می‌گوید: ایمان، بدون شک موثرترین درمان اضطراب است.

وی اضافه می‌کند: ایمان، نیرویی است که باید برای کمک به انسان، در زندگی وجود داشته باشد، فقدان ایمان، زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختیهای زندگی اعلام می‌دارد.

"کارل یونگ"، روانکاو می‌گوید: در طول سی سال گذشته، افراد زیادی از ملت‌های مختلف جهان متمدن، با من مشورت کردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده‌ام، اما از میان بیمارانی که در نیمه دوم عمر خود به سر می‌بردند (یعنی از 35 سالگی به بعد) حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک آموزه‌های دینی در زندگی نباشد. فرد فرد آنها تنها وقتی که به دین و دیدگاه‌های دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند.

علاوه بر روانشناسان و روانکاوان، بسیاری از اندیشمندان معاصر غربی نیز این مساله را گوشزد می‌کنند که مشکل انسان معاصر، اساساً به نیاز وی به دین و ارزشهای معنوی برمی‌گردد. مثلا مورخ معروف "آرنولوتوین بی" می‌گوید: بحرانی که اروپاییان در قرن حاضر دچار آن شده‌اند، اساساً به فقر معنوی آنها باز می‌گردد. او معتقد است که تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی که غرب از آن رنج می‌برد، بازگشت به دین است.

رابطه ایمان و احساس امنیت

کلیه مکاتب روان درمانی در این که دلیل اصلی بروز عوارض بیماریهای روانی اضطراب است، اتفاق نظر دارند؛ ولی در تعیین عوامل اضطراب برانگیز، اختلاف نظریهایی با هم دارند. این مکاتب متفقاً هدف اصلی روان درمانی را، رهایی از اضطراب و به وجود آوردن احساس امنیت در نفس انسان می‌دانند.

بررسی تاریخ ادیان، به ویژه دین اسلام نشان می‌دهد که ایمان به خدا، در درمان این گونه بیماری‌ها و تحقق احساس امنیت و آرامش و پیشگیری از اضطراب و بیماریهای روانی ناشی از آن، کاملا موفق بوده است. این مسأله شایان توجه است که درمان، معمولاً پس از ابتلای شخص به بیماری روانی شروع می‌شود، اما ایمان به خدا اگر از کودکی در نفس انسان استقرار یابد نوعی مصونیت و پیشگیری از آسیب بیماریهای روانی به شخص می‌بخشد. قرآن، امنیت و آرامشی را که ایمان، در نفس مومن ایجاد می‌کند، چنین توصیف می‌فرماید: «آری، آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک نیامیختند امنیت، مال آنهاست و آنها هدایت یافتگانند.» (انعام، آیه 82)

اصولا آرامش و استقرار و امنیت نفس، برای مومن متحقق می‌شود، زیرا ایمان راستینش به خداوند، او را نسبت به کمک و حمایت و نظر لطف خداوندی امیدوار می‌سازد. مومن واقعی می‌داند که روزیش در دست خداست و اوست که ارزاق را بین مردم به اندازه تقسیم می‌کند، بنابراین از فقر و تنگدستی نمی‌ترسد. «هیچ جنبده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روز او بر خداست.» (هود آیه 6)

اصولا آرامش و استقرار و امنیت نفس، برای مومن متحقق می‌شود، زیرا ایمان راستینش به خداوند، او را نسبت به کمک و حمایت و نظر لطف خداوندی امیدوار می‌سازد. مومن واقعی می‌داند که روزیش در دست خداست و اوست که ارزاق را بین مردم به اندازه تقسیم می‌کند، بنابراین از فقر و تنگدستی نمی‌ترسد. «هیچ جنبده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روز او بر خداست.» (هود آیه 6)

مومن واقعی از مصائب روزگار حوادث و دهر نمی‌ترسد. او از گرفتار شدن به امراض یا پیش آمدن حوادث ناگوار و وقوع فاجعه باکی ندارد؛ زیرا عقیده دارد که حوادث خوب یا بدی که برای مردم روی می‌دهد، آزمایش از طرف خداوند است تا معلوم شود چه کسانی در هنگام شادی و گشایش، سپاس می‌گویندو یا به وقت گرفتاری، صبر پیشه می‌کنند. «... و ما شما را با بدیها و نیکیها آزمایش می‌کنیم و سرانجام به سوی ما باز می‌گردید.» (انبیا، آیه 35)

مومن واقعی، هیچ وقت دچار اضطراب ناشی از احساس ناخودآگاه گناه نمی‌شود. این احساس گناه، همان چیزی است که اکثر بیماران روانی از آن رنج می‌برند. عدم اضطراب مومن خود معلول چند علت است.

اول، مومنی که از دوران کودکی براساس تربیت صحیح اسلامی رشد کرده است. به آسانی در معرض فریب، قرار نمی‌گیرد و به ارتکاب معاصی و گناهانی وادار نمی‌شود که باعث عذاب وجدان و احساس پستی و حقارت نفس و قربانی احساس گناه و سرزنش وجدان می‌شود.

دوم، بدیهی است که هر انسانی در معرض ارتکاب اشتباه قرار دارد و مومن نیز از این قانون مستثنی نیست. اما او به هنگام ارتکاب خطا، در یادآوری گناه و اعتراف به آن تردیدی به خود راه نمی‌دهد و در پیشگاه خداوند متعال به خاطر ارتکاب خطا، استغفار و توبه می‌کند. زیرا خداوند سبحان، توبه پذیر و بخشنده گناهان است. «کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند؛ سپس از خداوند، طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.» (نساء آیه 110)

اصولاً اعتراف مومن به گناه و توبه به درگاه خداوندی، او را از کوشش برای دور نگهداشتن فکر گناه از ذهن ـ به منظور رهایی از ناراحتی روانی ناشی از احساس گناه ـ باز می‌دارد. توضیح اینکه کوشش، برای دور نگهداشتن فکر گناه از ذهن، نهایتاً به سرکوب ناخودآگاه آن منجر می‌شود. اما باید توجه داشته باشیم که سرکوب فکر گناه باعث نمی‌شود که آن نیروی افعالی احساس پستی و حقارتی که همراه فکر گناه وجود داشته باشد نیز از بین برود.

بنابراین نیروی انفعالی مزبور به شکل اضطرابی مبهم و پیچیده در انسان، بروز می‌کند که باعث رنج و ایجاد تشنج روانی در شخص می‌شود.

روش قرآن در روان درمانی

برای ایجاد تعدیل یا تغییر شخصیت و رفتار افراد، ضرورت دارد که ابتدا درباره تعدیل یا تغییر افکار و گرایشهای فکری آنها اقدام شود، چرا که رفتار انسان به مقدار زیادی تحت تأثیر افکار و گرایش‌های او قار دارد به همین دلیل، هدف اصلی روان درمانی، تغییر نوع تفکرات بیماران روانی دربار خودشان و مردم و زندگی و مشکلات است که قبلا از مقابله با آنها عاجز بودند و همین موجب اضطرابشان می‌شده است.

اما بیمار روانی با تغییر افکاری که در اثر درمان، حاصل می‌کند، در برابر مشکلات و حل آنها ناتوان می‌شود و غالبا پس از درمان درک می‌کند، مشکلاتی که در گذشته سبب اضطراب و بیماریش می‌شدند به آن اندازه ‌ای که او تصور می‌کرده، حایز اهمیت نبوده است و در واقع، دلیلی برای اضطراب شدیدش به خاطر آنها وجود نداشته است.

اساساً یادگیری، عملی است که در جریان آن، افکار، گرایشها، عادتها و رفتارهای انسان، تعدیل می‌شود و تغییر می‌یابد. کار روان درمانی در اصل، تصحیح یادگیری‌های نادرست گذشته است که بیمار در جریان آن با افکاری اشتباه، یا اوهامی درباره خود و دیگران و زندگی و مشکلات اضطراب برانگیز مواجه بوده است.

قرآن کریم، تغییرات شگرفتی را در پایه ریزی نظام جدید زندگی شخصی انسان و روابط انسانی که در خانواده و یا به طور کلی در جامعه موثر بوده است، ایجاد کرده و موفقیت‌های بزرگی برای تحت تأثیر قرار دادن شخصیت‌های مردم به دست آورده است.

به طور خلاصه می‌توان گفت: در میان تمامی ادیانی که در طول تاریخ به وجود آمده‌اند، قرآن به نحو مطلوب و بی‌نظیری موفق شد که تغییرات بسیار موثری در شخصیت مسلمانان و جامعه اسلامی به وجود آورد و در مدتی کوتاه، از مسلمانان، افرادی با شخصیت انسانی کامل و تعادل و آرام و مطمئن بسازد که آنها توانستند با نیروی خارق العاده این تغییر، دنیا را تکان دهند و مسیر تاریخ را دگرگون سازند. حال این سوال پیش می‌آید که قرآن، چگونه توانست روان عربها را درمان کند و شخصیت آنها را تغییر دهد.

به اختصار، فهرستی از این شیوه‌های درمان را گردآوری کرده‌ایم. 1-ایمان به توحید 2- تقوا: «... و هر کس متقی و خداترس باشد، خدا در(مشکلات)او برایش تسهیلی فراهم سازد.) (طلاق، آیه 4) 3 ـ عبادات (شامل: نماز، روزه، زکات حج) 4- صبر: «از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و کنترل هوس‌های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید.) و این کار، جز برای خاشعان، گران است.» (بقره آیه 84) 5- ذکر: «بنابراین در برابر آنچه که آنها می‌گویند، صبر کن و قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن و همچنین در اثنای شب و اطراف روز، تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور، تا خشنود شوی.» (طه، آیه 13) 6- توبه: «بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید، از رحمت خداوند نومیید نشوید که خداوند، گناهان را می‌آمرزد و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (زمر، ایه 53)

اعتقاد به اینکه خداوند متعال، توبه پذیر و آمرزنده گناهان است و هرگز خلف وعده نمی‌کند، مسلمانان را به توبه و استغفار و پرهیز از گناه وا می‌دارد و او را به مغفرت و رضایت الهی امیدوار و تشویق می‌کند. هنگامی که مسلمانی، خالصانه توبه کند و به طاعت و عبادت خداوند ملتزم شود، خاطرش آسوده می‌شود و نفسش آرام می‌گیرد و در نتیجه، احساس گناهی که سبب نگرانی و اضطراب او شده است، از بین می‌رود.

منبع:  خبرگزاری تقریب    http://www.taghribnews.com



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.